آگاه: «این معلمان با انتشار ویدیوها و تصاویر دانشآموزان در فضای مجازی، گاهی با ادعای اهداف آموزشی و گاهی برای جذب مخاطب و کسب درآمد، به حریم خصوصی کودکان تجاوز میکنند. پرسش اینجاست که آیا چنین اقداماتی با حقوق بنیادین کودکان همخوانی دارد؟ بهرغم اعلام ممنوعیت فعالیت معلمبلاگرها توسط وزارت آموزشوپرورش در سال گذشته و تدوین مقررات جامع از سوی شورای عالی آموزشوپرورش برای مدیریت فعالیتهای مجازی معلمان شواهد نشان میدهد این پدیده در فضای مجازی همچنان ادامه دارد و هیچ اقدام مؤثری برای نظارت یا توقف این روند از سوی نهادهای مسئول صورت نگرفته است!»
رضوان حکیمزاده؛ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش با اشاره به سیاستهای این وزارتخانه در زمینه حفظ حقوق کودکان گفت: کودکان نباید به هیچ عنوان ابزار درآمدزایی یا جذب مخاطب در فضای مجازی قرار بگیرند، حتی اگر فعالیتی با اهداف آموزشی انجام شود. در صورتی که موافقت خانوادهها را نداشته باشد یا جنبه تبلیغاتی و تجاری پیدا کند، غیرقابل قبول است. وی تأکید کرد: بر اساس قوانین داخلی و پیماننامه جهانی حقوق کودک، انتشار تصاویر کودکان بدون رضایت آگاهانه والدین و خود کودک (در سنین بالاتر) نقض حریم شخصی محسوب میشود، خانوادهها و معلمان باید به این موضوع حساس باشند.
همچنان برخی از والدین از بازخورد منفی انتشار ویدئوهای طنز از لغزشهای کودکان خود در فضای مجازی شاکی هستند. یکی از این والدین که از ناامنشدن حریم مدارس توسط معلمبلاگرها دل خوشی ندارد، گفت: «انتشار ویدئوی رفتار دخترم در پیج اینستاگرامی معلمش باعث شد بسیاری از نزدیکان و فامیل سربهسر او بگذارند و برچسبهای نامناسبی به او زده شود. این برخوردها در روحیه دخترم تأثیر زیادی گذاشتهبود و حتی مدتی با اکراه و ناراحتی به مدرسه میرفت.» او معتقد است حتی اگر چهره دانشآموز در ویدئوها مشخص نباشد، اطرافیان با شنیدن لحن و صدای کودک میتوانند حدس بزنند که آن رفتار طنزآلود از او سرزدهاست.
بیشک دانشآموزان از معلمان خود الگوبرداری میکنند و به سبب آنکه میل به خودنمایی و دیدهشدن هم دارند با معلم خود برای ساخت فیلمهای طنز از کلاس درس همراهی میکنند. یکی از والدینی که فرزند نوجوانش به همکاری با معلمبلاگر خود تمایل پیدا کردهاست، در اینباره میگوید: «دختر من در چند ویدئو که توسط معلمش منتشر شده حضور داشته، اما این ویدئوها بدون اجازه خانوادهها منتشر شدهاند.» او به معتمدبودن معلمان از جانب خانوادهها اشاره میکند و میگوید: «ما با وسواس و احتیاط مدارس مناسب را برای تحصیل فرزندان خود انتخاب میکنیم و از معلمان انتظار داریم شرایطی فراهم کنند که محیط مدرسه مانند فضای خانواده امن باشد، اما چنین رفتارهایی از جانب معلمان باعث میشود که ما اعتماد خود را نسبت به مدارس از دست بدهیم.»
