۳۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۰
کد خبر: ۴٬۴۹۴

سید مرتضی مفیدنژاد

آگاه: چنانچه در مقام آسیب‌شناسی فضای سیاسی کشور به‌ویژه طی سال‌های اخیر برآییم و بخواهیم زمینه‌هایی که باعث می‌شوند شکل‌گیری منظم تعامل جناح‌ها و تشکل‌های سیاسی به چالش کشیده شود، بازشناسی کنیم، باید در کنار عواملی چون عدم بلوغ احزاب سیاسی در ایران، فقدان کارویژه آموزشی و شکاف‌های ایدئولوژیک و... به فقدان الگویی مشخص برای رقابت سالم و متوازن جناح‌های سیاسی در راستای اهداف عالیه نظام اشاره کنیم.
بی‌تردید موانع دیگر نیز به نوعی برخاسته از همین امر هستند؛ البته نباید از ذکر این نکته غافل ماند که به‌طورکلی دانش سیاسی هم مانند بسیاری از شاخه‌های علمی دیگر دستاورد تمدنی غرب است که به ایران وارد شده و همانطور که نخبگان فرهنگی و علمی کشور به آموزش محتوای سایر دانش‌ها گاهی بی‌هدف دست یازیده‌اند، دانش سیاسی نیز از چنین رویکردی بی‌نصیب نبوده است. متاسفانه از مهم‌ترین معضلات و مشکلات این شاخه‌ مطالعاتی، بومی‌سازی مبانی آن در پایین‌ترین حد ممکن بوده است که یکی از نمودارهای اصلی همین عدم بومی‌سازی، بی‌تفاوتی نسبت‌به مطالعه‌ دقیق، منصفانه و بومی مسائل سیاسی ایران و سخن گفتن برخی نخبگان این رشته از موضع اپوزیسیون علیه سیاست و حکومت در ایران است.
مبنای نگاه اپوزیسیونی این افراد نیز نظرگاه‌های برخاسته از تئوری‌های دانشمندان علوم سیاسی در غرب بوده است. برخی از این نخبگان با مطلوب انگاشتن و مقدس دانستن آنچه را در حوزه‌ سیاست و حکومت غربی رخ داده در ایران در حوزه‌ حکومت و سیاست رخ می‌دهد فقط و فقط به باد انتقاد گرفته و می‌گیرند و همواره از بومی کردن برای مطالعه کردن و ارائه راه‌حلی که متناسب با جامعه ایران و در چارچوب ایدئولوژی‌های حاکم باشد ناتوان بوده و هستند. فارغ از این مطلب واقعیت مسئله این است که نظام جمهوری اسلامی ایران که ثمره‌ انقلاب شکوهمند ملت ایران است، تبلور حقیقی مردم‌سالاری دینی است و منحصرا باید در قالب نهادهای سیاسی و قواعد بازی سیاسی مرتبط تعریف شوند و می‌توان ادعا کرد که یکی از دلایل اصلی فقدان تحزب و عدم تکامل فعالیت‌های تشکیلاتی و گروهی همین است که برخی خواسته‌اند با الگوبرداری مستقیم از غرب، مبانی دموکراسی ایده‌آل آنان که در ابتدایی‌ترین اصول لنگ می‌زند، در ساختاری کاملا دینی پیاده کنند. باید اعتراف کرد که در طول بیش از چهار دهه‌ای که از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد، متاسفانه شاهد رقابت‌های گاهی خشونت‌آمیز و پرهزینه‌ برای نظام جمهوری اسلامی ایران بوده‌ایم که بارها و بارها همگان را به ذکر سوال واداشته...
