آگاه: حالا در روزهایی که از بیمارستان مرخص شده برایش در تماشاخانه ایرانشهر بزرگداشت گرفتهاند؛ بزرگداشتی که به همت موسسه سفیران صلح صحنه برگزار شده بود. عمود قناد هم که از تشویقهای مداوم و ایستاده حاضران به وجد آمده بود روی صحنه آمد و گفت: خدا را برای این همه خوبانی که اطرافم هستند و من را راهنمایی کردند تا اکنون اینجا باشم، شکر میکنم. من چیزی از خود نداشتم. ۷ساله بودم که پدرم از دنیا رفت و مادرم مرا بزرگ کرد. دوست داشتم بچهها خوشحال باشند و به همین دلیل کار کودک را انتخاب کردم.
او ضمن قدردرانی از مادر و خانواده و تمامی همکاران خود ادامه داد: عزیزان زیادی همراه ما بودند تا در تلویزیون که آن زمان تنها دو شبکه داشت، گروه کودک را راه بینداریم و همه تلاش کردیم تا بچهها را شاد کنیم. من در این مسیر تنها نبودم.
قناد با بیان محدودیتهای برنامههای تلویزیون در دهه۶۰، افزود: اکنون بهراحتی میشود شلوار جین پوشید ولی آن زمان نزدیک بود مرا بهخاطر یک شلوار جین توبیخ کنند. ما برای اینکه رنگ را به تلویزیون بیاوریم به مناسبت دهه فجر پیشنهاد کردیم بچهها با لباس محلی به برنامه بیایند و به این شکل رنگ وارد کار کودک شد. در مقطعی، تنها بهدلیل اینکه بچهها در برنامه دست میزدند، از پخش برنامه جلوگیری شد تا اینکه اجازه گرفتیم بچهها یک انگشتی دست بزنند و طی چند ماه، این رویه تبدیل شد به دستزدن دو انگشتی و چند انگشتی و مدتی طول کشید تا رسیدیم به دست زدن کامل و دیگر شروع به گفتن «آفرین و صدآفرین، هزار و سیصد آفرین ...» کردیم.
قطبالدین صادقی، نویسنده و بازیگر تئاتر و تلویزیون از حاضران در این مراسم بود. صادقی ضمن ابراز خشنودی از برگزاری مراسم بزرگداشت مجید قناد بیان کرد: من از اینکه امشب از مجید قدردانی میشود به شوق آمدم. برای اینکه جامعه ما جامعه بیوفایی است و خیلی بد همدیگر را دوست داریم. ما یک خانوادهایم حق نداریم از هم بیخبر باشیم. در گذشته گروههای نمایشی یک خانواده بودند. مولیر با خانوادهاش تئاتر کار میکرد حتی اسکوییها در ایران، ابتدا تئاتر را از خانوادهشان شروع کردند. گروههای نمایشی همدیگر را مثل یک پیوند خونی دوست دارند. ما این را نیاموختیم بدبختانه عرضه کم و تقاضای زیاد و سیاستهای غلط برخی مدیران همه را در مقابل هم قرار داده است. هیچکس به ما نیاموخته چقدر به یکدیگر نیازمندیم.
صادقی گفت: مجید قناد یک نمونه است. همه ما عضو یک خانواده هستیم که باید بیاموزیم در کنار هم باشیم. در دنیا به اندازه کافی برای همهجا هست و هیچکس جای دیگری را تنگ نکرده است. هرکس قدمی جلو رفته علاوهبر استعداد در پرتو خلاقیت و زحمتی است که میکشد. من سعادت این را داشتم که هم معلم و هم استاد راهنمای مجید قناد باشم و خاطره دوستی را از سال۶۴ با مهر و صمیمت تمام در دل و جانم حفظ کردم. به مجید قناد و موسسه سفیران صلح صحنه درود میفرستم که بانی این مجلس شدند تا کمی با هم حرف بزنیم و یکدیگر را در نور و روشنایی و معرفت هنر ببینیم. در ادامه پس از پخش تصاویری از برنامههای کودکی چون «از مدرسه تا مدرسه» با حضور ناصر آقایی، قطبالدین صادقی، رضا مهدیزاده، جواد انصافی، علی فروتن و نیکی نصرآبادیان کوچکترین عضو موسسه صلح ایران از مجید قناد به پاس سالها فعالیتش قدردانی شد.
قطبالدین صادقی همچنین افزود: ژان پل سارتر در فلسفه اگزیستانسیالیستی خود میگوید جهنم دیگران هستند برای اینکه آنها با داوریهای خود از ما تصویر بدی میسازند که ای بسا همه عمر میکوشیم این تصویر را تغییر دهیم و نمیتوانیم. از سوی دیگر، دکارت میگوید من میاندیشم پس هستم، یعنی تمام هویت انسان در فردیت معنا میشود درحالیکه اینگونه نیست. من سخن هر دو را برنمیتابم چراکه بدون وجود دیگری ما قادر به هیچ کاری نیستیم. ما در تئاتر آموختیم که این هنر کاری منسجم و گروهی است و اگر نتوانیم این ارزشهای کاری را وارد زندگی روزمره کنیم به چه کار میآید. مهم این است تمام این اصول را وارد زندگی کنیم. اساس زندگی ما در این اعتراف صادقانه به وجود دیگری است. قدر هم را بدانیم. همدیگر را دوست داشته باشیم.
علی فروتن، مجری، بازیگر و همکار مجید قناد نیز در این مراسم گفت: شانس من بود که هم شاگرد آقای قناد بودم و هم با او همکار شدم. واقعا در تلویزیون رنگ نبود و ما بعد از تغییرات برنامههای کودک، تازه فهمیدیم تلویزیون رنگ دارد. مجید قناد بنیان خیلی چیزها را در برنامه کودک گذاشت و ساختارشکنیهای زیادی کرد. خدا دوباره مجید قناد را پس از سانحهای که برایش رخ داد به ما برگرداند و خوشحالیم که حالش خوب است. من به نمایندگی از خانه تئاتر از ایشان تشکر میکنم.
نظر شما