آگاه: حزبالله لبنان با صدور بیانیهای ادعاها درباره تعیین معاون دبیرکل این جنبش را تکذیب و اعلام کرد ادعاهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی درباره انتصابها در تشکیلات درونی حزبالله صحت ندارد و درصورت تصمیمگیری کادر رهبری درباره تعیین مسئولان، اسامی از طریق رسانههای رسمی حزبالله اطلاعرسانی خواهد شد.
این بیانیه حزبالله در واکنش به برخی ادعاها درباره تعیین «محمد رعد» رییس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان بهعنوان معاون دبیرکل حزبالله منتشر شده است.
صهیونیستها پس از ترور سیدحسن نصرالله و سایر رهبران و فرماندهان ارشد حزبالله لبنان، این تصور باطل را داشتند که سازمان سیاسی و سازمان رزم حزبالله فروپاشیده است اما انتخاب شایسته شیخ نعیم قاسم به سمت دبیرکلی جدید حزبالله و همچنین ضربات کاری نظامی و جنگی حزبالله به رژیم صهیونیستی که اشغالگران را به آتشبس وادار کرد، نشان داد که حزبالله همچنان مقتدر و سرافراز است و هم سازمان و انسجام سیاسی خود را حفظ کرده و هم سازمان رزمش همچنان چابک و استوار است.
حاجمحمد رعد که روز گذشته بهاشتباه اعلام شد بهعنوان معاون دبیرکل حزبالله انتخابشده از رهبران باسابقه مقاومت اسلامی در لبنان است و فرزندش سراج سال گذشته ازسوی رژیمصهیونیستی ترور و به شهادت رسید.
همین امر نشان میدهد که حزبالله لبنان از چه ذخیره انسانی ارزشمند و توانمندی برخوردار است و نیروها و مهرههای این جنبش الهی بسیار است.
تحرک و پویایی در ساختار حزبالله
جنبش مقاومت اسلامی لبنان، برخلاف تصور و توهم صهیونیستها، ازلحاظ سیاسی و داخلی و نظامی، پویا و پرتحرک است و اگرچه ازدستدادن رهبران و فرماندهان بزرگی نظیر سیدحسن نصرالله، سیدهاشم صفیالدین، علی کرکی، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگان دیگر برای مقاومت سخت و سنگین بود اما حزبالله بهسرعت خود را بازیابی کرد و هیچگونه خللی در ساخت سیاسی و نظامی این جنبش مقتدر بهوجود نیامده است.
باوجود خسارتهایی که در ترورهای اخیر رژیم صهیونیستی، به بدنه فرماندهی و رهبری حزبالله لبنان وارد شد اما بدنه رزم حزبالله دستنخورده مانده است و با انگیزه ازبینبردن رژیم صهیونیستی، انتظار رویارویی مستقیم با صهیونیستها را میکشد. ورود حزبالله لبنان به عرصه نبرد حمایت و پشتیبانی از نوار غزه در جریان «طوفان الاقصی» و حملاتی که در شمال فلسطین اشغالی علیه رژیم صهیونیستی صورت داد، موجب شد اکثریت صهیونیستهای اشغالگر مقیم شمال فلسطین اشغالی بهسمت مناطق مرکزی و جنوبی آواره شوند. این آوارگی دستهجمعی- که براساس آمار اعلامشده رژیم صهیونیستی بیش از ۱۰۰هزار نفر را شامل میشد- ضربات غیرقابل جبرانی را بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد ساخت.
از یکسو دولت «نتانیاهو» مجبور شد هزینههای اسکان و غرامت خسارتهای واردشده به اشغالگران آواره را بپردازد و از سوی دیگر، عدم تمایل بخش قابلتوجهی از صهیونیستهای آواره، برای بازگشت به شهرکهای محل زندگی خود در شمال فلسطین اشغالی، مقامات این رژیم را با بحران کوچ و آوارگی جمعیت مواجه ساخت که یکی از جدیترین چالشهای داخلی صهیونیستها از زمان آغاز نبرد طوفانالاقصی به شمار میرود.
به همین جهت صهیونیستها از همان ماههای نخست، بهدنبال بهدستآوردن فرصتی برای ضربهزدن به حزبالله بودند و این مسئله در اظهارات مقامات صهیونیستی بهکرات تکرار شد.
رژیم صهیونیستی که از حملات حزبالله در شمال فلسطین، به ستوه آمده بود، پس از سیطره بر گذرگاه رفح، بهسمت مقابله با مقاومت اسلامی لبنان در جنوب این کشور گام برداشت.
آنها در گام نخست تعدادی از فرماندهان مقاومت را هدف قرار دادند. در ادامه، عملیات پیجرها و تجهیزات الکترونیکی را طراحی و اجرا کردند. در گام نهایی نیز در اقدامی وحشیانه، با بمباران وسیع یک منطقه در ضاحیه، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله را ترور کردند.
ظن صهیونیستها این بود که با چنین جنایتی ساختار حزبالله دچار آسیب و صدمه جدی شده و قادر به احیای خود نخواهد بود و در نتیجه همین تحلیل غلط تصمیم به آغاز عملیات زمینی در لبنان کردند. تجاوز زمینی صهیونیستها به جنوب لبنان، شکستی فضاحتبار برای آنان به بار آورد و متجاوزان صهیونیستی علیرغم بهکارگیری بیش از ۵۰هزار نیرو و چندین لشکر و ادوات سنگین، از اشغال حتی یک روستا نیز در جنوب لبنان عاجز بودند و درنهایت پس از دادن تلفات زیاد، مجبور شدند تن به آتشبس دهند.
نظر شما