که چرا در نظام جمهوری اسلامی ایران با وجود قانون اساسی جامع‌الاطراف، مستحکم و به تعبیری، دموکراتیک، مقوله تحزب و اساسا معادلات مربوط به رقابت سیاسی صحیح به شکل مطلوب و نهادینه‌شده درنیامده و رقابت سیاسی و فعالیت جناح‌ها و تشکل‌ها غالبا به مسیری پرمخاطره سوق داده می‌شوند، درحالی‌که نظام دینی ما مقوله رقابت سیاسی و تعامل اصولی جناح‌ها و تشکل‌های سیاسی را تایید کرده و در رقابت سایر فعالیت‌های خود طی سال‌های گذشته در قالب انتخابات‌های برگزار شده، به اثبات این نکته پرداخته است. پاسخ این مسئله به‌طورکلی دور از ذهن نیست. دستیابی به یک الگوی عملی رقابت مطلوب در چارچوب موازین و قواعد نظام اسلامی و دنباله‌روی رهنمودهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری کمک بسیاری خواهد کرد تا بسیاری از نقائص و خسارت‌هایی که از نبود یک الگوی مناسب رقابتی بر بدنه‌ نظام سیاسی کشور وارد شده است، کمرنگ شده و به‌طورکلی برطرف شود. این موضوع در صورتی تحقق می‌یابد که نهضت جنبش نرم‌افزاری و تولید علمی که مقام معظم رهبری در سال‌های گذشته تاکید فراوانی بر آن داشته و دارند جدی‌تر گرفته شود و پژوهشگران، دانشمندان و دانشجویان حوزه‌های مربوطه، تلاش وافری برای ترسیم یک الگوی عملی و ایده‌آل در چارچوب موازین موردنظر مبذول دارند. باید این نکته در ذهن همه‌ محققان فعال در این حوزه‌ها حکمفرما شود که الگوبرداری مستقیم و بدون کم و کاست از مفاهیم غربی برای پیاده کردن در یک چارچوب دینی امری نشدنی است و افراد جامعه را دچار تناقض می‌کند و نتیجه‌ آن همان فعالیت‌های خارج از اخلاق و انصافی است که در بعضی از دوره‌ها مشاهده کردیم.

نگاهی به مفهوم رقابت سیاسی
همواره از رقابت سیاسی به همزاد با مشارکت سیاسی یاد می‌شود و بین آن دو تفکیک لازم صورت نمی‌گیرد. متون متعددی که دراین‌باره به رشته‌ تحریر درآمده یکی لازمه‌ دیگری داشته شده و تحقق یکی بدون دیگری ناممکن قلمداد شده است. همچنین به هنگام طرح مسئله ماشین‌های انتخاباتی، یعنی احزاب سیاسی از رقابت سیاسی سخن به میان آمده و ظاهرا کنش‌ها و واکنش‌های احزاب سیاسی در سازماندهی سیاسی و رقابت سیاسی دانسته شده است. شاید بداهت اصطلاح رقابت سیاسی موجب بی‌نیازی از تعریف آن باشد یا احتمالا چون با وجود مشارکت سیاسی رقابت سیاسی حالتی عملیاتی داشته، ذهنیت موجود درباره‌ آن عینی تعریف شده و بیشتر به تعریف مشارکت سیاسی عنایت شده است. اما فارغ از این مباحث اگر بخواهیم تعریف عرفی و منطقی از این مقوله ارائه دهیم می‌توانیم به این مسئله اشاره کنیم که به هر نوع اقدام داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان‌یافته، بی‌سازمان مقطعی یا دائمی و... برای تاثیرگذاری بر انتخابات، سیاست‌های عمومی، اداره‌ امور عمومی، گزینش افراد در سطوح مختلف و... به‌صورت قانونی یا غیرقانونی رقابت سیاسی به مفهوم ذاتی آن می‌گویند.
