الناز برکاتی_ خبرنگار سرویس فرهنگی: سریال مستوران روایتی از شهر پرحکایتی از تلفیق کهنالگوهای ایرانی با ادبیات مدرن است. شهری که قصه کم ندارد، سیمرغ بر فراز آن در حال پرواز است، از یک سو داستانش با قبیله وحشیها گره خورده، از سویی ساحرهها را به خود میبیند و از یک سوی دیگر دوالپا آرزوی انسان شدن را دارد. حضور چنین سریالهایی در قاب صدا و سیما به دهه شصت و سریال «سلطان و شبان» باز میگردد اما در این یکی دو سال اخیر سازمان هنری اوج این سکوت را شکسته و دست به ساخت سریال «مستوران» زده است. فصل اول این سریال به کارگردانی مسعود آبپرور تولید شد، اما فصل دوم ایبن مجموعه تلویزیونی به کارگردانی سیدعلی هاشمی که فعالیت در پروژه عظیم محمد رسول الله را در کارنامه خود دارد، ساخته شد. به همین منظور با سیدعلی هاشمی به گفتوگو پرداختیم.
پیشنهاد ساخت فصل دوم سریال از جانب شما بود یا سازمان اوج برای ساخت به شما پیشنهاد داد؟
باتوجه به اینکه فصل اول اول توسط سازمان اوج تولید شده بود فصل دوم هم به پیشنهاد سازمان اوج ساخته شد. اما پیشنهاد کارگردانی فصل دوم «مستوران» از جانب عطا پناهی، تهیهکننده این سریال به من داده شد.
باتوجه به اینکه کارگردانی سریالهای تاریخی، آن تلفیق ادبیات مدرن و کهنالگوهای ایرانی بسیار دشوار است، با چه چالشها و سختیهایی برای ساخت این مجموعه تلویزیونی مواجه شدید؟
بهطور کل ساخت آثار تاریخی بسیار دشوار است ، در این سریال بزرگترین چالش ما پیدا کردن و هماهنگی لوکیشنها، مسائل مرتبط با تهیه و طراحی لباسها، طراحی صحنه، نحوه دیالوگ بازیگران و ... بود. دشواری خاصی برای ساخت چنین سریالی برای من وجود نداشت چرا که سالهای بسیاری را در این زمینه فعالیت کرده بودم بخصوص باتوجه به تجربیاتم در کنار مجید مجیدیو دستیار کارگردانی در برخی از فیلمها، ساخت چنین اثری، کار دشوار و سختی برایم نبود.
فصل اول این مجموعه تلویزیونی داستان کلی داشته اما در فصل دوم چند خرده داستان پیرامون یک داستان کلی وجود داشت، این تغییرات با چه هدفی ایجاد شده است؟
زمانی که من وارد پروژه شدم متن پروژه به صورت کامل نوشته شده بود. در فصل اول داستان چندان پیچیده نبود اما در فصل دوم یک شاخه اصلی وجود داشت و خرده داستانها پیرامون داستان اصلی شکل میگرفت. برای ایجاد پیچیدگی و کمی تغییرات فصل دوم به این شکل روایت شد.
شان سیمرغ بهعنوان پرندهی اسطورهای ایران، در حد واسطگی و تسهیلگری برای دستیابی لطفعلی به نوشدارو برای ماهمنیر، پایین آمده است، چرا آنگونه که باید به تصویر کشیده نشدهاند؟
بخشهای مربوط به داستان را در آن حجمی که درام نیاز داشته است به تصویر کشیدهایم اما از آنجا که مقصود اصلی ما داستانگویی بوده و پرداخت به اسطورهها مسئله اصلی مورد نظر ما نبوده است بنابراین تنها در خلال داستان از اسطورهها بهره گرفتیم.
آیا اضافه شدن یک «زن» شبهنینجا به تیم اعزامی ترور لطفعلی و به تصویر کشیدن زنی در نقش زمخت و مردانه، علت و هدف خاصی داشته است؟
به لحاظ داستانی تنها باتوجه به قدرتی که آن دختر داشت و دخترِ رئیس قبلی قبیله بوده است بهعنوان رهبر قبیله انتخاب شده است.
باتوجه به این مسئله بیشتر بهنظر میرسد این نقش کپی دستچندم از نقش زنان سریالهای «وایکینگی» چند سال اخیر در نتفلیکس و HBO باشد، چقدر با این موضوع موافق هستید؟
در هر صورت سریال به هر شکلی ساخته شود شبیه به آثار دیگران خواهد شد و به عمد کپی سازی نشده است. در تولید آثار تاریخی کشورهای دیگر از ما بسیار جلوتر هستند بنابراین شباهت آثار امری معمول و طبیعی است.
باتوجه به دشواریها باز هم علاقه دارید به ساخت اثر در این ژانر ادامه دهید؟
بله بسیار علاقمند به ساخت آثار تاریخی هستم و حتما فعالیت در این ژانر را ادامه خواهم داد؛ اکنون هم اگر نگارش فصل سوم سریال «مستوران» تکمیل شود، اگر تهیهکننده و سازمان اوج موافق باشند، بسیار علاقه دارم تا فصل سوم را هم کارگردانی کنم.
فصل سوم این سریال نگارش شده است و ساخته خواهد شد؟
برخی داستانها در فصل دوم نیمه تمام باقی مانده است و باید تکمیل شود. اما باز ساخت آن به سازمان صدا و سیما و سازمان هنری اوج بستگی دارد که بخواهند این فصل را بسازند با این حال فعلا در حال نگارش فیلمنامه هستیم.
تجربه کار با عطا پناهی، تهیهکننده فصل دوم سریال «مستوران» چگونه بود؟
تجربه بسیار خوبی بود، عطا پناهی یکی از بهترین تهیهکنندگانی است که من تا اکنون با آنها فعالیت داشتهام، بسیار آرتیست و همراه هستند و این امر در طول کار به تیم بسیار کمک کرده است.
نظر شما