۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۱
کد خبر: ۱۰٬۷۷۷

سید علی موسوی: ۱_ آنچه بیش از محتوای موضع صریح و قاطع رهبر انقلاب در دیدار همافران نیروی هوایی درمورد مذاکرات اهمیت دارد، موقعیت این موضع‌گیری در زمینه سیاسی کشور است. این موضع صریح و قاطع در زمانی بیان می‌شد که فضای رسانه‌ای کشور و مواضع صریح و تلویحی مسئولان ارشد و میانی کشور به شکل پربسامدی تصمیم نظام بر مذاکرات را مخابره می‌کرد.

آگاه: قند در دل همه آب شد وقتی ترامپ گفت آماده معامله (و نه مذاکره) با ایران است. هیچ‌کس به بقیه سخنان ترامپ در همان گفت‌وگوی رسانه‌ای توجه نکرد. حتی کسی توجه نکرد این گفت‌وگو در حاشیه امضای یادداشت فشار حداکثری بود. هیچ‌کس متن دستور اجرایی فشار حداکثری ترامپ در زمینه هسته‌ای و منطقه‌ای را نمی‌خواند. هیچ‌کس به مفاد کامل سخنان ترامپ بعد از دیدار نتانیاهو توجه نمی‌کند. همه کشور غرق در یک سانسور و سودهی انحرافی بود. این فشار سنگین به اندازه‌ای بود (و حتی هست) که کمتر کسی از منتقدان جرأت داشت خلاف این سخنی بر زبان بیاورد.
۲_ ای کاش به این نقطه از سکوت نمی‌رسیدیم که سیدعلی خامنه‌ای، یک‌تنه اسب را زین کند و به میدان جنگ بیاید. امیدوارم میدان را از این نقطه به بعد خالی نکنیم. طبعا خناسان و منافقان از امروز خواهند گفت عامل اساسی گرانی‌ها سیدعلی خامنه‌ای است. حدوسط نیز قیمت دلار است. کسی به ۶ماهه اول سال که عملیات وعده صادق و شهادت رییس‌جمهور و تهدیدات نظامی مستقیم آمریکا بود و قیمت دلار کنترل می‌شد نگاه نخواهد کرد، چراکه همان دستی پشت صحنه افزایش قیمت دلار است که روی زمین به‌دنبال تحمیل مذاکرات و درنهایت نرمال شدن رفتار ایران در چارچوب خواست آمریکاست. دقیقا همان بازی بنزین۹۸ در حال تکرار است اما با یک تفاوت جدی. در سال۹۸ رهبر عزیزمان پای تصمیم مسئولان ایستاد و از محبوبیت مردمی‌اش پای آنان هزینه کرد اما این‌بار یک‌تنه در مقابل این تصمیم قد علم کرده است. این ورود خطیر رهبر عزیزمان، نباید با سکوت گذشته، همچنان با اسم رمز وفاق، خالی از پشتیبانی بماند. ولله روز قیامت از همه ما سوال می‌شود. تمامی این سکوت‌ها، عذابی دردناک برایمان رقم خواهد زد. کنار بگذاریم جهاد تبیین‌های شعاری و عافیت‌طلبانه را. جهاد تبیین باید بتواند در مقابل بدعت‌آفرینی بایستد. با وسط‌بازی نمی‌توان در مقابل فتنه ایستاد. تا وقتی عزیزان مشغول نمایش جهاد تبیین، حاضر به هزینه‌دادن نشوند، صحنه سیاسی و فرهنگی کشور در دست اصحاب فتنه خواهد ماند و ما نیز درحال دادن شعارهای پوچ و فرمایشی هستیم. نمایش فرمایشی تنها کارکردش تشویه چهره آزاداندیش و مردمی رهبر انقلاب است.
جهاد تبیین دقیقا در همین موقعیت‌ها معنا دارد. هنگامی که فتنه‌گران در مقابل کلمه حق تلاش دارند بدعت‌گذاری کرده و به اسم حق، باطلی را تبلیغ کرده و به کشور تحمیل کنند. نقطه غم‌انگیز این معادله، سکوت بدنه انقلابی نخبه‌ای است که به نام رهبری و جهاد تبیین اعتبار و احترامی دارند و گاه برای تحقق همین هفته حتی بودجه و امکاناتی نیز در اختیار دارند.
۳_ این بدنه نخبه انقلابی به دو دسته تقسیم می‌شوند:
دسته اول بدنه انقلابی: حجم گسترده‌ای از بدنه انقلابی تلقی غلطی از مواضع رهبری درمورد وحدت و وفاق و حمایت از دولت دارند. دیروز مشخص شد این تلقی وفاق محفلی غلط است. این دسته وارد وادی حیرت شده‌اند، چراکه ایستادن مقابل اصرار و غیرت دولت، رییس‌جمهور و مسئولان بر مذاکره به‌عنوان تز اصلی اداره کشور را مخالف وفاق و کمک کردن دولت می‌دانند. تبیین برای این عده حیات‌بخش است و حرکت‌آفرین. این دسته از بدنه انقلابی باید بیاموزند چگونه مقابل وفاق و پشت سر دولت فعلی دربرابر انحراف بایستد و درعین‌حال همانند رهبر انقلاب، احترام رییس‌جمهور را حفظ کند. چگونه دولت را به انجام کارهای درست تشویق و از انجام این کارها ازسوی دولت حمایت کنند.دسته دوم بدنه انقلابی: این گروه از بدنه انقلابی، حجم گسترده‌ای ندارد. این عده مبادی میلشان تغییر جدی پیدا کرده است. سکوت این عده به امید زد و بند در ساختار قدرت و جای گرفتن در محفل وفاق است. این دسته در شرف ورود در میدان نفاق هستند. این عده در آستانه خطری بزرگ هستند؛ خطری که بدنه گسترده نخبگان پیرو خط امام را اصلاح‌طلبان فیلوامریکن تبدیل کرد. کارگزاری نظام را وارد وادی منفعت‌طلبی ذیل نظام سرمایه‌داری جهانی کردند. متاسفانه در قدم بعد، بخشی از نخبگان اصولگرایی قدیمی نیز در این وادی به‌واسطه فشار رسانه‌ای و سیاسی یا زیست آقازاده‌ها یا شبکه منافع و... غرق شدند. نباید بگذاریم گرداب نفاق، تلفاتی جدید از بدنه انقلابی بگیرد.روی سخن ما در این تحلیل با هر دو دسته برادران انقلابی است.
