رییس‌جمهوری منتخب گفت: ما سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری را داریم؛ حتی در این مناظرات و انتخابات هم می‌گفتم این سیاست‌ها چراغ راهنمای مسیر است و هدف ما را مشخص می‌کند.

پزشکیان: سیاست‌های کلی رهبر انقلاب چراغ راهنمای مسیر ماست

آگاه: مسعود پزشکیان، رییس‌جمهوری منتخب ملت ایران در مصاحبه تفصیلی با سایت رهبر انقلاب که روز پنج‌شنبه انجام شد،  به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت. متن مصاحبه به شرح زیر است:
آقای دکتر پزشکیان! باتوجه‌به نگاه شما مبنی بر تعامل حداکثری با بخش‌های مختلف کشور برای پیشبرد امور و پیاده‌سازی سیاست‌های کلی نظام و تاکیدی که اخیرا هم رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان داشتند بر همراهی و تعامل مجلس و دولت برای فرآیند تعیین کابینه، جنابعالی چه برنامه‌ای برای اجرایی‌کردن این همدلی و تعامل سازنده دارید؟
 بسم‌الله الرحمن الرحیم. یکی از اصول صراط مستقیم همان وحدت و انسجام مسلمان‌هاست؛ شما به قرآن نگاه کنید: «وَ مَن یَعتَصِم بِاللهِ فَقَد هُدِیَ اِلی صِراطٍ مُستَقیم»؛ (۱) همان چیزی که هر روز در نماز از خدا می‌خواهیم که به صراط مستقیم هدایت شویم؛ این همان «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرقوا» (۲) است. شما آیات را که نگاه می‌کنید، همیشه توصیه به این است که مسلمان‌ها وحدت داشته باشند و اختلاف «وَ کُنتُم عَلی شَفا حُفرَةٍ مِنَ النَار» (۳) است؛ یعنی انسان در لبه پرتگاه و آتش است. الان اگر جایی از کشورمان مشکلات و گرفتاری‌هایی دارد، به‌خاطر اختلافاتی است که به آن دامن می‌زنیم و افزایش می‌دهیم. باید دست از این اختلافات برداریم. ما نماز را اقامه می‌کنیم؛ «اقامه نماز» یعنی رفتن به‌طرف صراط مستقیم، یعنی «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرقوا.»
برای اینکه ما بتوانیم در معرفی افراد کابینه به مجلس یک چنین کاری را بکنیم، قدم اول این بود که به تمام جریانات، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی اعلام کردیم که افراد موردنظر خودشان را که می‌توانند به دولت کمک بکنند معرفی کنند تا وفاق ملی شکل بگیرد. ازسوی هرکدام از اینها چه جریانات اصلاح‌طلب، اصولگرا و مستقل و چه افراد و شخصیت‌های سیاسی یک فهرست‌هایی ارائه شد و نهایتا اینها دارد پالایش می‌شود تا به یک جمع‌بندی چهار پنج‌نفره برای هر جایگاه برسد. در آخر، طبیعتا خدمت مقام معظم رهبری خواهیم رفت و با هماهنگی و مشورت با ایشان به یک جمع‌بندی نهایی خواهیم رسید که اینها را بتوانیم معرفی کنیم.
به‌هرحال این جمع‌بندی‌ای که دارد اتفاق می‌افتد حاصل مجموعه نظراتی است که از کل جریان‌ها و مدیران سیاسی کشور توانسته‌ایم به دست بیاوریم. حالا اینکه چقدر موفق بشویم، دیگر باید صبر کنیم ببینیم کار به کجا خواهد رسید؛ چون این یک تجربه‌ جدیدی است.
جناب آقای دکتر پزشکیان! برآوردتان این است که بعد از تنفیذ و تحلیف، تا چه مدتی کابینه را به مجلس معرفی خواهید کرد؟
آن جمع‌بندی‌هایی که گفتم، اگر انجام بشود، هرچه سریع‌تر تلاش خواهیم کرد خدمت رهبر انقلاب برویم و مشورت و هماهنگی نهایی را هم آنجا انجام بدهیم تا نهایتا فهرستی را که از جمع‌بندی افراد معرفی‌شده ازسوی جریانات مختلف به‌دست‌آمده، ان‌شاءالله با تفاهم و رضایت کامل بتوانیم معرفی کنیم.
