آگاه: زهرا بذرافکن – خبرنگار سرویس فرهنگی: در شرایطی که در زمینه مجوزدهی به تولیدات سینمایی محدودیتی وجود ندارد و به انواع فیلمنامهها در هر گونهای که باشند مجوز تولید اعطا میشود و دست فیلمسازان برای تولید باز است، مخاطب عمومی سینما انتظار دارد که پیشنهادی پر از تنوع ژانری در سینماها برای اکران وجود داشته باشد و بتواند در هر گونهای فیلم ببیند و اصل احترام به سلیقه مخاطب ایرانی رعایت شود اما در سینمای ما در سال گذشته، تقریبا به جز فیلمهای کمدی، گزینه دیگری برای یکهتازی و آمدن به چشم مخاطب موجود نبود تا کمی از زیان و خلا اقتصادی سالهای رکود سینمای ایران را جبران کند. با این حال، با توضیح اخیر معاون نظارت سازمان سینمایی درباره تصمیمگیری درباره اکرانهای سال آینده حرف و حدیثهایی پیش آمده که چرا با وجود جان گرفتن دوباره سینما برخورد با این ژانر از نوع محدودکننده است. در همین راستا با سجاد نوروزی، مدیر فرهنگی و مدیر فعلی پردیس سینمایی آزادی گفت و گو کردیم تا در این باره توضیح کاملتری داشته باشیم.
معاونت نظارت سازمان سینمایی اخیرا گفته که از فیلمسازان کسی به فکر اکران فیلم کمدی در سال آینده نباشد و برای یک سال بعد از آن، یعنی ۱۴۰۴ برنامهریزی کنند، چرا اکران کمدی جدید برای سال آینده را محدود کردهاند.
با توجه به تعداد فیلمهایی که برای سال آینده در جدول اکران قرار گرفته است، جایی برای فیلم کمدی جدید نخواهد ماند و فیلمهای اکران سال ۱۴۰۳ مشخص شده است. ۱۰ فیلم کمدی در سال آینده قرار است اکران شود؛ از قبیل ۳ فیلم از محمد عامریان، «زودپز» رامبد جوان، «گربه» سعید خانی و «کوکتل مولوتوف» سعید سهیلی.
علاوه بر آن که ما در دنیا ژانری به نام ژانر «اجتماعی» نداریم، مگر فیلم غیرکمدی جدیای در سال ۱۴۰۲ داشتیم که به اکران نرسیده باشد، فیلمهایی مثل «سه کام حبس» که غیر کمدی و با کیفیت بود حدود ۲۰ میلیارد تومان فروش داشت. یکی از دلایلش این است که مهمترین اشخاص فیلمساز هنری سینمای ایران در حال حاضر مشغول سریالسازی در شبکه نمایش خانگی هستند و به سینما نمیآیند. جریان سریالسازی از زمان کرونا آغاز شد و الان هم با وجود تمام شدن دوره رکود در سینما، برخی تا دوسال آینده هم قرارداد دارند، دستمزدهای خیلی بالا و خوبی هم میگیرند و بنابراین رغبت ندارند در سینما کار جدیای انجام بدهند.
سینمای جدی و غیر کمدی در ایران در مقطع زمانی اخیر بیشتر جنجالی و حاشیهای بوده و بستری برای اعتراض و انتقادهای غیرمنصفانه، بنابراین اگر با این دیدگاه کمدی را هم محدود کنیم که تازه در سال گذشته رکوردهای جدیدی را رقم زد و پیشرفت خیلی خوبی در جذب مخاطب بعد از رکود طولانی مدت سینمای ایران داشت، فکر نمیکنید که تاثیر و زیان جبران ناپذیری بر راهبرد اصلی سینما داشته باشد؟
تعداد فیلمهای کمدی برنامهریزی شده برای سال آینده با توجه به تناسب سالنهای موجود سینما، زیاد هم هست. حتی ممکن است اتفاق پیشبینی نشدهای هم در روند اکران همزمان فیلمهای کمدی بیفتد و به عنوان مثال روی فروش یکدیگر تاثیر بگذارند و موجب اختلاف شود. علاوه بر این، نمیشود صرفا با اتکا بر ملاکهای مربوط به محتوا برنامهریزی کرد. مطابق استانداردهای بین المللی اکران که معیارهای مشخصی دارد، ما در حال حاضر تقریبا هیچکدام را در اختیار نداریم. به عنوان مثال، کشور ترکیه در همسایگی ما تقریبا ۴۵۰۰ سالن سینما دارد، در حالی که ما در سال پیش رو اگر اتفاقات خوبی بیفتد در نهایت به ۱۰۰۰ سالن سینما میرسیم که با جمعیت کشور ما هیچ تناسبی ندارد. به علاوه، پراکندگی این سالنها نیز استاندارد و منطقی نیست؛ بخش اعظم آن در کلانشهرها است. بنابراین، نمیتوانیم بر اساس معیارهای جهانی صحبت کنیم و باید با وضعیت فعلی خودمان با نگاهی واقعبینانه برخورد و عمل کنیم.