۴_ آنچه باعث وحدت عموم مردم می‌شود، عملیات روانی و بازی‌های رسانه‌ای توهمی در کنار زدوبند بالادستی میان محافل قدرت نیست. عملیات روانی وفاق بر کلمه «خبثه»، ازآنجاکه پایه‌اش بر فریب است، اعتماد واقعی عمومی پدید نمی‌آورد، حتی قدرت خلق وحدت بر کلمه خبیثه را ندارد. عملیات روانی فریب، تنها می‌تواند آشفتگی بیافریند و وحدت‌شکنی کند. زدوبند بر محور منافع محفلی، هرچند می‌تواند منافع محافل را تامین کند اما ازآنجاکه روی زمین به بهبود زندگی مردم منجر نمی‌شود، توهمی است. این محافل نیز چند صباحی روی هم دشنه و شمشیر نمی‌کشند اما همین‌قدر که نارضایتی عمومی فوران کند، هریک دیگری را متهم کرده و از آشوب‌آفرینی علیه دیگری بهره خواهند برد. گوشت قربانی این وسط نظام مظلوم اسلامی و معتقدان به حفظ آن و در رأس آن رهبر عزیزمان خواهند بود که نمی‌خواهند اجازه دهند این آشوب ادامه یابد؛ از این رو این کلمه خبیثه باوجود همه دشمنی‌ها و رقابت‌های درونی‌اش، بر هجمه به این کلمه طبیه به وفاق خواهد رسید.
۵_ در آستانه پیروزی انقلاب، نخبگان انقلابی باید از این معجزه الهی درس بگیرند. اتفاقا تنها کلمه طیبه است که امکان خلق وحدت دارد. کلمه طیبه ریشه در عمق فطرت الهی همه بشریت دارد. عامل وحدت فطرت الهی مردم است. صورتی بازی و مداهنه با هوس‌های مردم، نمی‌تواند وفاقی در نقطه میانه کلمه طیبه فطرت الهی و خباثت هوس‌پرستی پدید آورد. (ودوا لو تدهن فیدهنوا) دشمنان و منافقان و منفعت‌طلبان به‌دنبال کلمه خبیثه و خواسته یا ناخواسته در حال بالاآوردن کلمه الکفر و کلمه شرک و ظلم در مقابل کلمه الحق و کلمه عدل هستند. این کلمه را شیطان تزیین و توجیه می‌کند و با آن فریب می‌دهد. اهل هوس امکان ایجاد وفاق حقیقی بر کلمه خبیثه را ندارند چراکه خود انسان‌اند و در اعماق وجود خود فطرت الهی دارند. (فطره الله التی فطر الناس علیها). کلمه توحید و کلمه حق می‌تواند عامل وحدت شود. امام خمینی ابتدا ایمان داشت که کلمه الله هی العلیا. در قدم بعد توانست توده‌های مردم ایران را متوجه این کلمه طیبه کند و شجره طیبه انقلاب اسلامی را که اصلش ثابت و فرع‌ها فی السماء است، بنیان بگذارد.
۶_ وحدت آنگاه محقق می‌شود که باور کنیم این جبهه‌بندی‌ها کاملا صوری است. نه فقط همه بدنه انقلابی فعال، بلکه بدنه انقلابی منفعل نیز آمادگی حضور تمام‌قد بر محور ولایت کلمه حق را دارد. رییس‌جمهور، رییس مجلس، رییس قوه قضاییه، بدنه دولت و مجلس و قوه قضاییه انقلابی‌اند و نیازمند هدایت به کلمه طیبه حق. به شرطی که به‌جای حقیقت وحدت کلمه که به پیروزی انقلاب اسلامی ختم شد، به وفاق محفلی دل نبندند. حتی بیش از این، نه فقط توده عمومی مردم بلکه بخش زیادی از اعوان و انصار اهل هوس و فسق، درنهایت از اعماق درونشان به‌سمت فطرت الهی متمایل‌اند. مگر ندیدیم معجزه انقلاب را. پس خودمان را سانسور نکنیم و بدون عقب‌نشینی از حقیقت پرچم کلمه طیبه حق را بالا بگیریم. یقین داشته باشیم فطرت الهی مردم به حقانیت پاکش هدایت خواهد شد. باید بر موضع حق با همان ادبیات فطری کلمه طیبه حق قرآن بایستیم. منطق قرآنی مقاومت باید تبدیل به زیست مومنانه ما شود. زندگی با قرآن در ماه مبارک رمضان فرصتی است که از نگاه شعاری خارج شویم و با نگاهی انضمامی در میانه‌های بحرانی فتنه خطر کرده و نسبت خود را با دو جبهه کلمه طیبه و خبیثه روشن کند. اینگونه است که همه نخبگان سیاسی و فرهنگی و فضای عمومی را می‌توانیم زیر پرچم لا اله الا الله گرد هم آوریم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.