یکی از ویژگی‌های مثبت حضرت‌عالی که در دوران رقابت‌های انتخاباتی هم این را مردم دیدند، پرهیز از ورود به حواشی و دامن‌نزدن به التهاب و آرام‌کردن فضا بود، به‌طوری‌که دیگران را هم از این مسائل نهی می‌کردید. باتوجه‌به شرایط حال‌حاضر و اینکه اداره کشور هم نیاز به یک آرامش و پرهیز از التهاب دارد، برنامه و نگاه شما درطول چهار سالِ پیشِ رو که سکان اجرایی کشور را در دست دارید، برای حفظ این آرامش چیست و چه ملاحظاتی در این زمینه دارید؟
ما سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری را داریم؛ حتی در این مناظرات و انتخابات هم می‌گفتم این سیاست‌ها چراغ‌راهنمای مسیر است و هدف ما را مشخص می‌کند. بعد از این، برنامه‌ای است که کارشناسان، عقلا، مدیران و مسئولان ما در جهت آن سیاست‌ها باید بنویسند. طبیعتا اگر ما این را بپذیریم و قانونی بنویسیم که در جهت سیاست‌های نظام باشد و خودمان را مسئول اجرای آن بدانیم و بعد بخواهیم در جهت آن حرکت بکنیم، اختلاف و دعوا بی‌معنی است؛ اما اگر من از خودم یک قانونی یا یک جهت‌گیری دیگری را تعریف کنم که در جهت آن سیاست‌ها نباشد، حتی اگر این حرف یا جهت‌گیری‌ای که من می‌خواهم ارائه بدهم خوب هم باشد هرج‌ومرج می‌شود.
تا زمانی که به یک تصمیم و یک هدف‌گیری نهایی نرسیده باشیم، می‌توانیم سلایق خودمان و افکار خودمان و جهت‌گیری‌های خودمان را داشته باشیم اما وقتی به سیاست و قانون تبدیل شد، اختلاف‌کردن و زیر میز زدن و نپذیرفتن، چیزی جز هرج‌ومرج ایجاد نمی‌کند. من و دولتم و همه‌ قوایی که وجود دارند اگر پایبند به آن سیاست‌ها بودیم و برنامه‌هایی که می‌نویسیم در جهت آن سیاست‌ها باشد، اختلاف یا تفرقه و دعواکردن بی‌معنی است. اگر هم کسی بگوید مسیری بهتر از آن مسیر قانونی هست، آن را هم می‌شود با روش‌های علمی بررسی کرد؛ اگر مشاهدات علمی و مستندات مکتوب دانشگاهی و تجربه‌ مشخص منطقه‌ای درمورد آن پیشنهاد وجود داشته باشد که نشان دهد بهتر و تجربه‌ موفق‌تری است، باید ارائه بشود تا بپذیریم؛ حرف حق را باید پذیرفت.جهت‌گیری کشور باید به‌سمت هدفی باشد که قرار بود در مملکت موفق بشویم. قرار بود جهل و تبعیض و خلاف را در این مملکت حذف کنیم و یک جامعه‌ انسانی درست بکنیم. در اقتصاد، قرار بود بهترین باشیم. قرار بود دانشگاه‌های ما الهام‌بخش، نوآور و خلاق باشند. چیزهایی که در سیاست‌های کلی هست، اهداف بسیار باارزشی است. در نتیجه، هم مجلس، هم دولت، هم قوه قضائیه و نهادهای دیگر و سازمان‌های امنیتی، همه باید دست‌به‌دست هم بدهیم تا به آن اهداف سیاست‌های کلی برسیم. اگر به آن اهداف برسیم، دیگر فقر و بیکاری، جهل و خلاف و دزدی بی‌معنی خواهد شد.
وقتی هدفمان روشن است، این دیگر معنی ندارد که ما با هم دعوا کنیم؛ مگر اینکه شما نظرتان این باشد و بگویید این راه را نرویم و راه دیگری را برویم که خب مستند دلیلتان را باید بیاورید که چرا این راه بهتر است؛ آن‌وقت ما هم می‌پذیریم. اگر براساس حرف درست علمی با هم بنشینیم و بحث بکنیم، دیگر اختلاف‌کردن معنی ندارد.