به همین جهت درحال‌حاضر رقابت سیاسی در واقع به‌صورت مسابقه‌ای تصور می‌شود که برای تصاحب و حفظ قدرت سیاسی توسط بازیگران سیاسی صورت می‌گیرد. حال اگر بخواهیم از تعریف مفهوم رقابت سیاسی خارج شویم و به مقوله الگوهای حاکم بر رقابت سیاسی بپردازیم باید به سه مورد اشاره کنیم که تنها یکی از آنها با مفهوم مدنظر ما همخوانی دارد:
الف) الگوی رقابت بر نظام سیاسی: در این الگو حیطه رقابت سیاسی آنقدر باز است که کلیه‌ ابعاد زندگی سیاسی را دربرمی‌گیرد و حاصل آن فروپاشی نظام سیاسی است. همانطور که نیروی سیاسی معاند در صحنه‌ رقابت سیاسی جایگاهی ندارد، این الگوی رقابت سیاسی نیز در یک نظام سیاسی مستقر به رسمیت شناخته نمی‌شود.
ب) الگوی رقابت برای نظام سیاسی: در این حالت ارزش اساسی به اقتدار نظام داده می‌شود و رقابت سیاسی به عنوان ارزش ثانوی مطرح است و زمانی رقابت سیاسی لازم می‌شود که خصلت اقتدارگرایی نظام سیاسی آن را اقتضا نماید. این الگوی رقابت مختص نظام‌های سیاسی اقتدارگرا (مانند رژیم پهلوی) است که حیات سیاسی خود را در پیگیری روش‌ها و منش‌های اقتدارگرایانه می‌داند. این الگو به دلیل آلت‌دست و صوری بودن رقابت در آن مطلوب نیست.
ج) الگوی رقابت در چارچوب نظام‌های سیاسی: این الگو که رقابت سیاسی در چارچوب نام دارد دارای ۶فرض اصلی است:
۱) نظام سیاسی موردنظر در این الگو مشروع و مقبول است و با خواست مردم روی کار آمده است.
۲) محتوای قانون اساسی این نظام اساسی انعکاس خواست قلبی مردمی است که برپایی آن رژیم را موجب شده‌اند.
۳) پایه‌های این نظام به نظر مردم عقلایی و منطقی است، به‌طور صحیح در جای خود قرار دارد و تغییر آنها نامطلوب قلمداد می‌شود.
۴) اداره‌ امور کشور در این نظام به اتکار آرای عمومی است که این به‌خودی‌خود بیانگر تاثیر واقعی رقابت سیاسی بر سیاست‌سازی، سیاست‌گذاری و اجرای سیاست‌ها در این نظام است.
۵) لزوم بقای این نظام سیاسی در ذهن نیروهای رقیب امری مسلم و اجتماعی است هیچ‌گونه بن‌بستی در راه ابقای نظام سیاسی وجود ندارد و قانون اساسی راه‌های ابقای نظام را به نحو کلی ترسیم کرده است.
۶) حدود رقابت و مشارکت سیاسی مشخص شده و بر آن توافق کلی وجود دارد.
به این ترتیب، الگوی سوم الگویی است میانه که در آن برای رقابت سیاسی حد و مرزی وجود دارد که بازیگران سیاسی امکان تجاوز به ماورای آن را ندارند. به نظر می‌رسد این الگوی رقابتی برای جمهوری اسلامی ایران بهترین الگو است که باید برای عملیاتی شدن آن تلاش‌هایی در سطح نخبگان، چه در میان احزاب سیاسی و چه در سطح حاکمیت انجام پذیرد، لیکن درجهت دستیابی به وضعیت هرچه بهتر در راستای اهداف و موازین اسلام و نظام جمهوری اسلامی، باید یکسری از اصول و راهبردها بدون رعایت خاص و صرفا به جهت اهمیت به ترتیب ذیل است:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آشکارا در اصل ششم تصریح می‌کند که اداره‌ کشوری در جمهوری اسلامی با اتکا به آرای عمومی مردم و از راه انتخابات یا همه‌پرسی است. در اصل نهم آزادی، استقلال، وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک‌ناپذیرند و حفظ آنها را وظیفه‌ دولت و آحاد ملت برمی‌شمارد و تصریح می‌کند که هیچ فرد یا گروهی یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی کشور ضربه بزند و آزادی‌های مشروع را هرچند با وضع قوانین و مقررات سلب کند