چرا با وجود آگاهی، تمرین و تلاش، باز هم به الگوهای قدیمی برمی‌گردیم؟ دکتر جو دیسپنزا، عصب‌پژوه و نویسنده پرفروش، می‌گوید پاسخ این سوال در جایی عمیق‌تر از اراده است: در سیم‌کشی مغز و حافظه بدن.

چطور مغزمان را از گذشته رها کنیم و آینده‌ای تازه بسازیم؟

آگاه: از نگاه دکتر جو دیسپنزا، تغییر واقعی یعنی تبدیل شدن به انسانی که دیگر نیازی به گذشته ندارد. نه با زور، نه با انکار، بلکه با آگاهی، حضور و تمرین مداوم. آینده زمانی شروع می‌شود که بدن، گذشته را رها کند.
به گفته دکتر دیسپنزا، اغلب ما فکر می‌کنیم ذهن‌مان تصمیم می‌گیرد، اما در واقع این بدن است که فرمان را در دست دارد. وقتی سال‌ها یک احساس، واکنش یا الگوی فکری تکرار می‌شود، بدن آن را به «حالت پیش‌فرض» تبدیل می‌کند.
ترس، خشم، رهاشدگی یا کمبود، همه می‌توانند به حافظه سلولی تبدیل شوند؛ حتی وقتی آگاهانه می‌خواهیم تغییر کنیم.
دیسپنزا توضیح می‌دهد که مغز عاشق پیش‌بینی‌پذیری است. ناشناخته برای مغز مساوی با خطر است، حتی اگر آینده جدید سالم‌تر و شادتر باشد. به همین دلیل، هنگام تغییر واقعی، بدن شروع به مقاومت می‌کند:
بی‌حوصلگی، اضطراب، خواب‌آلودگی یا حتی بازگشت به روابط و رفتارهای قدیمی.
از نگاه دکتر جو، مدیتیشن فقط آرام‌سازی نیست؛ تمرینی عصبی‌ـ ‌زیستی برای ساخت مغزی تازه است.
وقتی در مدیتیشن از احساسات قدیمی جدا می‌شویم و به آینده‌ای که هنوز نیامده فکر می‌کنیم، مغز شروع به ساخت مسیرهای عصبی جدید می‌کند.
«اگر بتوانی قبل از وقوع یک اتفاق، احساسش را تجربه کنی، بدنت دیگر در گذشته زندگی نمی‌کند.»
دیسپنزا تاکید می‌کند که آینده با فکر ساخته نمی‌شود، با «احساس» ساخته می‌شود.
احساس شایستگی، امنیت، عشق یا فراوانی، سیگنال‌هایی هستند که بدن را وارد هویت جدید می‌کنند.
وقتی بدن باور کند، زندگی هم شروع به هم‌فرکانس شدن می‌کند.
منبع: shortform

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.