ما در پزشکی یک بحثی داریم با عنوان «Evidence-based medicine»؛ یعنی «طبابت براساس شواهد». فرض کنید من یک استادتمام دانشگاه هستم با ۴۰سال سابقه و موفق هم باشم؛ در این صورت، روش‌هایی را برای معاینه، عمل یا درمان دارم و اجرا می‌کنم. اگر مستندات و تحقیقاتی که امروز شکل‌گرفته نشان بدهد یک روش‌هایی بهتر از روش من وجود دارد، آن‌وقت دیگر من نمی‌توانم بیایم بگویم «نه، من خودم تجربه کرده‌ام، این راه بهتر است». سند و دلایل و تحقیقات نشان می‌دهد این راهی که الان تازه به‌وجودآمده بهتر از راهی است که من می‌گویم؛ آن‌وقت دیگر من حق ندارم بگویم «نه، من خودم مثلا استادم، جراحم، تجربه دارم، ۴۰سال است که دارم این کار را می‌کنم و نتیجه گرفته‌ام»؛ دلایل و مستندات جهانی نشان می‌دهد این یکی روش تاثیرگذارتر است، کم‌هزینه‌تر است، باکیفیت‌تر است؛ خب باید بپذیرم.تصمیم‌گیری، سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری در مسائل کشور، فقط مبنا و ابزار علمی دارد. دلیلی ندارد وقتی حرف حقی آمد، ما نپذیریم. در قرآن آیه‌ای هست که می‌گوید: «بَل کَذبوا بِما لَم یُحیطوا بِعِلمِهِ وَ لَما یَأتِهِم تَأویلُهُ کَذلِکَ کَذبَ الذینَ مِن قَبلِهِم فَانظُر کَیفَ کانَ عَاقِبَةُ الظالِمین»؛(۴) آیات خدا را تکذیب کردند، چون علمش را نداشتند، چون تأویل و تفسیرش را نمی‌دانستند. در گذشته هم آنهایی که آیات خدا را تکذیب کردند، همین‌گونه تکذیب کردند. و بعد، جالب است که در این آیه می‌گوید نگاه کن عاقبت ظالمان را که چگونه است؛ درحقیقت، یعنی ببین عاقبت نپذیرفتن راه درست و حرف حق را. اینکه یک روش و یک مسیر حق را که مستندات نشان می‌دهد این راه درست است، من نپذیرم، ظلم است؛ ظلم به جامعه‌ای است که مسئولیتش را به عهده گرفته‌ام. «اَ لَم یُؤخَذ عَلَیهِم مِیثاقُ الکِتابِ اَن لا یَقولوا عَلَی اللهِ اِلا الحَق»؛ از همه انسان‌ها پیمان گرفته‌اند که جز حق، کار دیگری نکنند، «وَ الدارُ الآخِرَةُ خَیرٌ لِلذینَ یَتقون.»
 آقای دکتر پزشکیان! یک اشاره‌ای کردید به ازبین‌بردن فقر. می‌خواهم یک سوالی درباره مسائل اقتصادی بپرسم. شما در دوران رقابت‌های انتخاباتی تاکید زیادی داشتید که حل مسائل و معضلات مردم و کشور اولویت اصلی دولت شما خواهد بود، رهبر انقلاب هم بر این رویکرد مُهر تایید زدند و با آن اعلام همراهی کردند. البته این مسئله قبل از انتخابات هم موردتاکید رهبر انقلاب بود و بعد از انتخابات و پیروزی حضرت‌عالی هم موردتاکید ایشان قرار گرفت. ایشان بعضی شاخص‌ها و معیارها را عنوان کردند و در دیدار نمایندگان مجلس هم در نکته هشتمی که معظم‌له درباره معیارهای افراد کابینه فرمودند، از این عبارت استفاده کردند که چه کسی می‌خواهد میدان‌دار شود و میدان‌های اقتصادی، فرهنگی و مانند آن را به دست بگیرد. برای نیل به این هدف و تشکیل یک دولت کارآمد برای حل مشکلات و مسائل مردم، شما چطور می‌خواهید این معیارها و این نگاه را در کابینه و دولت خودتان پیاده‌سازی بفرمایید؟
مشکل ما الان در کشور این است که براساس ارتباطات دوستی و رفاقت یا شاخص‌های ذهنی خودمان افراد را انتخاب می‌کنیم ولی از نظر علمی شاخص‌هایی وجود دارد که شاید در ذهن ما نگنجد. ما گفتیم اساتید مدیریت دانشگاهی یک‌سری شاخص‌هایی را برای اینکه بتوانیم این آدم‌ها را انتخاب بکنیم دربیاورند؛ یک‌سری شاخص را درآوردند که حتی ما این شاخص‌ها را اعلام کردیم. بعد، به همه هم گفتیم هرکس نسبت‌به این شاخص‌ها مشکل دارد، اعلام کند تا اگر کم است، زیاد کند و اگر شاخصی اشکال دارد، حذف شود. بالاخره، یک شاخص‌هایی را درآورده‌ایم.
