۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۰
کد خبر: ۱۶٬۹۶۶

آینه مسیر پیش رو

مجتبی مشهدی محمد _ دبیر گروه فرهنگ

ایران، سرزمینی با تمدنی چند هزارساله، همواره در آینه گذشته خود می‌نگرد. از شاهنامه فردوسی که حماسه‌های اساطیری را روایت می‌کند تا غزل‌های عاشقانه حافظ و پندهای سعدی، فرهنگ ایرانی پر است از افتخار به گذشته‌ای که ریشه‌های هویت ماست.

آگاه: اما این گذشته‌گرایی، اگرچه غرورآفرین است، گاه ما را از نگاه به آینده بازمی‌دارد. در دنیایی که با سرعت سرسام‌آور به سمت پیشرفت‌های تکنولوژیکی، تغییرات اقلیمی و تحولات اجتماعی پیش می‌رود، آینده‌نگری برای ایران امروز نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت حیاتی است. بدون این نگاه، خطر تکرار اشتباهات گذشته، از دست دادن فرصت‌های جهانی و عقب ماندن از رقبای بین‌المللی ما را تهدید می‌کند. فرهنگ اسلامی-ایرانی، از آیات قرآنی که به برنامه‌ریزی و تدبیر امر می‌کنند تا توصیه‌های پیشوایان دینی که آینده‌نگری را ستایش کرده‌اند، ظرفیت عظیمی برای این تغییر ذهنیت دارد. آینده‌نگری می‌تواند پلی باشد که گذشته پرشکوه ایران را به آینده‌ای پویا و پیشرفت‌محور متصل کند، جایی که هویت ایرانی نه‌تنها حفظ، بلکه در صحنه جهانی تقویت شود.
اما چگونه می‌توان این آینده‌نگری را در جامعه‌ای که گاه زیر فشار مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی است، ریشه‌دار کرد؟ پاسخ در ترکیبی از تلاش‌های فردی، اجتماعی و سیاستی نهفته است. آموزش، سنگ‌بنای این تحول است. نظام آموزشی ایران باید از همان سال‌های ابتدایی، مهارت‌هایی چون تفکر انتقادی، تحلیل روندهای جهانی، نوآوری و برنامه‌ریزی استراتژیک را به دانش‌آموزان و دانشجویان بیاموزد. دوره‌های آنلاین آینده‌پژوهی، کارگاه‌های آموزشی و حتی کتاب‌های ساده و قابل‌دسترس می‌توانند ذهنیت نسل جوان را به‌سوی آینده باز کنند. دانشگاه‌ها باید فراتر از حفظ کردن دروس، به دانشجویان یاد بدهند که چگونه روندهای جهانی مثل هوش‌مصنوعی، تغییرات اقلیمی یا اقتصاد دیجیتال را تحلیل کنند و برای آنها آماده شوند.
اعتمادبه‌نفس، موتور محرک آینده‌نگری است. وقتی جوان ایرانی باور کند که می‌تواند آینده‌ای بهتر بسازد، هدف‌گذاری و تلاش برای آن معنادار می‌شود. این اعتماد را می‌توان با تشویق کارآفرینی، حمایت از استارت‌آپ‌ها و نمایش داستان‌های موفقیت ایرانیان در داخل و خارج تقویت کرد. برای مثال، وقتی رسانه‌ها از کارآفرینانی که استارت‌آپ‌های موفق راه انداخته‌اند می‌گویند، جوانان انگیزه می‌گیرند که خودشان هم دست‌به‌کار شوند. اما این کار فقط به افراد واگذار نمی‌شود؛ دولت نقش کلیدی دارد. سیاست‌گذاری‌های آینده‌محور، مثل سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر، فناوری‌های نوین یا حتی آموزش مهارت‌های دیجیتال به نیروی کار، می‌تواند زیرساخت لازم برای آینده‌نگری را فراهم کند. برنامه‌های توسعه پایدار که به نسل‌های آینده فکر می‌کنند، از تخریب محیط‌زیست جلوگیری می‌کنند و فرصت‌های اقتصادی را گسترش می‌دهند، بخشی از این پازل هستند.رسانه‌ها و هنرمندان هم می‌توانند در این زمینه نقشی بی‌بدیل بازی کنند. در جامعه‌ای که گاهی ناامیدی سایه می‌اندازد، رسانه‌ها باید با صداقت واقعیت‌ها را نشان دهند، اما همزمان داستان‌های امیدبخش را روایت کنند. هنرمندان، از فیلم‌سازان تا نویسندگان، می‌توانند با خلق آثاری که آینده‌ای روشن را تصویر می‌کنند، ذهنیت جامعه را تغییر دهند. شبکه‌های اجتماعی هم فرصتی بی‌نظیرند؛ کمپین‌هایی که مردم را به مشارکت در پروژه‌های زیست‌محیطی یا اجتماعی دعوت می‌کنند، حس همبستگی و هدف مشترک را تقویت می‌کنند. امید دادن به مردم اما کار ظریفی است. امید نباید به شعارهای توخالی بدل شود، بلکه باید ریشه در واقعیت داشته باشد. مردم باید ببینند که تلاش‌های‌شان نتیجه می‌دهد. آینده‌نگری در ایران یعنی بازگشت به روح تمدن‌ساز ایرانی، اما با ابزارهای مدرن. این نه تقلید کورکورانه از غرب است، نه انکار هویت خودمان. این مسیری است برای ساختن ایرانی که در جهان امروز نه‌تنها ایستاده، بلکه می‌درخشد. آینده ایران در دست کسانی است که به‌جای حسرت گذشته، برای فردا برنامه می‌ریزند و با امید و تلاش، آن را می‌سازند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.