۱۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۵
کد خبر: ۱۰٬۷۳۸

فراموشی عامدانه یک شکست!

محمد مقدم _ دبیر گروه فضای مجازی

ترامپ در دوره اول چهارساله خود، هر معاهده‌ بین‌المللی را که نپسندید، یک‌طرفه لغو کرد. او در آن دوره حداقل از ۱۳معاهده، کنوانسیون یا توافقنامه بین‌المللی خارج شد. توجه داشته باشید که این عدد تنها شامل خروج‌های رسمی از توافق‌های برجسته است و توافقنامه‌های کمتر شناخته‌شده یا کوچک‌تر را شامل نمی‌شود. 

آگاه: اما آیا این کار ترامپ روال جدیدی در بین دولت‌های آمریکاست؟ از معاهده آمریکا با سرخپوستان بومی آن منطقه در سال۱۷۲۲ تا پیمان ورسای در سال۱۹۱۹ و ده‌ها کنوانسیون و معاهده دیگر، را آمریکا رسما آن را نقض و از آن خارج شده است. جالب آنکه آمریکا خود جزو بنیانگذاران اصلی همه این معاهدات نقض‌شده بوده است. با نگاهی به تاریخ معاصر، می‌توان دریافت که نقض پیمان‌های بین‌المللی ازسوی آمریکا یک استثنا نیست، بلکه یک قاعده است. 
کسانی که با یک ابراز تمایل لفظی ترامپ برای مذاکره این‌گونه سراسیمه بوی کباب استشمام کرده‌اند، تجربه برجام را عامدانه فراموش می‌کنند؟! تجربه برجام درس عبرت‌آموزی است که نباید فراموش شود. دو سال مذاکره فشرده، امتیازات گسترده ازسوی ایران و درنهایت خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق، همگی نشان می‌دهد که مذاکره با آمریکا راه‌حل مشکلات نیست. تحریم‌هایی که قرار بود برداشته شوند، نه‌تنها برداشته نشدند، بلکه تشدید هم شدند.
اصلا بیایید فرض کنید همین الان تصمیم به مذاکره با ترامپ گرفته‌ایم. قبل از هر چیز، طرف مقابل اینگونه جمع‌بندی خواهد کرد که این تمایل ایران به‌خاطر ضعف و نشان‌دهنده موفقیت راهبرد تهاجمی ترامپ-نتانیاهو است. آیا منطقی است انتظار داشته باشیم دشمنی که گمان می‌کند با تحریم توانسته ایران را به میز مذاکره بکشاند، از شدت فشارها بکاهد؟ برعکس، احتمالا تحریم‌ها را تشدید خواهد کرد تا مذاکره را به تسلیم بدل سازد.
موضع رهبر انقلاب درباره اینکه مذاکره با آمریکا برای منافع ملی کشور مفید، عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست، مبتنی‌بر این آزموده‌های ۳۰سال اخیر سیاست ایران است. حکمرانی کشور، نه جای سرسختی بی‌منطق است و نه فرصت رویاپردازی‌های خام؛ در اینجا باید مطلقا آرمان‌گرا، واقع‌بین و سیاستمدار بود، همان‌گونه، که رهبر انقلاب عمل می‌کنند. 
تغییر موازنه قدرت در عرصه بین‌الملل، فرصت‌های جدیدی پیش روی کشورها قرار داده است. امروز جهان به‌سمت چندقطبی شدن پیش می‌رود و قدرت‌های نوظهوری چون چین و روسیه و کشورهای جنوب جهان، گزینه‌های متنوعی برای همکاری‌های راهبردی ایجاد کرده‌اند. تجربه عضویت در پیمان شانگهای و بریکس و گسترش توافقات اقتصادی با کشورهای شرقی نشان می‌دهد که مسیرهای جایگزین معتبری برای توسعه روابط بین‌المللی وجود دارد.
اقتصاد مقاومتی، نه یک نظریه انتزاعی، بلکه راهبردی عملی و آزموده شده است. این راهبرد برای ایران، که بارها طعم عهدشکنی آمریکا را چشیده، مسیری منطقی و اثبات شده است. در این میان، تجربه اخیر کانادا در مواجهه با تهدیدهای تجاری ترامپ، نمونه عینی و معاصری از کارآمدی و معقول بودن نسخه الگوی اقتصاد مقاومتی است. وقتی آمریکا کانادا را تهدید به جنگ تجاری کرد، دولت و ملت این کشور با راه‌اندازی کمپین «کانادایی بخر»، تحریم هدفمند کالاهای آمریکایی و تغییر الگوی مصرف و گردشگری، نشان دادند که چگونه می‌توان با تکیه بر ظرفیت‌های درونی در برابر فشارهای خارجی ایستاد.
راه برون‌رفت از مشکلات کنونی ایران، نه در مذاکره با کشوری عهدشکن، بلکه در تکیه بر توانمندی‌های داخلی و مقاومت هوشمندانه نهفته است. این، نه شعار، که واقعیتی است برآمده از تجربه تاریخی ملت ایران در مواجهه با قدرت‌های استکباری. آمریکا نشان داده که هرگز به تعهدات خود پایبند نبوده و نخواهد بود. پس چرا باید دوباره همان مسیر شکست‌خورده را پیمود؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.