البته ما باید دقیق‌تر شاخص‌ها را دربیاوریم که هر کسی نمره داد، تکرارپذیر باشد؛ یعنی این‌جور نباشد که من یک نمره صد بدهم، یکی بیاید نمره صفر بدهد. وقتی یکی ۱۰۰می‌دهد، یکی صفر می‌دهد، یکی ۵۰ می‌دهد، معلوم است هنوز آن اندازه‌گیری‌ها درست نیست که اگر درست باشد، همه باید یک‌جور نمره بدهند؛ مثلا سال‌های خدمت، مثلا اثرگذاری در کاری که انجام داده، مثلا پاک‌دستی و نداشتن سابقه سوء؛ اینجا دیگر نمی‌شود کسی را که سابقه نداشته، یکی بگوید دارد، یکی بگوید ندارد؛ باید دلیل بیاورد که هست یا نه. درنتیجه، قدم اول این بود که شاخص دربیاوریم.
بحث دوم این بود که به تمام کنشگران جامعه این شاخص‌ها را اعلام بکنیم و بگوییم شما افرادی را که می‌شناسید، طبق این شاخص به ما معرفی کنید. قدم سوم این بود که این افرادِ معرفی‌شده را براساس شاخص‌ها پالایش کنیم و برایشان نمره بگذاریم و بعد هم وقتی پالایش شد، نهایتا مشورت و هماهنگی لازم را ما خدمت مقام معظم رهبری انجام بدهیم تا بتوانیم به آن نهایتِ چیزی که دنبالش هستیم برسیم. اینکه به آن معیارها خواهیم رسید یا نه، هنوز کاملا مطمئن نیستم ولی ما تلاشمان را کردیم تا بتوانیم همه نظرات و جریان‌ها را براساس این شاخص‌ها بسنجیم و افراد موردنظر را انتخاب کنیم تا بتوانیم کار را انجام بدهیم.
شاخص‌ها و اولویت‌های عمومی‌تان برای انتخاب افراد پیشنهادی کابینه چه مواردی بوده است؟
پایبندی به قانون، صداقت، پاک‌دستی، راست‌گویی، حسن شهرت، باور به سیاست‌های کلی، باور به قانون برنامه و اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی. بالاخره فرد اگر پاک‌دست و صادق نباشد که البته این موارد باز هم نسبی است نمی‌توان او را انتخاب کرد.
امیرالمؤمنین(ع) به مالک می‌فرمایند: «وَلیَکُن اَحَب الاُمورِ اِلَیکَ اَوسَطُها فِی الحَق وَ اَعَمها فِی العَدلِ وَ اَجمَعُها لِرِضَی الرعِیة»؛(۶) می‌گویند ای مالک! وسط حق را در نظر بگیر، چون اگر خیلی بخواهی در آن دقیق و ریزبین بشوی، مصداقش را پیدا نخواهی کرد؛ اگر بخواهی عدل را مثل علی اجرا کنی، نمی‌توانی. لذا توصیه می‌کنند که شما بروید دنبال «اَعَمها فِی العَدلِ وَ اَجمَعُها لِرِضَی الرعِیة»؛ یعنی کاری که رضایت اکثریت در آن باشد. اگر بخواهید حساسیت به خرج بدهید، آدم معصوم پیدا نمی‌کنید.
