آگاه: مرحوم ارشا اقدسیزاده، بدلکار ایرانی بود که در ۱۴اردیبهشت ۱۳۶۱ در تهران متولد شد. او از کودکی به ورزش علاقهمند بود و از همین رو رشته ورزشی آیکیدو را فراگرفت و تا درجه مربیگری ادامه داد. در سال۱۳۸۴ و درحالیکه آماده رفتن به کشور ایتالیا برای تحصیل در رشته تربیت بدنی بود از طریق آگهی برای دورههای بدلکاری با مرحوم پیمان ابدی آشنا شد. او درنتیجه آشنایی با پیمان ابدی در ایران ماندگار و از ترک کشور منصرف شد. اقدسی رشته بدلکاری را ادامه داد تا آنکه توانست سرمربی کلاسهای بدلکاری پیمان ابدی و بعد از آن نیز اولین مربی بانجیجامپینگ و همچنین اولین مربی تونل باد صبا در ایران شود. در بهمن۱۳۸۵ گروه «بدلکاران۱۳» را تاسیس کرد و فعالیتهای بدلکاری حرفهای را بعد از آن در عرصه بینالمللی ادامه داد. او با تولید یک فیلم کوتاه درباره جمشید هاشمپور، بازیگر پیشکسوت ایرانی تجربهای از فیلمسازی را نیز در کارنامهاش ثبت کرد.
اقدسی در روز چهارشنبه ششم مردادماه ۱۴۰۰ درحالیکه مشغول همکاری با یک پروژه سینمایی در بیروت بود، در هنگام ضبط صحنهای مربوط به چپ کردن ماشین دچار حادثهای سنگین شد و در پی آن به بیمارستان انتقال یافت. بعد از گذشت حدود یکهفته، او در ۱۳مرداد ۱۴۰۰ در لبنان درگذشت. او در آثاری از جمله «پسر آدم، دختر حوا» رامبد جوان، «زندگی با چشمان بسته» رسول صدرعاملی، «پنجاه کیلو آلبالو» مانی حقیقی، «کیفر» حسن فتحی، «جرم» مسعود کیمیایی، «اخلاقتو خوب کن» مسعود اطیابی و بسیاری آثار دیگر و همچنین در میان فیلمهای خارجی در آثاری چون «شکارچی» رفیع پیتز، «اسکای فال» سام مندس، «مرگ روشنایی» پل اشریدر و «گونگفو یوگا» استنلی تونگ در سال۲۰۱۷ هنرنمایی کرده بود.
بدلکاری، بیش از یک قرن
سابقه بدلکاری در جهان به چیزی حدود ۱۰۰سال پیش بازمیگردد و احتمالا با فیلم «سرقت بزرگ از قطار» در سال۱۹۰۳ میلادی در آمریکا آغاز شده است. اجرای این بدلکاری را فرانک هانوی انجام داده است. اولین بدلکاری با دستمزد نیز در فیلم «کنتمونت کریستو» در سال۱۹۰۸ میلادی و تنها با پرداخت دستمزد پنج دلار ازسوی کارگردان به یک آکروبات برای پرشی وارونه از روی صخره انجام شده است. بااینحال اولین بدلکاری با استفاده از ابزارهای ایمنی را مربوط به فیلم «Last safety» و در سال۱۹۲۳ میلادی میدانند. یکی دیگر از صحنههای مهم و پرتکرار در فیلمهای اکشن، بدلکاری با خودرو است. اجرای این صحنهها ازسوی بدلکاران نهتنها آمادگی و تناسب جسمانی بالا نیاز دارد که مستلزم مهارت بالا در رانندگی است. علاوهبر آن نیز تجهیز و تقویت خودرو ازلحاظ امنیت و قدرت آن لازمه ضبط صحنههای اکشن در هنگام رانندگی است.
بدلکاران سینما در جهان با وجود جوایز معتبری همچون SAG Screen Actors Guild Award که یکی از اصلیترین جوایز برای این رشته و تقریبا همرده با جایزه اسکار است، تا حدی به تقدیر و توجهی میرسند که سزاوار آن هستند. هرچند این رشته هنوز در جوایز اسکار جایی برای خود نیافته است. بااینحال فعالان این رشته در ایران هنوز هم قهرمانان ناشناسی ماندهاند که بعد از حدود نیم قرن از حضور جدی حرفه بدلکاری در سینمای ایران هنوز به جایگاه درخور و شایسته زحماتشان نرسیدهاند. فیلم «مرد پاییز» به کارگردانی دیوید لیچ، فیلمساز «ددپول۲» و «قطار سریعالسیر» ساخته شده است که فیلمنامهاش را درو پیرس نوشته و رایان گاسلینگ، بازیگر آمریکایی نقش یک بدلکار هالیوودی را در آن ایفا میکند. او برای کارگردانی (با بازی امیلی بلانت) کار میکند که او هم قبلا بازیگر بوده است. داستان این فیلم از این قرار است که وقتی بازیگر مرد اصلی فیلمشان ناپدید میشود، گاسلینگ برای یافتن او تلاش میکند تا اولین تجربه کارگردانی بلانت را نجات بدهد. رونمایی از این فیلم در مراسمهای مختلف که در سال میلادی جاری چند نمونه از آن دیده شد، همگی بر مبنای حرکات و صحنههای بدلکاری بودند که به نحوی هم تبلیغی برای فیلم و هم نمودی از کار و اثر بدلکاران در این اثر و در سینما بود. برخی این صحنهها را به حمایتی از بدلکاران در سینمای جهان تعبیر کردند.