برای آنکه موضوع شفافتر شود، نگاه کنید به سریالهایی که در سالهای اخیر در شبکه نمایش خانگی داغ شده و فروش خوبی داشتهاند، بیشتر آنها غیرکمدی و جدی بودهاند؛ این توصیف خوبی برای ذائقه مخاطب ایرانی است که عمدتا درباره آن میگویند که کمدیپسند است. یا مثلا در سال ۱۳۹۸ چند فیلم «متری شش و نیم»، «سرخپوست» و «شبی که ماه کامل شد» را در اکرانی سه ماهه داشتیم که با بلیت سینمای ۲۰ هزارتومان، ۷۰میلیارد تومان فروش داشتند که معادل قیمت بلیت فعلی حدود ۲۱۰ میلیارد تومان میشود؛ پس میتوان گفت که سینمای جدی و غیرکمدی مخاطبش را دارد اما فیلمی در خور مخاطب وجود ندارد. علاوه بر آن، ما بیش از آنچه اعلام شده، کشش اکران نداریم، در نهایت اگر برخی سالنهای در دست احداث عملیاتی شود و به ۱۰۰۰سالن سینما برسیم، نمیتوانیم بیش از حجمی که گفته شد را اکران کنیم.
برنامه برای اکران فیلمهای غیر کمدی و جدی در سال آینده چیست؟
برنامه که اعلام شده است بخشی فیلمهای جدی و غالبا سینمای ارگانی هستند که پیشبینی درباره فروش آنها هم خیلی مثبت نیست. بخش عمده توان هنری سینمای ایران با سریالسازی اشغال شده است که غالبا هم همینها گله میکنند به انحصار ژانر کمدی در سینما؛ جواب این است که خب بیایید بسازید تا سینما محدود به کمدی نباشد. به واقع درباره ساخت فیلمها اظهارنظرهای غیرمنصفانهای وجود دارد؛ از قبیل اینکه مجوز نمیدهند، به عنوان مثال، اگر حالا کسی بخواهد «سرخپوست» را بسازد، فکر میکنید مجوز نمیگیرد؟ سیاستهای ارشاد در سال گذشته درست و کارشناسی شده بود و سینما نیاز داشت که بعد از چند سال جان بگیرد، هنوز هم بعد از یکسال، توانسته زیانهای رکود اخیر را جبران کند. این که در این حوزه، برخی بر اساس ذهنیتها و دیدگاههای شخصی و غیر مخاطبشناسانه فیلمهایی را میسازند که مخاطب ندارد و بعد هم او را محکوم میکنند به کهنهاندیشی و نگاه غیر روشنفکرانه، درست مثل صنعت خودروسازی است که یک سری محصول بیکیفیت تولید میکنند و همان را دست مردم میدهند و گله هم دارند که چرا مردم ناراضیاند، این مصداق ضرب المثل آش کشک خاله است.
بدتر آن که فیلمهای خارجی هم در ایران اجازه اکران نمییابد، فیلمهای دیگر هم کمدیهایی است که غالبا قابلیت تماشا ندارد؛ عمدتا نه استاندارد فرم دارند، نه استاندارد فیلمنامه را رعایت کردهاند و نه بدیهیات دکوپاژ و کارگردانی را در آثارشان نمیشود یافت.
حالا که در صحبتهایتان اشاره کردید، درباره این که چرا در جدول اکران ما فیلمهای خارجی چند سالی است که راه ندارد هم توضیح دهید، علت چیست؟
برخی این موضوع را با تحریم توجیه میکنند در حالی که اصلا قابل قبول نیست. نبود فیلمهای خارجی در اکران به این علت است که منافع عدهای حفظ شود؛ مهمترین مخالف اکران فیلمهای خارجی در سینمای ایران وزارت فرهنگ و ارشاد نیست، بلکه صنوف سینمای ایران و بخش خصوصی است. ضمن آن که ما در سینمای ایران چیزی تحت عنوان سینمای مستقل نداریم، فیلمسازی که از سمت بنیاد سینمایی فارابی حمایت میشود خودش را سینمای مستقل میخواند.
