آگاه: برخی همسایهها، کودکان سایر خانوادهها را به منزل خود دعوت کرده و تلاش میکنند اوقات شادی را برای آنها رقم بزنند، برخی نیز غذای بیشتری را تهیه میکنند و علاوه بر همسایهها، هوای همشهریان تنگدست و کمتوان خود را در این شرایط دارند. بسیاری از صاحبخانهها در شهرهای بزرگ به مستاجران خود پیغام دادند که اجاره ماههای خرداد و تیر را دیرتر یا حتی کمتر از قرارداد پرداخت کنند و خود را برای پرداخت اجارهبها اذیت نکنند و نگران عدم پرداخت به موقع اجارهبها و مشکلات احتمالی آن نیز نباشند.
روستاها و شهرهای کوچک نیز شاهد حضور شهروندان بسیاری است، ساکنان شهرهای کوچک با روی باز از افرادی که به واسطه تحمیل جنگ اسراییل و آمریکا به ایران به این شهرها وارد شدهاند، کمک میکنند، خانههای خود را آماده پذیرایی از این افراد کردهاند و در ورودی شهرها از مسافران با شربت و شیرینی پذیرایی میکنند.
در تمام مراکز و اماکنی که محل تجمع افراد هست نیز همدلی و همراهی موج میزند، گویا شهروندان میدانند که در وضعیت کنونی هیچ سرمایهای مانند همدلی و دوستی و همراهی نیست؛ پیش از این اگر در صفوف جایگاههای سوخت، خودرویی بیقانونی میکرد، موجب شماتت و گاهی اختلاف و نزاع میشد، اما اکنون همه خودروهایی که در صف منتظر ورود به جایگاههای سوخت هستند، مراقباند تا حق دیگری را ضایع نکنند و اگر فردی نیز بیقانونی کرد، چشمپوشی میکنند.
در خویشاوندان و اقوام نیز خانوادههایی که دارای امکاناتی بیشتر از دیگران هستند، همه امکانات خود را در اختیار اقوام و دوستان و آشنایان قرار دادهاند و تلاش میکنند تا خویشاوندان در شرایط کنونی دچار مشکل نباشند. برخی که ویلاهای خارج از شهر دارند، آنها را در اختیار خویشاوندان قرار دادهاند و کودکان و کوچکترها در این اماکن زیبا ساعاتی خوش را دنبال میکنند.
همچنین بسیاری از شهروندان که عزیزان و اعضای خانواده خود را در حملات رژیم کودککش اسراییل از دست دادهاند و دوستان و خویشاوندان سعی در تسلای بازماندگان دارند و تلاش میکنند این درد مشترک را با یکدیگر به اشکال مختلف تقسیم کنند.
غلامرضا غفاری، استاد جامعهشناسی و رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این خصوص میگوید: از ابتدای این جنگ تحمیلی، باوجود ادعای واهی رژیم متجاوز صهیونیستی، غیرنظامیان زیادی مورد هدف قرار گرفته و به شهادت رسیدند و با گسترش دامنه جنگ، قربانیان غیرنظامی و شهروندان عادی نیز بیشتر شدند.