با رشد تکنولوژیهای مربوط به سینما و جلوههای بصری آن، بهخصوص بعد از حضور و تثبیت هوش مصنوعی در سینما، بسیاری از صحنههای اکشن و خطرناک با استفاده از این امکانات و بدون استفاده از بدلکاران ضبط میشود که البته در کشور ما هنوز جایگاهی نیافته است.
نیمقرن بدلکاری در ایران
پیش از انقلاب بدلکاری در ایران تنها محدود به صحنههای دعوا و درگیریهای کافه و قهوهخانهای بوده است که اغلب بدون تجهیزات خاص یا حضور بدلکار و بهواسطه خود بازیگر انجام میشده است؛ بنابراین تا بعد از انقلاب بدلکاری در ایران بهشکل امروزی و بهعنوان حرفهای مستقل وجود نداشته است. بعد از ورود پیمان ابدی به حوزه بدلکاری در ایران، دوره جدیدی از اجرای حرفهای این مهارت در سینمای ایران آغاز شد که دارای استانداردهای جهانی همچون استفاده از تجهیزات ایمنی، تلفیق تصویربرداری با ورزشهای هیجانی و طراحی و برنامهریزی صحنههای اکشن و مهیج بود. پیشرفت و رسمیت بخشیدن به این حرفه در سینمای ایران دستاورد حضور و فعالیت پیمان ابدی بود. بااینحال از نقاط تاریک این حرفه در ایران میتوان به نبودن متخصصان و تجهیزات امداد و نجات اشاره کرد. همین امر هم درنهایت موجب جان باختن پیمان ابدی شد. بعد از آن رعایت بسیاری از نکات امدادرسانی و نجات برای فیلمبرداری صحنههای بدلکاری به شروط بیچونوچرای آن تبدیل شد. بااینحال حتی هنوز هم برای کم کردن هزینههای تولید از اجرای صحنههای بدلکاری اجتناب میشود که معمولا به حوادث و خساراتی منجر میشوند. یکی از این موارد، صرفنظر از حضور بدلکاران در ضبط صحنههای رانندگی داخل خودرو است که بهخاطر عدم تمرکز بازیگر اصلی بر رانندگی معمولا حادثهآفرین واقع میشود. مثالهای مشابه زیادی وجود دارد و حوادث در هنگام فیلمبرداری در سینما و تلویزیون بهدفعات تکرار شده است. علیرغم آن، نسبتبه دهههای گذشته پیشرفت قابلتوجهی در به رسمیت شناختن رعایت و تامین تجهیزات امنیتی و استفاده از بدلکاران حرفهای برای ضبط صحنههای اکشن و خطرناک رقم خورده است. هر چند هنوز هم جای پیشرفت و بهبود زیادی دارد که بخشی از آن منوط به تامین امکانات به لحاظ مالی و بخشی تامین تجهیزاتی است که در کشور ما وجود ندارد و دسترسی به آن نیز هزینهبر است.
درباره پیمان ابدی
پیمان جلالی ابدی متولد۱۳۵۱ در تهران بود که در ۱۲سالگی برای ادامه تحصیل به کشور آلمان رفته بود. او از کودکی ورزش را آغاز و درنهایت تحصیلات عالی را در رشته روانشناسی ورزش در همین کشور گذرانده بود. او در سال۱۳۸۵ به ایران آمد و بعد از دریافت چند پیشنهاد کاری برای مدتی ماندگار شد. ابدی طراح صحنههای اکشن و ورزشی بود و در آلمان رکورد پرش آزاد از ساختمان بلند را در کتاب گینس ثبت کرده بود. او اولین مدرسه بدلکاری و طراحی اکشن و جلوههای ویژه میدانی و نمایشی را در ایران تاسیس کرد.
حضور پیمان ابدی در آثاری چون «هشدار برای کبری۱۱»، «پلیسهای موتورسوار»، «۱۰۰درجه»، «دلقک» و «فرشتگان وحشی» او را به شهرت ویژهای در سطح جهانی رسانده بود. او همچنین عضو گروه Action concept، یکی از چهار گروه برتر اکشن در جهان بود.
ابدی قرار بود در پروژهای با راپل از برج میلاد، درآمد حاصل از آن را صرف کارهای خیر و عام المنفعه برای کودکان مبتلا به سرطان و ایجاد باشگاههای جدید برای بچهها کند که متاسفانه دو روز پیش از آن دار فانی را وداع گفت. مرگ او در اثر خطا در رعایت مسائل ایمنی در تلهفیلمی با نام «چشمهای نامحسوس» و در صحنه اکشن در هنگام رانندگی اتفاق افتاد. نام او با کارهایی که در راستای لزوم حفظ موارد ایمنی ضروری در این حرفه انجام داد در کنار افراد حرفهای که آموزش داد، ماندگار شده است.
نظر شما