در بحث صدور مجوزها چطور؟ چه سیاستی در آن در دست اجراست و آیا مطابق آنچه گفته شد، در آن نیز تغییری ایجاد میشود؟
باید ورودی شورای پروانه ساخت را ببینید، فیلمهایی که مجوز نگرفتهاند به تعداد انگشتهای یک دست هم نیستند. اگر واقع بینانه نگاه کنیم، سیاستهای وزارت فرهنگ و ارشاد بعد از انقلاب اسلامی در خیلی از مقاطع تحت تاثیر اشتباهات مهلکی بوده است و از طرفی در سالهای گذشته این سیاستها به نحوی بوده که اجازه بروز و ظهور به خیلی از چهرههای جدید داده نشده و بنابراین فیلمهایی که در حال حاضر در دست تولیداند برخی به خاطر در دسترس نبودن بازیگرهاست که معطل ماندهاند، در حالی که عمده این بازیگرها مشغول به بازی در سریالهای نمایش خانگی هستند.
با این حال چندی است که مخاطب عام، سینما را با آثار کمدی به یاد میآورد و باید برای او و نگاه عمومی به سینما نیز توجیه و توضیحی برای این خلا و شکاف موجود باشد.
پاسخ واضح به این سوال این است که تمرکز تولید با کیفیت در حال حاضر بر روی سینما نیست و فیلم با کیفیت و مطرحی تولید نمیشود که به مخاطب ارائه شود. فرض کنید یکی از همین سریالهای نمایش خانگی که کیفیت مطلوبی داشتند و در سال گذشته خیلی خوب توانستند از پس فروش بربیایند در قالب فیلم در سینما تولید شده بودند، چه اتفاقی میافتاد؟ سینما از این ژانر خالی نمیماند و مخاطب هم انتخابهای بهتر و بیشتری داشت و محدود به تماشای فیلمهای کمدی نبود. بنابراین از این فروش قوی در ژانرهای کمدی نباید نتیجههای دور از واقعیت گرفت، در این که فیلمهای خوبی در ژانر کمدی داشتیم شکی نیست اما این به این معنا نیست که مخاطب و بیننده ایرانی فقط فیلمهای کمدی دوست دارد و نباید در دام تب تولید فیلمهای کمدی به امید فروش بالا افتاد.
اگر با این استدلال برای سینما نتیجه گیری کنیم در نهایت دوگانگی ایجاد شده شکافی در پی دارد که به واقع پرشدنی نیست، این که سینمای ایران گونههای غیرکمدی ندارد به این علت که سینماگران در این گونهها مشغول تولید برای شبکه نمایش خانگیاند و از این رو هم از جهت مالی دغدغه کمتری دارند و هم آزادی عمل بیشتری در تولید دارند و بنابراین سینمای ایران محدود و محکوم به کمدی است و کاری هم از دست کسی برنمیآید، چه کسی جوابگوی این شکاف است، آیا این سازمان سینمایی و ارشاد نیست که باید این موضوع را حل و فصل کند و برای آن چارهای بیندیشد؟
در مقام توضیح و شفافسازی آنچه در حیطه اختیاراتم هست میگویم، زمانی که سیاستهای ارگانها برای فیلمسازی مبتنی بر تولید نوع خاصی از سینماست که مخاطبش را هم دارد از دست میدهد و سیاستهای بخش خصوصی هم این است که یا کمدی بسازد یا برود و در شبکه نمایش خانگی دست به تولید بزند، اساسا بستری برای بروز و ظهور تنوع در تولید فراهم نیست. در دسترسترین و مهیاترین راه حل ممکن این است که توان و ظرفیت تولید در سینمای ارگانی را در بخشهای متنوعتری به کار بگیریم تا خروجی گستردهتری هم داشته باشد؛ به عنوان مثال در جشنواره فجر ۴۲، در همین راستا، دو فیلم «پرویزخان» تولید سازمان سینمایی اوج و فیلم «باغ کیانوش» که حوزه هنری ساخته بود، اتفاق خیلی خوبی بود و دیدیم که چطور توانست نظر مخاطب سینما و اهالی رسانه را هم جلب کند.
درباره آییننامه اکران که از سال آینده قرار است اجرا شود، توضیح بیشتری میدهید؟ و همچنین، این که آیا جایی برای مذاکره اکران فیلمهای کمدی در سال آینده باز است؟
آییننامه هنوز در دست تدوین و شور است و بنابراین باید به یک نتیجه اولیه برسد تا بتوان در رسانه از آن صحبت کرد. درباره مذاکره برای اکران هم، همانطور که گفته شد، برنامهای که چیده شده هم بیش از ظرفیت ما برای اکران است و انعطافپذیر نیست.
نظر شما