این جامعهشناس اضافه کرد: هدف این جنگ فراتر از افراد نظامی است و کمکم آحاد جامعه متوجه خواهند شد که دامنه این تجاوز بسیار وسیع است. ضمن اینکه وقتی به زیرساختها حمله میشود، به نوعی به آحاد جامعه حمله شده است و در اینجاست که وحدت و انسجام و کلیت جامعه و یک ملت مهم است. غفاری اظهار کرد: وقتی که هدف و مقصود ملت است، بنابراین اقتضا دارد آحاد جامعه در قالب یک «مای» واحد و زیر چتر هویت ملی همبستگی و انسجام خود را در مقابل دشمن حفظ کنند و افزون بر این تجربه تاریخی در برهههای مختلف نشان داده است وقتی یک کشور مورد هجوم متجاوزان قرار میگیرد، اختلافات و تفاوتها رنگ میبازد و وحدت، انسجام و همبستگی اجتماعی در راستای منافع ملی و تقویت اقتدار ملی قوت بیشتری پیدا میکند. وی افزود: وقتی یک کشور مورد هجوم متجاوزان قرار میگیرد، اختلافات و تفاوتها رنگ میبازد و وحدت، انسجام و همبستگی اجتماعی در راستای منافع ملی و تقویت اقتدار ملی قوت بیشتری پیدا میکند. این جامعهشناس با اشاره به تجربه هشت ساله دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اظهار کرد: باید توجه داشت جنگی که اکنون در آن قرار داریم، با جنگ دوران دفاع مقدس متفاوت است. از این جهت که اکنون جنگ ترکیبی است و فقط در حوزه نظامی نیست، بلکه بحث مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی هم مطرح است. تهدید مشترک و دشمن واحد، این بار نیز دلهای ایرانیان را به یکدیگر نزدیک کرده است و همه تلاش میکنند این دشمن مشترک را با همدلی شکست دهند؛ هدف والا و ارزشهای مشترک در این جنگ نیز مردم را با یکدیگر همسو کرده است و تمام تلاش آنان مراقبت از یکدیگر و کمک به همنوع است. این موارد شاید در ظاهر موضوعات سادهای به نظر برسد اما نشان از روح بزرگ ایرانیان دارد، آنان همه امت را مانند یک پیکر میبینند و برای خوبشدن حال این پیکر از هیچ کمکی دریغ نمیکنند. سرمایه همدلی و همراهی ایرانیان آنان را در داشتن ایرانی قوی کمک خواهد کرد. ایرانی که از پَسِ آتش و خون سربلندتر از گذشته خواهد ایستاد و خواب دشمنان را نقش بر آب خواهد کرد.
وقتی ایران ایستاده است
تهران هنوز بیدار است. با همه زخمهایش با صدای آژیرهایی که شب را شکافتند، با آسمانی که برای لحظاتی پر از اضطراب بود و پنجرههایی که به امید روشنایی صبح باز ماندهاند. در این روزهای سخت جایی برای تردید نیست، همه میدانند که جنگ اگرچه کابوس قرنهاست اما برای ملتی که تجربه زیستن در کنار خطر را دارد، معنای دیگری دارد؛ «مقاومت»
وقتی خبرها از تجاوزهای مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک ایران منتشر شد، چیزی فراتر از تحلیلهای نظامی و سیاسی در خیابانهای شهر اتفاق افتاد. مردم آنهایی که شاید فاصلهای با میدان نبرد دارند، به ناگاه خود را در دل جبهه دیدند. پستهای داوطلبانه امدادرسانی و کارگاههای مردمی تولید اقلام ضروری برای مناطق آسیبدیده، همه نشانههایی از روحیهای بود که نهتنها فرونپاشید، بلکه جان تازهای گرفت. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران - از ارتش تا سپاه، از پدافند تا بسیج - آرام، دقیق و مقتدر در برابر حملات ایستادند. تصاویر منتشر شده از رهگیری موشکها، پاسخهای کوبنده به پایگاههای دشمن و آمادگی دائمی در خطوط پدافندی، تنها بخشی از چهره صلابت ایران را نشان داد؛ صلابتی که نه به خشم که به آرامشی عمیق تکیه دارد؛ آرامش ملتی که برای حفظ عزت خود هزینه میدهد اما هرگز تسلیم نمیشود. در این میان وحدت اجتماعی دیگر تنها یک شعار نیست. این روزها آن را در چشم مردمی میبینی که نانشان را با همسایهای تقسیم میکنند که خانهاش ویران شده یا در صدای موذنی که صبح زود دعای «اللهم اشف کل مریض» را با صدایی لرزان اما امیدوار زمزمه میکند. وحدت اینبار نه از جنس بیانیهها، بلکه در لابهلای اشکها و لبخندها جاری است. ایران همان سرزمینی که جنگ را دیده، تحریم را تابآورده و همیشه روی پای خود ایستاده است. حالا بار دیگر آزمون بزرگی را پشت سر میگذارد، اما فرق اینبار با دفعات پیش در این است که مردم ایران از پیش آموختهاند چگونه زیر آسمان دودآلود هم چراغ امید را روشن نگه دارند. اگرچه سختی هست، اگرچه تهدید هست اما این مردم، مردم پایان نیستند ، مردم آغازند.
نظر شما