 امروز مسئله اقتصاد و معیشت در صدر مسائل اصلی کشور و مردم است. شما و تیم اقتصادی شما برای اینکه فشار معیشتی را از روی مردم تا حدی کم کنید و وضعیت سفره خانوار ایرانی را بهبود دهید، چه اولویت‌ها و برنامه‌های اصلی و فوری و میان‌مدتی را در نظر دارید؟
من نسخه فوری برای یک چنین چیزی ندارم. حالا باید بنشینیم با کارشناس‌ها صحبت کنیم. آنچه فوری و ضروری است، اول رفع اختلافات، دست‌به‌دست هم دادن و با هم پیش رفتن است. در هر حرکتی که داریم، اگر آدم‌های قدرتمندی مقابل هم قرار بگیرند، یعنی هیچ حرکتی نمی‌کنیم. اگر شما بخواهید حرکت کنید و من جلوی شما را بگیرم، من بخواهم حرکت کنم و شما جلوی من را بگیرید، هر چقدر این اختلافات بیشتر باشد، نابسامانی و هرج‌ومرج خیلی بیشتر خواهد بود. در نتیجه، برای اینکه بتوانیم راه‌حل‌های علمیِ حل مشکلات اجرایی را پیدا کنیم، اول باید در درون خودمان وحدت و انسجام ایجاد کنیم؛ باید زبان و نگاه مشترکی برای حل معضلات، بین کارشناسان، متخصصان، سیاست‌گذاران، قانون‌نویسان، فرهنگیان و عالمان کشور داشته باشیم. کافی است با هم هماهنگ نباشید؛ در این صورت، هر روشی را بخواهید اجرا کنید دیگران ممکن است برایتان مشکل ایجاد کنند.ما در کشور ناترازی انرژی داریم و درحال‌حاضر برای خرید بنزین، هشت‌میلیارد دلار پول می‌دهیم؛ یعنی بنزین را مثلا حدودا ۳۰ یا ۴۰هزار تومان می‌خریم، بعد ۱,۵۰۰تومان می‌فروشیم! خب تا کجا می‌توانیم این کار را بکنیم؟ مثال دیگر مصرف برق است. ما به اندازه کل اروپا مصرف انرژی، برق و امثال آن را داریم؛ این از نظر علمی کار درستی نیست. من به دوستان خودمان می‌گویم چرا همه چراغ‌های اینجا را روشن می‌کنید یا چرا کولرها را طوری تنظیم می‌کنید که محیط را خیلی خنک کنید. از آن طرف نمی‌توانیم به کارخانه‌هایمان برق بدهیم و از این طرف هر طوری‌که دلمان می‌خواهد، از برق، گاز و سایر منابع انرژی استفاده می‌کنیم. پس باید اول رفتار خودمان را در رابطه با این ناترازی‌هایی که در کشور ایجادشده اصلاح کنیم. این با همدلی و هماهنگی امکان‌پذیر است. باید بپذیریم اگر برق، گاز، نفت، سوخت و سایر منابع انرژی را همین‌طور بدون حساب و کتاب هدر بدهیم، به ضرر همه ماست.پس طبق آنچه شما می‌گویید، برای حل ناهماهنگی‌ها، تنش و التهاب خط قرمز دولتتان است.اگر ما با هم هماهنگ باشیم و بپذیریم، به همدیگر کمک می‌کنیم. من اول خودمان را گفتم که مقدار برق و گازی که اینجا مصرف می‌کنیم استاندارد نیست. یکی از همکاران شما گفتند چراغ‌های هالوژن این سالن، امروز برای اولین‌بار روشن شده است.بله، برای اینکه محیطِ اینجا نور دارد. گاهی شما می‌بینید در یک سالن کنفرانس، دو نفر آدم می‌نشینند، با روشناییِ کامل برق و سیستم سرمایش یا گرمایش کار می‌کنند! آنها باید از خودشان بپرسند چرا این کار را می‌کنند. این کار از نظر علمی، اقتصادی، مدیریتی، وضعیت کشور و مملکت، غلط است. وقتی مشکل انرژی و اقتصادی داریم، نمی‌شود اینجا با خیال راحت از برق و گاز استفاده کنیم. برای اینکه بتوانیم به مردم خدمت کنیم، اول باید دست‌به‌دست هم بدهیم. 
همه ما در این کشور زندگی می‌کنیم و خیلی‌ها امروز در سختی هستند. من اینجا باید مراعات بکنم تا حداقل یک سهمی هم از منابع به آنها برسد. این چیزی است که باید بپذیریم، دست به دست هم بدهیم و نگذاریم کسانی که در کشور ما زندگی می‌کنند در سختی باشند.