از تعمیق یادگیری تا سادهسازی مطالب
ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش در این زمینه، نکاتی را مطرح کرده است. او معلمبلاگری را با رعایت یکسری شروط و چارچوبها فرصت تلقی کرده و میگوید: اگر این معلمان از فضای مجازی و اپلیکیشنهای داخلی و تحت نظارت سیستم استفاده کنند، میبایست تمام تبعات قانونی و الزامات آن را بپذیرند و چنانچه خارج از آن چارچوب است امکانی برای نظارت وجود ندارد. اما درمجموع نباید چنین فضایی را محدود و بلاگر معلمان را تهدید بدانیم، چراکه معتقدم این اقدام فرصتسوزی است. امروز در بحث استفاده از شیوهها و روشهای نوین یاددهی- یادگیری یا بهکارگیری روشهای فناوری هوشمند در فضای مجازی باید به افراد اجازه رقابت بدهیم، چون باعث بروز خلاقیت خواهد شد. در حیطه معلمی نمیتوانید یک روش تدریس را تحمیل کنید. ممکن است برخی به دلیل خلاقیت و نوآوری بتوانند محتوای خوبی در فضای مجازی ارائه دهند. گاهی تدریس یک معلم بهقدری جذاب است که مخاطب را با خود همراه میکند. درگذشته این فضا وجود نداشت و اگر در یک مدرسه گمنام یا شناختهشدهای، معلم مبتکری تدریس میکرد، شیوه آموزش او دهانبهدهان میچرخید و خانوادهها به سراغ آن مدرسه و معلم میرفتند و حتی با او کلاس خصوصی برمیداشتند. بعضا وارد فضاهایی میشدند که بهصلاح آموزشوپرورش نبود؛ بهاینترتیب معضلاتی پدید میآمد و چون خارج از مدرسه بود، کنترل آن به لحاظ قانونی با نظام آموزشی نبود، بنابراین خانوادهها میبایست تبعات و عواقب آن را میپذیرفتند. اکنون هم فضای مجازی یک فرصت است، در عین اینکه میتواند تهدید هم باشد. اگر معلمبلاگرها یا افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند، در روشهای یاددهی- یادگیری دارای نوآوری باشند یا در تفهیم بیشتر محتوا و مفاهیم کلیدی به دانشآموزان کمک کنند، هیچ اشکالی ندارد. بستههای کمکآموزشی میتواند کتاب یا ویدئوکلیپ باشد و معلمان ما اگر به شیوه بهتری بتوانند محتوای درسی را در فضای مجازی ارائه کرده و زمینهای برای تعمیق یادگیری و سادهسازی مطالب دشوار کتب درسی فراهم کنند، باید از این مسئله استقبال کرد. البته بعضی از معلم بلاگرها وارد تکنیکهای تستزنی و نمونه سؤالات امتحانی شدهاند که این مسئله هم ایرادی ندارد. مادامیکه کنکور برقرار است، نمیتوان مانع چنین فعالیتهایی شد. در صورت برخورد هم اینگونه معلمان شیوه دیگری در پیش میگیرند یا به یک طریق دیگری مخاطبان خود را پیدا میکنند.
سحرخیز در ادامه با اشاره به مصوبه شورای عالی آموزشوپرورش در مورد ساماندهی تولیدمحتوای دروس بیان میکند: طبق این مصوبه، نظارت بر محتوای الکترونیک یا کتابهای کمکدرسی نوپدید، برعهده آموزشوپرورش است و نهاد مسئول هم سازمان پژوهش و برنامهریزی کتابهای درسی است، در اینجاست که باید نظارتهای لازم صورت بگیرد. چون روشهای یاددهی- یادگیری ما ممکن است یک رویکرد تلفیقی هم داشته باشد. بهعنوانمثال احتمال دارد معلمی که زبان انگلیسی درس میدهد، در بیان مثالهای خود برای تفهیم بهتر مطلب، واژگانی را بهکار ببرد که بدآموزی دارد یا با فرهنگ دینی و اعتقادی ما در تعارض است. آنجا میتوان از طریق پلیس فتا به شکل قانونی طرح شکایت کرد و با مسببین و سوءاستفادهگران برخورد قانونی و حقوقی به عمل آورد. در غیر این صورت اگر معلمان ما محتوای کتاب را به خوبی در کلاس آموزش داده و مسائل را از طریق سادهترین راهحلها پاسخ دهند و فیلم آن را در اینستاگرام منتشر کنند، اقدامی مؤثر و جالب است. امروزه برخی معلمان خلاق و مبتکر با روشهای ملموستر و بهتری، نمونه سؤالات مرکز تیزهوشان و برخی المپیادها در سایر کشورها را حل و در فضای مجازی منتشر میکنند. این اشکالی ندارد چون برای دانشآموزان مفید است و یا بعضا معلم بلاگرها روشهای تندخوانی و تکنیک تستزنی را آموزش میدهند که این هم مفید فایده است. دانشآموزانی که متعلق به طبقات پایین جامعهاند اغلب در مدارس دولتی و با کمترین امکانات تحصیلکرده و برای فراگیری بهتر دروس به لحاظ مادی امکان دسترسی به معلم خصوصی را ندارند، طبیعتا از طریق برخی معلم بلاگرها امکانی برای تفهیم بهتر دروس فراهمشده و ارزانتر هم تمام میشود.
