آگاه: پیش از سخن درباره رفتوآمدهای لغتنامه دهخدا، لازم است کمی درباره این موسسه توضیح دهیم موسسه لغتنامه دهخدا چه فعالیتهایی دارد و عقبه آن به چه زمانی مربوط است.
موسسه دهخدا چگونه تاسیس شد؟
لغتنامه دهخدا که امروز بیشتر در جستوجوهای اینترنتی نام آن را میبینیم و هروقت معنی کلمهای را نمیدانیم سراغ این اثر سترگ میرویم حاصل تلاش ۴۰سال علامه دهخدا بود.
معروف است که دهخدا بر اثر نوعی سرخوردگی ناشی از فضای سیاسی و اجتماعی وقت، به لغتنامهنویسی (حدود ۳۰سال) در زیرزمین منزلش رو آورد. البته حسن تقیزاده میگوید، زمانی که دهخدا در جنگ جهانی اول به چهارمحال و بختیاری رفت، شوق تالیف لغتنامه در او برانگیخته شد. هرچند هر دوی اینها در کنار هم میتواند واقعیت داشته باشد؛ یعنی شوقی بوده که بعدا شرایط یک توفیق اجباری پدید آورده است.علیاکبر دهخدا، داستاننویس، شاعر، طنزپرداز، روزنامهنگار و مبارز سیاسی، سال۱۲۵۸ هجری شمسی در محله سنگلج تهران به دنیا آمد و از سن کم وارد کار در حوزه ادبیات و البته سیاست شد.
او تدوین لغتنامه را از سال۱۳۱۸ آغاز کرد که تا سال۱۳۵۸ به طول انجامید. لغتنامهای که دهخدا ۴۰سال از عمر خود را صرف تهیه و تدوین آن کرده، از حدود چهارمیلیون فیش تشکیل شده است که وی شب و روز آنها را تهیه میکرد. به گفته خودش و نزدیکانش، دهخدا هیچ روزی از فیشبرداری برای لغتنامه غافل نشد. تنها دو روز بهعلت فوت مادرش و دو روز بهدلیل بیماری سختی که داشت از این کار دست کشید. لغتنامه دهخدا نخستینبار در سال۱۳۱۹ در چاپخانه بانک ملی منتشر شد. این اثر در ۴۸۶صفحه به چاپ رسید. دهخدا در سال ۱۳۲۴میلیونها فیشی را که برای نگارش لغتنامه تهیه کرده بود بهوسیله مجلس شورای ملی به مردم ایران هدیه کرد. سپس مجلس شورای ملی در اوایل بهمن۱۳۲۴ تصمیم گرفت انتشار لغتنامه دهخدا را برعهده بگیرد.موسسه دهخدا ابتدا در خانه وی مستقر شد. پس از فوت دهخدا در سال۱۳۳۴ این موسسه به مجلس شورای ملی منتقل شد. از آن پس هماهنگی و مدیریت لغتنامه دهخدا به وصیت خودش بهعهده محمد معین گذاشته شد. پس از درگذشت محمد معین، مدیریت لغتنامه دهخدا را سید جعفر شهیدی، محمد دبیرسیاقی و دیگران برعهده گرفتند. موسسه دهخدا با مصوبه سال۱۳۳۶ مجلس شورای ملی به دانشگاه تهران منتقل شد. دانشکده ادبیات این دانشگاه مسئولیت انتشار لغتنامه را برعهده داشت. چاپخانه دانشگاه تهران در سال۱۳۵۹ بهطور کامل لغتنامه را از این دانشگاه جدا و نام این سازمان به موسسه لغتنامه دهخدا تغییر کرد.در سال۱۳۸۴، مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی، با همکاری انتشارات دانشگاه تهران، نخستین کتاب آموزش زبان فارسی در سطح مقدماتی را با نام «فارسی به فارسی»، نوشته دکتر شکوفه شهیدی (فرزند سید جعفر شهیدی) منتشر کرد و دو سال بعد یعنی سال۱۳۸۶ بهدلیل وحدت هدف علمی و نیز وحدت اداری و مکانی، موسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی با هم ادغام شدند و با تصویب هیاترییسه دانشگاه تهران، این دو نهاد تحتعنوان واحد موسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی به فعالیت خود ادامه دادند.
جرقه حاشیههای موسسه از کی خورده شد؟
موسسه دهخدا در طول این سالها مدیریتهای مختلفی را تجربه کرده است؛ از مرحوم دهخدا گرفته تا محمد معین و سید جعفر شهیدی. علی افخمی، علی درزی، محمود بیجنخان و حمیرا زمردی از دیگر مدیران موسسه در طول این سالها هستند.