و یا در اصل ۲۶ از آزادی احزاب و جمعیت‌ها سخن گفته می‌شود. این اصول گویای رویکرد مردم‌سالاری در نظام اسلامی است. مردم نقش‌آفرین و تاثیرگذار واقعی هستند و آرا و اراده‌ آنان است که سرنوشت کشور را رقم می‌زند. این نقش‌آفرینی را قانون اساسی از راه انتخابات نهادینه و قانونمند کرده است و تردیدی نیست که اصلی‌ترین محل آزمون و عمل سیاسی احزاب سیاسی انتخابات است. انتخابات و حضور احزاب بدون رقیب معنا و مفهوم نمی‌پذیرد. فراز و فرود جریان سیاسی، دست به دست شدن قدرت در قوه مقننه و مجریه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی متعاقب آرای مردم که گاهی دگرگونی و تغییرات مهمی را نیز به دنبال داشته، پیامد این حضور و رقابت است. البته تا نیل به نهادینه شدن احزاب حقیقی که پاسخگو در قبال شعارها برنامه‌ها در وعده‌های انتخاباتی به مردم باشند فاصله‌ قابل ملاحظه‌ای داریم.
دیدگاه‌های مقام معظم رهبری پیرامون فضای احزاب و تشکل‌های سیاسی موجود در جامعه نیز در نوع خود بسیار راهگشاست. اساس رهنمودهای ایشان را اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم به ترتیب ذیل است:
الف - تشکل و تحزب همانند آنچه در کشورهای غربی وجود دارد اسلامی نیست، آنها به دنبال قبضه کردن قدرت سیاسی هستند و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند و بسیاری اوقات مواضع خود را عوض می‌کنند.
ب- اما حزب اگر به معنای این باشد که مجموعه‌ای حول تفکری دینی یا سیاسی جمع شوند مردم را به سمت فکری دعوت کنند ارزنده و مثبت است.
ج - به جای القای عمومی و تبلیغات فردی، اندیشه‌های بنیادین و اصولی به درون حوزه‌های حزبی وادار شده و همین طور آن تفکر به پایین منتقل شود و در درون اعماق جامعه جای بگیرد (بدین معنی که حزب به معنای ایدئولوژیک یک تفکر و اندیشه‌ مثبت را با کانال‌کشی به اعماق جامعه برساند)
د- این تفکر (کانال‌کشی اندیشه به اعماق جامعه) مسئله‌ای بوده که از اول انقلاب به دنبال آن بوده‌ایم ولی آنچنان که می‌خواستیم نشده و پرونده‌ آن بسته شده است. اگر چنین شد این کار حسنه است زیرا هدایت و احیا محسوب می‌شود.
ه- کسب قدرت سیاسی می‌تواند در دستورکار باشد اما هدف نهایی نیست. هدف به‌صورت استدلال یا دفع شبهات باید صورت گیرد؛ البته این کار باید با تبلیغات جمعی، هنری، رسانه‌ای و روزنامه‌های حزبی همراه باشد.
علاوه‌بر مطالب بالا رهبر معظم انقلاب در جای دیگر به الگوی صحیح تعامل جناح‌ها اشاره کردند از سه شاخصه به‌عنوان کارویژه‌هایی اصلی که باید بر روابط و تعامل جناح‌ها و تشکل‌ها حاکم شود، یاد کرده‌اند این سه فاکتور عبارت‌اند از:
احساس مسئولیت خدایی
استحکام تشکیلاتی
حمایت مردمی
در واقع باید اشاره کنیم که اگر جناح‌های سیاسی علاوه‌بر اختلاف‌نظرها و فراتر از ملاحظات خاص فکری و تئوریکی که با هم دارند شاخصه فوق را در تعامل با یکدیگر منظور داشته باشند و با احساس مسئولیت شرعی در برابر پروردگار متعال برای مستحکم شدن تشکیلات خود از هرگونه سطحی‌نگری، افراط و لحظه‌ای اندیشدن‌ها فاصله بگیرند و طوری ظاهر شوند که پشتیبانی توده‌ها و حمایت مردمی را کسب کنند و اینها را به‌عنوان سرفصل استراتژی تاکتیک خود قلمداد کنند، هم اعتماد سیاسی برای نظام اسلامی ایجاد کرده‌ و هم اینکه چندین گام بلند در جهت رسیدن به یک الگوی دائمی و مطلوب رقابت سیاسی برداشته‌اند.