لزوم تهیه دستورالعملهای اجرایی و نظارتی ویژه
معاون اسبق آموزش متوسطه به این موضوع هم گریز میزند که برخی عنوان میکنند حضور معلم در فضای مجازی و بلاگریکردن، از اقتدار معلم در کلاس درس میکاهد، درحالیکه معتقدم نمیتوان فضای مجازی را به روی دانشآموزان بست و باتوجه به توسعه فناوریهای هوشمند، نباید دانشآموزان و معلمان را برای تمرکز صرف بر کتابهای درسی ملزم کرد. عصر چندرسانهای (مولتیمدیا) است و جایگزین (آلترناتیو) و پدیدههای زیادی در کنار معلم وجود دارند. آن معلمی که میتواند در طوفان رقابت خودش را حفظ کند و حرف تازهای برای گفتن داشته باشد برنده است. اگرچه امروزه دسترسی به اطلاعات زیاد است ولی نقش معلم بهعنوان راهبر آموزشی هنوز هم یک نقش منحصربهفرد و کلیدی است. این معلمان هستند که از میان تمامی محتواهای آموزشی در فضای مجازی میتوانند دانشآموزان را راهنمایی کنند که کدام محتوای ارائهشده مناسب است. واقعیت این است که معلمبلاگرها میتوانند به خلاقیت بیشتر دانشآموزان و اندیشیدن به راهحلهای غیرکلیشهای در حل مسائل درسی کمک کنند. بنابراین باید چنین فضایی را مدیریت و بر آن نظارت کرد و چنانچه محتوای ارائهشده، در تعارض با اهداف درسی و آموزههای اخلاقی باشد برخوردهای لازم صورت پذیرد.
سحرخیز تأکید میکند که نباید معلمان بلاگر را تهدید و مانع فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی شد. اگر محتوای تولیدی آنها بدآموزی دارد و در تعارض با اهداف آموزشوپرورش است، باید به شکل موردبهمورد تصمیمگیری و برخورد کرد. اما اینکه بهصورت کلی فعالیت معلمبلاگرها را ممنوع کنیم، بهنظر میرسد که رویه درست و سنجیدهای نیست. نظارت بر فعالیت و ساماندهی آنها نتایج مثبت و مؤثری بهدنبال دارد. درگذشته الگوهای برتر تدریس را معرفی و از معلمان میخواستند به سمت تولیدمحتوای الکترونیک گام بردارند. در اوایل شیوع کرونا هم شبکه شاد راهاندازی و از معلمان خواسته شد محتوای مکمل تولید و در این شبکه بارگذاری کنند، در چنین فضایی چه اشکال دارد معلمان علاقهمند در قالب فعالیت بلاگری با رعایت خطوط قرمز محتوای آموزشی تولید کنند. اگر به اینها اجازه فعالیت بدهیم، وارد فضایی نخواهند شد که از کنترل ما خارج است. چنانچه مدیریت و نظارت لازم صورت پذیرد، زمینه برای رقابت بین معلمان فراهم خواهد شد. حرکتهایی از این دست مخاطب دارد و مورد اقبال دانشآموزان و خانوادههاست. البته سخنگوی آموزشوپرورش فعالیت معلمبلاگرها را ممنوع اعلام کرده و گفته است برخورد میشود و یا ممکن است اینها را به دادگاه اداری معرفی کنیم. درحالیکه بهجای اینگونه برخوردها، باید بهصورت مصداقی موارد تخطی معلمبلاگرها اعلام شود. طبیعتا باید استدلالی برای برخورد وجود داشته باشد. معلمبلاگرها نیز برای دفاع از تولیدمحتوای خود باید ادله و استدلالی داشته باشند. گاهی یک معلم در منزل خودش محتوایی آموزشی ارائه میکند که در این صورت موضوع متفاوت است. اما اینکه از محیط مدرسه سوءاستفاده کرده و از دانشآموزان باهدف کسب درآمد فیلم بگیرند یا محتوایی غیراخلاقی ارائه دهند، صحیح نیست و حتما باید برخوردهای لازم صورت بگیرد. اگر هدف معلم بلاگر از تهیه ویدئو در کلاس درس، درآمدزایی باشد، شأن و منزلت مدرسه و دانشآموز از بین میرود. در برخی موارد معلمبلاگرها قصدشان درآمدزایی نیست و ضمن هماهنگی با مدیر مدرسه، رضایت خانواده دانشآموزان را هم جلب کردهاند، در این صورت هیچ مانعی ندارد. البته در اینگونه موارد نمیتوان بهشکل کلی اظهارنظر کرد و چنانچه مسئولان ذیربط و مقامات آموزشی شیوهنامه ویژهای تنظیم و معلم بلاگرها هم مطابق آن عمل کنند، مشکلی وجود نخواهد داشت و حتما در هنگام تخطی و تخلف هم باید پاسخگو باشند.
