آگاه: این وضعیت، در روزگار کنونی، به یکی از مهمترین میدانهای نبرد علیه ملت ایران تبدیل شده است؛ میدانی که رهبر انقلاب پیروزی در آن را نه صرفا یک چالش سیاسی، بلکه ضرورتی راهبردی برای وضعیت فعلی کشور دانستهاند.
مهندسی تعلیق؛ تاکتیک نرم دشمن
«نهجنگ، نهصلح» در ذات خود، نوعی راهبرد برای کنترل ذهنی و روانی ملتهاست. در این الگو، دشمن نه بهدنبال فروپاشی سریع، بلکه بهدنبال تحلیل تدریجی امید، فرسایش تصمیم و بیحاصلسازی اراده جمعی است. این همان «مهندسی تعلیق» است. سیاستی که از طریق ترکیب جنگ شناختی، فشار اقتصادی و عملیات روانی اجرا میشود و میکوشد سرزمین اراده را در وضعیت تعلیق نگه دارد. این تاکتیک، همان چیزی است که در ادبیات راهبردی به عنوان منطقه خاکستری (Gray Zone) شناخته میشود: جنگی با شدت پایین، اما تاثیرگذار بر روان و سیاست. دشمن میکوشد با القای حس انتظار برای حادثهای بزرگ، خواه حمله نظامی، خواه توافقی موهوم، جامعه را در وضعیت بیعملی و رخوت نگه دارد.
واکاوی تاریخی و تمدنی
ایران بارها در تاریخ خود در موقعیت «نهجنگ، نهصلح» قرار گرفته است؛ از دوران پس از جنگهای ایران و روس تا دوران پسابرجام. در همه این تجربهها، یک حقیقت تکرار شده است: هرگاه تصمیم ملی درگیر انتظار و دوگانگی شده، قدرت ملی کاهش یافته است. برعکس، هرگاه ملت ایران از انتظار دست کشیده و خود ابتکار عمل را در دست گرفته، معادلات منطقهای و جهانی تغییر کرده است.
نمونه بارز آن، دوران پس از جنگ تحمیلی است؛ زمانی که بسیاری انتظار رکود داشتند، اما با مدیریت جهادی، کشور به دورهای از بازسازی و رشد رسید. رهبر انقلاب در بیانات خود بر همین سنت تاریخی تکیه دارند: «ملت ایران در همه فراز و نشیبها نشان داده که اگر به خودش متکی باشد، هیچ قدرتی نمیتواند حرکت او را متوقف کند.» این سخن، ترجمان همان منطق قرآنی است که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ.» خروج از وضعیت تعلیق، پیش از هر چیز، یک تحول درونزا و روحی است، نه نتیجه توافق یا تغییر بیرونی.
نقشه رسانهای و روانی دشمن و خطای انتظار
دشمن در این وضعیت به دو حربه متکی است: ترساندن از امکان جنگ (که هر لحظه ممکن است شعله بکشد) و وعده صلحی که ناپایدار یا تحمیلی است. رهبر انقلاب «صلح تحمیلی» را صراحتا رد کرده و فرمودهاند: «ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم میایستد ــ همچنان که تا حالا ایستاده ــ در مقابل صلح تحمیلی (هم) محکم میایستد. ملت ایران در مقابل تحمیل، تسلیم هیچ کس نمیشود.» به عبارت دیگر، دشمن میکوشد بین آرزوی صلح و هراس از جنگ، عموم جامعه را در گیجی نگه دارد. این بازی رسانهای، ویژه در شبکههای اجتماعی و تحلیلهای جهتدار، تمایز بین امکان و احتمال را محو میکند تا احساس تعلیق را تثبیت کند. «نهجنگ و نهصلح» وضعیتی فرساینده است که به سستی، تردید و بیعملی منتهی میشود. البته بخش مهمی از این وضعیت محصول نگاه منتظر در درون است. برخی نخبگان و تصمیمسازان، انتظار را به استراتژی بدل کردهاند؛ منتظر رفع تحریم، منتظر تغییر سیاستهای بینالمللی، منتظر توافق بزرگ. اما هر لحظه سکوت و انتظار، فرصتهای پیشرفت و بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی را میسوزاند. بازسازی روحیه ملی و حرکت فعالانه، تنها راه غلبه بر این تعلیق است.
بازسازی روحیه ملی؛ شرط گذار از تعلیق
خروج از وضعیت نه جنگ نه صلح، تنها با تصمیمات دولتی ممکن نیست. این امر نیازمند بازسازی روحیه ملی است؛ روحیهای که امید، کار و ایمان به آینده را در مردم زنده نگه دارد. دشمن میکوشد با روایتهای ناامیدکننده، این پیوند روحی میان مردم و آینده را قطع کند. در برابر این جنگ نرم، باید امید را نه در شعار، بلکه در عمل اجتماعی و الگوی رفتاری بازتولید کرد. در اینجا نقش نخبگان، رسانهها و مراکز فرهنگی بسیار حیاتی است. آنان باید روایت جدیدی از پیشرفت ارائه دهند؛ روایتی که مبتنی بر توان داخلی و خودباوری جمعی باشد، نه انتظار برای توافق و گشایش خارجی. هر حرکت فرهنگی یا رسانهای که این خودباوری را تقویت کند، در واقع بخشی از جهاد تبیین در برابر مهندسی تعلیق دشمن است.
راه خروج از میدان طراحی شده دشمن
عبور از وضعیت نهجنگ نهصلح، یعنی خروج از میدان طراحیشده دشمن و بازگشت به میدان ابتکار ملت. دشمن میخواهد ما را در انتظار نگه دارد؛ اما ملت ایران باید با اراده علمی، کار، امید و ایمان، آینده را بسازد نه آنکه منتظر آن بماند. این، معنای عمیق «پاسخ راهبردی ایران» است؛ پاسخی که با گلوله یا بیانیه داده نمیشود، بلکه با پیشرفت، خوداتکایی، وحدت اجتماعی و جهاد تبیین مداوم تجلی مییابد.
۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۵
کد خبر: ۱۷٬۲۸۳
نقشه رسانهای و روانی دشمن و خطای محاسبه
مهندسی تعلیق و پاسخ راهبردی ایران
مجتبی مدنی نژاد _ نویسنده، پژوهشگر و فارغ التحصیل سطح عالی حوزه علمیه قم
در تاریخ ملتها، گاه دشمنان جنگی آشکار بهراه میاندازند و گاه بهمراتب خطرناکتر از آن، صلحی فریبنده و متوقفکننده را طراحی میکنند. میان این دو، وضعیتی شکل میگیرد که نه صدای گلوله شنیده میشود و نه آرامش صلح برقرار است؛ حالتی از سکوت فعال که «نهجنگ، نهصلح» نام دارد و دشمن آن را با ظرافتی خاص مهندسی میکند تا اراده ملی را از درون فرسوده ساخته و جامعه را در حالت تعلیق نگه دارد.
نظر شما