با تمام این تغییر و تحولات این موسسه در طول سالها به اهداف خود پایبند بود و ضمن حفظ احترام و کرامت اعضای موسسه به فعالیت خود ادامه میداد تا اینکه سال ۱۴۰۰ محمود بیجنخان، سومین مدیر از زنجیره مدیران زبانشناس موسسه لغتنامه مسئولیت مدیریت موسسه را عهدهدار شد اما این مدیریت خیلی دوام نیاورد و کمتر از یکسال بعد حمیرا زمردی جانشین وی شد.
انتصاب زمردی درحالی صورت گرفت که رییس دانشکده ادبیات و علوم انسانی، در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان، ۲۳خرداد ۱۴۰۱ گفته بود: موسسه لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی زبان فارسی مربوط به دانشکده ادبیات است و [رییسش] باید استاد ادبیات باشد. اما در کارنامه علمی رییس جدید موسسه دهخدا چیزی دیده نمیشود که دستکم به یکی از زمینههای فعالیتهای این موسسه مستقیماً مرتبط باشد.
مرداد ماه سال ۱۴۰۱ اندکی پس از معرفی رییس جدید این موسسه (حمیرا زمردی)، تغییراتی در آن بهوجود آمد و حرف و حدیثهایی برای توقف همکاری تعدادی از مولفان با این موسسه مطرح شد؛ ازجمله اینکه سرپرست پیشین تالیف موسسه دهخدا (اکرم سلطانی) از برکناری خود از این موسسه خبر داد.
پس از این برکناری، تعدادی از مولفان نامهای به رییس جدید لغتنامه دهخدا نوشتند و خواستند این تصمیم پس گرفته شود. اما چون این اتفاق محقق نشد، مولفان این موضوع را بیاحترامی تلقی کردند و افرادی چون حسن انوری، سعید نجفی اسداللهی و رسول شایسته از ادامه کار با موسسه دهخدا خودداری و آنجا را ترک کردند.
مدتی نگذشت که میرجلالالدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه هم با اعلام انصراف خود از این موسسه، گفت: «با پوزش بسیار ناچارم بگویم از همکاری با لغتنامه دهخدا معذورم. نیازی نمیبینم انگیزه این واگشت را بازنمایم. اما بههرروی در این زمان شایسته نمیبینم که این همکاری انجام بشود. امیدوارم که این رفتار را به پیمانشکنی باز مخوانید.» اگرچه فعالیت کزازی با موسسه، محدود به تدریس دورههای مختلف و ادواری بود.
شهریور سال۱۴۰۱ هشت نفر از مولفان موسسه لغتنامه دهخدا نامهای سرگشاده خطاب به وزیر علوم دوست سیزدهم نوشتند و از مشکلاتی که در موسسه داشتند، گفتند.در بخشی از این نامه آمده است: در پی تصمیمات کارشناسینشده و شتابزده رییس جدید، نیروهای کاردان، وظیفهشناس و مسئولیتپذیر از موسسه عزل یا رانده شدند. مولفان طی نامهای از رییس جدید موسسه تقاضا کردند که در تصمیمهای خود بازنگری کند. به این نامه جوابی داده نشد. بار دیگر همگی در موسسه حاضر شدند و خواهان ملاقات و مذاکره با ایشان شدند، پیغام فرستادند که تصمیمگیری در این مورد در حوزه اختیارات ایشان نیست. همه اینها موجبات آزردگیخاطر کسانی شد که مدت همکاری برخی از ایشان با موسسه بالغ بر ۶۰سال است. در پی آن، مسئولان امر در سخنرانیها و مصاحبهها منکر این برخوردها و قطع همکاری مولفان شدند و اطلاعیه مولفان را جعلی دانستند و در رسانهها چنین نمایاندند که در موسسه لغتنامه دهخدا آب از آب تکان نخوردهاست.
مولفان موسسه لغتنامه دهخدا ضمن اعلام مجدد تعطیل موقت تالیف لغتنامه بزرگ فارسی و قطع همکاری خود با موسسه لازم دانستند که ضمن معرفی «لغتنامه بزرگ فارسی» ضرورت و اهمیت آن را برای جنابعالی شرح دهند و از جنابعالی بخواهند که اجازه ندهید چراغی را که علامه دهخدا صد سال پیش برافروخت و شاگردان و رهروان او آن را تا امروز روشن نگه داشتهاند، خاموش شود.
لغتنامه بزرگ فارسی سند ملی زبان فارسی و همانند لغتنامه دهخدا طرحی ملی است و تعطیل آن ضربهای محکم به جسم و جان زبان فارسی است. ما مولفان لغتنامه بزرگ فارسی از حضرتعالی درخواست میکنیم دستور فرمایید مسئولان ذیربط، آبِ رفته را به جوی بازگردانند و با تجدیدنظر در تصمیمات خود شأن و پایگاه موسسه لغتنامه دهخدا را که از قدیمترین موسسات پژوهشی کشور است، پاس بدارند.