لزوم تدوین دستورالعمل شفاف برای معلمان
کارشناسان معتقدند حتی اگر معلمان با نیت آموزشی اقدام به انتشار تصاویر دانشآموزان کنند، این کار در صورت عدم رضایت خانوادهها میتواند تبعات منفی داشته باشد.
سیدمحسن حسینیپویا، وکیل پایه یک دادگستری دراینباره میگوید: حق انسان نسبت به تصویر خود از جمله حقوق مربوط به شخصیت و حریم خصوصی انسان است و قاعدتاً لازمه تصمیمگیری راجع به تصویربرداری از انسان و انتشار آن، اخذ مجوز و رضایت آن شخص است. علاوه بر آن عکس یا فیلم منتشرشده باید به حرمت، حیثیت و شخصیت انسانی لطمهای وارد نکند. با توجه به نبود قوانین صریح در ایران درباره فعالیت معلمان در فضای مجازی، بهنظر میرسد وزارت آموزش و پرورش باید دستورالعمل مشخصی برای تعیین حدود انتشار محتوای مرتبط با دانشآموزان تدوین کند.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش معتقد است: امروز بحث مهمی که مطرح میشود این است که حتی پدر و مادرها هم حق ندارند بدون اجازه کودکانشان، عکسهای آنان را در فضای مجازی منتشر کنند. ممکن است کودک در آینده نخواهد تصاویر خاصی از دوران کودکیاش در دسترس عموم باشد، این حق اوست و خانوادهها باید به این حق احترام بگذارند. وی با بیان شرایط فعالیتهای مربوط به کودکان در فضای مجازی گفت: بهنظر من هر فعالیتی در این فضا باید دو اصل اساسی را رعایت کند؛ اولا با موافقت آگاهانه والدین همراه باشد زیرا کودکان خود بهتنهایی نمیتوانند در این زمینه تصمیمگیری کنند. ثانیا هیچگونه جنبه درآمدزایی نداشته باشد، حتی اگر فعالیتی از نظر تربیتی مشکلی نداشته باشد اما خانوادهها با آن موافق نباشند، مجاز نخواهد بود.
حکیمزاده در پایان با اشاره به تولیدمحتوا با استفاده از کودکان گفت: هرچه بیشتر از استفاده از کودکان در تولیدمحتوا خودداری کنیم، رفتاری اخلاقیتر و مسئولانهتر داشتهایم. کودکان باید در محیطی امن و بهدور از هرگونه بهرهبرداری نادرست رشد کنند. در حالی که بلاگری معلمان میتواند ابزاری برای آموزش و تعامل باشد، عدم رعایت حریم کودکان ممکن است آن را به یک چالش جدی تبدیل کند. فعالیت معلمبلاگرها در صورتی که همراه با شفافیت، رضایت آگاهانه و نظارت دقیق نباشد، نهتنها حقوق کودکان را نقض میکند بلکه اعتماد عمومی به نظام آموزشی را نیز تضعیف میکند. وزارت آموزشوپرورش باید با همکاری نهادهای قانونی، فناوری و فرهنگی از یک سو با اجرای دقیق مقررات و از سوی دیگر با ارائه جایگزینهای امن، این چالش را مدیریت کند.
نظر شما