بی‌تردید فرهنگ رقابت، فرهنگ مشارکت و فرهنگ سیاسی در یک جامعه تا حد بسیار زیادی می‌تواند محققان و کارگزاران نظام را بر دستیابی به الگویی مطلوب و قابل نهادینه شدن برای عرضه در رقابت‌های سیاسی کمک کند. این یک اصل مهم است که دیرپایی و موفقیت هر پدیده‌ اجتماعی منوط به وجود بستری فرهنگی برای آن است، زیرا بستر فرهنگی نقش مهمی در پذیرش یا عدم پذیرش نهادها و رویه‌های جدیدالتاسیس دارند. این فرهنگ‌سازی باید از موسسات آموزشی گرفته تا رسانه‌ها و نهادهای مدنی به نحوی همسو و یکپارچه با برنامه‌ریزی‌های دقیق و نیز به لحاظ اصول دینی و اسلامی و باورهای موجود نزد افکار عمومی و هنجارهای اجتماعی و باورهای ملی انجام پذیرد.
قانون‌مندی و قاعده‌مندی رفتارهای سیاسی و اصلاح ذهنیت‌ها به‌ویژه در سطح نخبگان و فعالان سیاسی ازجمله مسائل دیگری است که در راستای دستیابی به یک الگوی مطلوب رقابتی بسیار کارآمد خواهد بود. این مسئله در صورت تحقق انعکاس خوبی خواهد داشت، زیرا مجریان و فعالان عرصه‌های رقابت سیاسی در صورتی که ذهن اصلاح‌شده‌ای داشته باشند، بهتر می‌توانند به شکل‌دهی و جهت‌دهی یک الگوی مناسب کمک کنند.
اصلاح قوانین مربوطه، ساختاری کردن نظارت‌ها و تجدیدنظر در برخی از اموری که ضروری به نظر نمی‌رسد و با حذف آنها عرصه‌ عملی کردن الگوهای رقابت مطلوب در چارچوب اهداف نظام ممکن می‌شود، ازجمله‌ راهبردهایی است که یاری‌دهنده‌ پژوهشگران‌، محققان و کارگزاران در جهت ترسیم و عملی کردن یک الگوی ایده‌آل است.

دستیابی به نظام مطلوب رقابت  
اما مقوله‌ای که قصد داریم در اینجا به آن بپردازیم بررسی یکسری از مولفه‌ها و اصول اولیه‌ای است که به نوعی کمک می‌کند تا فضا و بستری مناسب برای طراحی یک الگوی عملی و اصولی در پیش روی متفکران، پژوهشگران و اندیشمندان شکل بگیرد، تا به‌واسطه آن در جهت شکل‌دهی استاندارد بر جریان حاکم در نظام سیاسی کشور قدم بردارند. موارد زیر دربرگیرنده مفهوم ابتدایی رقابت سیاسی و یادآوری یکسری از اصول و رهنمودهای برخاسته از مبانی ایدئولوژیک و نگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران است تا جرقه‌ای باشد در ذهن کسانی که دغدغه‌ واقعی آنها حرکت به‌سوی یک نظام مطلوب ایده‌آل براساس آموزه‌های دینی و اسلامی در سایه تولید علم و جنبش نرم‌افزاری است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.