آگاه: ۴۰درصد از ظرفیت تولید در کشور به دلایل مختلف، اعم از خارج شدن دستگاهها، نبود مواد اولیه، کافی نبودن تخصص، خصوصیسازی نادرست، مدیریت غیرکارآمد و مشکل منابع ارزی راکد مانده است. بازگشت به چرخه تولید بهعلاوه احیای اشتغال در کشور فواید فراوانی نیز داشته که مهمترین آن ایجاد یک برنامه مدون برای حمایت از تولید و عدم تکرار وضعیت موجود در کارخانجات است.
رونق اقتصادی مهمترین نتیجه بازگشایی کارخانههای راکد است. مقام معظم رهبری نیز بارها نسبتبه دستیابی به این موضوع تاکید داشتند و فرمودند که میتوان اشتغال را باری دیگر احیا کرد. به طورحتم با احیای این مجموعهها جوانان بسیاری اشتغال کسب میکنند و کارگران قابلتوجهی به کار خود بازمیگردند. نباید فراموش کنیم که با اشتغالزایی بخش عمدهای از مشکلات اجتماعی و معیشتی جبران میشوند. اشتغال، معیشت و معضلات اجتماعی همچون یک زنجیره به یکدیگر وصلاند و تاثیر متقابلی برهم دارند.
هنگامیکه کارگران به کار خود بازگردند، حقوق ماهانه دریافت کنند و معیشت خود را بر مبنای یک برنامه دقیق بگذرانند، بسیاری از مشکلاتشان حل خواهد شد. بیشک این مهم در شرایط حالحاضر بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد و جالبتوجه است. بازگشایی کارخانههای راکد ازسوی دولت نتایج بسیاری خواهد داشت و این را مسئولان دولتی بیش از من که بهعنوان فعال کارگری مشغول هستم، متوجه خواهند بود. بهموجب این نتایج ثمربخش ضرورت دارد تا تسریع روند در بازگشایی کارخانههای تعطیل و نیمهتعطیل را شاهد باشیم.
مالیات و داشتن معوقات بانکی ازجمله مشکلاتی است که کارخانههای بزرگ تعطیل و نیمه تعطیل با آن دستوپنجه نرم میکنند. این موضوع را براساس تجربه خود و گزارشهای کمیته واکنشهای کارگری عنوان میکنم. پیشتر این کارخانه برای ایجاد و آغاز فعالیت خود از بانکهای کشور وام دریافت کرده بودند و بعدها به سبب بروز مشکلات اقتصادی در بازپرداخت آن دچار مشکل شدند. متاسفانه در سال۹۷، هنگامیکه ترامپ یکطرفه از مذاکرات برجام خارج شد، مشکلات اقتصادی فراوانی بهویژه در حوزه صادرات برای کشور به وجود آمد. بهموجب این اقدام برخی و چهبسا بسیاری از کارخانه دچار مشکل شدند و توانایی بازپرداخت وام خود را از دست دادند. برای اینکه کارخانه بتواند بدهی بانکی خود را پرداخت کند، باید به کار و تولید ادامه بدهد. متاسفانه بیشتر بانکها پس از مدتی با اقدامات قانونی مانع ادامه فعالیت کارخانهها شدند و شرایط سختی رقم خورد. سیستم مالیاتی کشور گاه دچار مشکلاتی میشد یا اینکه امور دارایی در صورت بروز مشکل، حسابهای مدیرعامل کارخانه یا حساب خود کارخانه را میبست. این امر در روند کاری مجموعه مشکلساز و مانع از فعالیت کارخانه میشد. هنگامیکه یک کارخانه دچار مشکلات مالی شود، با مشکل مواد اولیه نیز روبهرو خواهد شد. رکن ابتدایی فعالیت در یک کارخانه تهیه مواد اولیه است. بدیهی است اگر کارخانهای در تامین و تهیه مواد اولیه دچار مشکل شود، در سایر حوزهها نیز با مشکل مواجه خواهد شد.
نظر شما