 درست است که طی سالیان اخیر، اقتصاد مسئله‌ اول کشور بوده و ذهن مدیران، سیاست‌گذاران و مردم کشور را به خود مشغول کرده است؛ اما در کنار مسائل مهم اقتصادی، مسئله فرهنگ هم اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد و رهبر انقلاب در سال‌های اخیر، در کنار اقتصاد، بر مسئله فرهنگ نیز تاکید داشته‌اند. برای آخرین سوال می‌خواهیم بدانیم با تمام مسائل و فوریت‌های کشور از قبیل اقتصاد، اولویت‌ها و جهت‌گیری دولت خودتان در حوزه فرهنگ را چگونه تعریف می‌کنید؟
  اصلا مشکل فرهنگ، ما هستیم؛ ماها که داریم فرهنگ را تبلیغ می‌کنیم. «مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلناسِ اِماما فَلیَبدَأ بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهِ وَلیَکُن تَأدیبُهُ بِسیرَتِهِ قَبلَ تَأدیبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلمُ نَفسِهِ وَ مُؤَدبُها اَحَق بِالاِجلالِ مِن مُعَلمِ الناسِ وَ مُؤَدبِهِم»(۷) من به‌عنوان مدیر، کارشناس یا مسئول دینی، وقتی می‌خواهم رفتار، اخلاق و صفتی از انسانیت را به کسی بیاموزم، اول باید انسانیت و اخلاق در وجود خودم نهادینه شده باشد. یک آدم بداخلاق نمی‌تواند به یک فرد دیگر بگوید تو چرا این‌طور هستی؛ آدمی که رحم در دلش نیست، نمی‌تواند به دیگری بگوید رحم داشته باش. ما نماز که می‌خوانیم، می‌گوییم: «بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیمِ * اَلحَمدُ لِلهِ رَب العالَمینَ * اَلرحمنِ الرحیم»؛(۸) این عبارات را هر روز در نماز تکرار می‌کنیم ولی رحم و مروت در وجود ما نهادینه نیست، برخورد ما با طرف مقابل براساس نگاه صحیح نیست. درنتیجه، اگر قرار است فرهنگ درست شود، باید از خودمان شروع کنیم. خداوند در قرآن به رسول‌الله(ص) می‌فرماید: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو کُنتَ فَظا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضوا مِن حَولِک »؛(۹) این حرف امثال من نیست، کلام خداوند است و شک و شبهه‌ای در آن نیست؛ وحی است. خداوند به رسولش می‌فرماید اگر بداخلاق بودی، کسی اطراف تو جمع نمی‌شد. دیگر حرف ما که جایگاهش مشخص است؛ آن‌وقت دستور می‌دهیم و با بداخلاقی آن را ارائه می‌دهیم! خب مردم این را از ما نمی‌پذیرند. اولا معلوم نیست حرفی که من می‌زنم درست است یا غلط؛ ثانیا وقتی قرآن می‌فرماید: «اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ جادِلهُم بِالتی هِیَ اَحسَنُ »،(۱۰) پس چرا روش ما به گونه‌ای است که طرف مقابل از رفتارمان متنفر می‌شود؟ «وَ لا تَستَوِی الحَسَنَةُ وَ لَا السیئَةُ ادفَع بِالتی هِیَ اَحسَنُ فَاِذَا الذی بَینَکَ وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کَأَنهُ وَلِی حَمیم»؛ (۱۱) خوبی و بدی مثل هم نیست؛ پاسخ بدی را با بدی نمی‌دهند؛ می‌گوید بدی‌ها را با خوبی جواب بدهید؛ با آدمی که با شما دشمن است، «وَلِی حَمیم» باشید، انگار که او دوست نزدیک و صمیمیِ شماست.پس در مسئله فرهنگ، اول باید خودمان را درست کنیم. لازم نیست به دیگران خرده بگیریم؛ اول به خودمان خرده بگیریم. اگر من آدم درستی باشم و اخلاق درستی داشته باشم، اگر دلسوز مردم باشم و مردم این را بفهمند که من دلسوز آنها هستم، دیگر امکان ندارد مردم من را دوست نداشته باشند و از اخلاق و رفتار من الگو نگیرند؛ ولی رفتار و برخورد ما به گونه‌ای است که وقتی مردم آن را نگاه می‌کنند، بدشان می‌آید. آن‌وقت چرا باید مثل ما بشوند؟ چرا خودشان را شبیه ما بکنند؟ در نتیجه، در رابطه با فرهنگ، بیشتر باید به خودمان برسیم تا اینکه به دیگران خرده بگیریم. «دَواؤُکَ فیکَ وَ ما تَشعُرُ وَ داؤُکَ مِنکَ وَ ما تُبصِر»؛(۱۲) درد خودمانیم، درمان هم خودمانیم.
 آقای دکتر! اگر اجازه بدهید، من چند کلمه می‌گویم و شما اولین چیزهایی که به ذهنتان می‌رسد بفرمایید.
پرچم؛ایران
مردم؛وفاق
قاسم سلیمانیافتخار، آزادگی و غیرت ایرانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.