آگاه: در همین راستا و باتوجهبه احصاء و بازشماری و همچنین ارائه راهکار برای چالشها به سراغ دکتر محمدرضا سنگری نویسنده و پژوهشگر حوزه زبان و ادبیات فارسی است که مدتی هم ریاست گروه برنامهریزی و تالیف کتب درسی را هم بر عهده داشت. باتوجهبه اینکه این استاد ۷۰ساله منتقد و شاعر برجستهای نیز هست به آسیبشناسی فرهنگ مطالعه و کتابخوانی پرداخته است.
مسئولان فرهنگی کشور راجع به مسئله سرانه مطالعه در کشور همیشه دغدغه داشتند. به چه دلیل این مقوله بهصورت زیربنایی درمان پیدا نمیکند؟
اولین مسئلهای که نیاز میبینم مطرح کنم این است که تفسیر و تصویرمان از مطالعه چیست؛ یعنی چه چیزی را مطالعه میدانیم و آیا امروز معنای مطالعه تغییر پیدا نکرده است؟ روزگاری مطالعه را خواندن کتاب میدانستیم؛ یعنی کتابی در دست بگیرند و آن را بخوانند و آمارمان نیز بر همین مبنا بود که چقدر کتاب خوانده میشود. اگر امروز کسانی در فضاهای مجازی به مطالعه میپردازند و چیزهایی میخوانند، آیا جزو مطالعه هست یا نه؟ اگر مطالعه به معنای طلوع یک آگاهی و دانش در جان انسان باشد که اصل معنای مطالعه نیز دقیقا همین است که از فراز چیزی را روشن کردن و دیدن. درست مثل طلوع خورشید که یعنی بالا آمد و از آن بالا به چیزی نگاه کردن. نگاه کردن به طبیعت نوعی مطالعه است که به پدیدههای جهان نگاه میکنیم و از آنها درس میگیریم که اینها کتاباند و در بیان فرهنگ قرآنی ما هم طبیعت برای انسان کتاب است و اجزای این کتاب آیه هستند و شب، روز، خود انسان، مرگ و... آیه هستند که به این کتاب تکوین میگویند و این کتاب تکوین برگههایی دارد که مطالعه میشود. بر این مبنا اینگونه مطرح میکنم که براساس این دیدگاه باید تفسیر و تصویرمان از مطالعه را عوض کنیم. به نظر من، روزگار ما خوب مطالعه میکنند و همه میخوانند. بماند که ممکن است گلهمندی یا نگرانیهایی از فضای مجازی داشته باشیم، اما در همین فضای مجازی مطالعه میکنند و باید این را بر سرانه مطالعه افزود؛ البته با این همه، من نیز با دیگران همداستانم که هنوز وضعیت مطالعهمان در کشور مطلوب نیست و میتواند بسیار بهتر از این باشد و بایستی کتاب و مطالعه کردن در سبد زندگی مردم باشد و جزوی از فرصتهای زندگی قرار بگیرد.
توسعه شبکههای اجتماعی چقدر در کاهش مطالعه کتاب موثر بوده است؟
شبکههای اجتماعی قدری به مطالعه کمک کردند. درعینحال که به مطالعه تنه زده، یعنی باعث شده بخشی از فرصتهای جامعه ما صرف فضای مجازی شود و در گروههای اجتماعی سیر کنند و وقت بگذرانند؛ هر چند در این گشتوگذارها در فضای مجازی مطالعه رخ میدهد، یعنی چیزهایی میخوانند و اطلاعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی و... است؛ ولی باز هم باید بگوییم این فضا بهگونهای به مطالعه تنه زده و یک فرصت است که باید از این فضا برای افزایش مطالعه جامعه استفاده کنیم و میشود در این فضا کتاب و مطالب خواندنی قرار داد که جذاب و شیرین باشند و از همه ظرفیتهای هنری مثل صدا و تصویر بهره گرفت و فرصت مطالعاتی جامعه را در فضای مجازی افزایش داد. درعینحال که بسیاری فضای مجازی را تهدید میدانند، من فرصت هم میدانم. تهدید دارد ولی فرصت بسیار مناسبی است که میتوانیم از آن استفاده کنیم تا روند مطالعه جامعه رشد پیدا کند.
ادامه پایین بودن سرانه مطالعه کتاب چه پیامدهای منفی برایمان دارد؟
جامعهای که آگاهتر است رشدیافتهتر بوده و کنش و عملش بهتر است و جامعهای که کمتر مطالعه کند، آگاهیهای پایینتری دارد و سیر رشد و تعالیاش کند خواهد بود و ممکن است پسرفت داشته باشد؛ بنابراین باید با همه وجود در این زمینه کار کنیم. فضاهای مدارس ما بایستی به کتابخانه مجهز شوند. قبلا چند حرکت خیابانی داشتیم و در آنجا جعبههایی قرار میدادند و در آنها کتاب میگذاشتند و افراد با کتاب مواجه میشدند و در فرودگاه و اتوبوسها مجالی برای کتابخوانی بود؛ یعنی کتابهایی در آنجا قرار میگرفت و با اینکه یک فرصت خوب بود و افراد درحال حرکت تا رسیدن به مقصد با کتاب مواجهه داشتند، نمیدانم به چه سبب تعطیل شد؟ در قطار، اتوبوس، هواپیما، فرودگاهها، بیمارستانها، مطب پزشکان و محل حضور مردم میتوان به این موضوع فکر کرده و فرهنگ مطالعه را احیا کرد تا رشدیافتگی جامعهمان بیشتر باشد. بایستی درمورد نمایشگاه کتاب قدری شرایط مناسبتری برای بهرهگیری از کتاب و خرید کتاب فراهم سازیم. مکان و زمان بسیار مهم و تعیینکننده است و نحوه تبلیغ و آشنا کردن مردم با کتابهایی که به چاپ رسیده بایستی اندکی دقیقتر و مناسبتر باشد که سال به سال شرایط بهتر شده، اما به نظر میرسد تلاشهای چندگانهای باشد.
معتقدم میشود نمایشگاه کتاب را فقط به یک محل اختصاص نداد و میتوانیم در فصل برگزاری نمایشگاه یعنی اردیبهشتماه، چند نقطه که امکان دسترسی مردم هم باشد فراهم کنیم یا دو نوبت در سال فرصت ایجاد کنیم تا مردم بیشتر با کتاب انس و آشنایی پیدا کنند.
نظر شما