با قهر کردن، کار روی زمین نمیماند
با رخدادن این اتفاقات کام بسیاری از اهالی فرهنگ تلخ شد و زمردی که شاهد اخبار و حاشیههایی بود که برای موسسه اتفاق افتاد، در یادداشتی توضیحی راجع به اتفاقات داد و گفت: این طبیعی است که برخی از کسانی که تغییرات مدیریتی را برنمیتابند و عمر ابد برای مدیریت خود قائلاند، این طرف و آن طرف حرفهای نامربوط بزنند و برخی رسانههای خاص هم آن حرفها را بازتاب دهند و اذهان بعضی از مردم عزیز را مغشوش کنند که نکند قرار است خدای ناکرده بلایی بر سر لغتنامه دهخدا بیاید.
اما بنده به همه مردمی که با دلسوزی پیگیر موضوع هستند، عرض میکنم که لغتنامه دهخدا الان حدود ۵۰سال است که کامل شده و هیچکس نمیتواند کوچکترین آسیبی به این بنای معنوی و این میراث ماندگار ما بزند.
وی درخصوص قهر و ترک برخی از مولفان از موسسه توضیح داد: در مورد مولفان لغتنامه بزرگ فارسی که طی ۴۰سال فقط چند حرف را تالیف کرده و به بهانه جابهجایی چند کارمند از موسسه لغتنامه قهر کردهاند باید عرض کنم کسانی که دستی بر آتش علم و ادب دارند و محیطهای فرهنگی را میشناسند، میدانند که با قهر چند نفر هرچند هم که موثر باشند، یک مجموعه معظم متوقف و راکد نخواهد شد و موسسه لغتنامه دهخدا هم از این قاعده کلی مستثنا نیست.
پایان خوش
به این ترتیب، با اظهارنظر زمردی و محمد مقیمی، رییس وقت دانشگاه تهران، آتش اختلافها شعلهورتر شد و در اخبار کمتر شاهد خبری درباره این موسسه بودیم تا اینکه با رویکارآمدن دولت پزشکیان و تغییر و تحولات وزارت علوم، رییس دانشگاه تهران (محمد مقیمی) برکنار و به تبع آن، زمردی هم از مسئولیت مدیریت موسسه دهخدا کنار گذاشته شد و سیدحسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران در همان روزهای ابتدایی فعالیتش مراسمی را در موسسه برگزار و از افرادی که با موسسه دهخدا قهر و آنجا را ترک کرده بودند، دعوت کرد که به خانه خود بیایند و به همین مناسبت گردهمایی هم با حضور اساتید زبان و ادبیات فارسی ازجمله حسن انوری، رسول شایسته و نجفی اسداللهی، محمدرضا شفیعیکدکنی، ژاله آموزگار، علیاشرف صادقی، دکتر مهدخت معین و توفیق سبحانی برگزار شد و حسینی از همه اساتید خواست تا کمک کنند وضعیت آشفته موسسه سروسامان پیدا کند.
در این جلسه، محمود بیجَنخان، مدیر سابق موسسه هم بهعنوان مدیر فعلی موسسه لغتنامه دهخدا معرفی شد و بزرگان ادبیات کشور از اینکه دوباره قرار است کارها از سرگرفته شود ابراز خوشحالی کردند.
علیاشرف صادقی که سالها پیش از مولفان دهخدا بود و به دعوت حسینی در این جلسه حاضر شده بود پس از برگزاری مراسم گفت: در این دو سال تعدادی که با عوالم علم آشنایی نداشتند در آنجا حضور یافتند و کارهای آنجا را نابسامان کردند. امروز از حسن انوری، سعید نجفی اسداللهی، رسول شایسته، محمدرضا شفیعی کدکنی، ژاله آموزگار و بنده دعوت کرده بودند و این دوستان صحبتهایی کردند. در این جلسه که آقای محمود بیجَنخان، رییس فعلی موسسه، حسینی، رییس دانشگاه تهران و معاونان او حضور داشتند، گفته شد کارهای موسسه را راه بیندازیم و دنباله «لغتنامه» که با عنوان «لغتنامه فارسی» و تا حرف «ب» منتشر شده بود، چاپ کنیم.
همانطور که سیر این قصه را خواندید با اینکه داستان قهر و آشتیهای موسسه لغتنامه دهخدا ختم به خیر شد اما سوالی که مطرح میشود این است که چرا مراکز و نهادهای فرهنگی کشور باید تا این حد سیاستزده باشند که حال و هوای سیاسی مهمتر از اصل کار شود و انرژیای که باید صرف پیشبرد کارها شود صرف قهر و طعن و کنایه شود؟ بینوا فرهنگ که همیشه مظلوم است و بیدفاع.
نظر شما