ملیحه محمودخواه-خبرنگار گروه جامعه: دریای خزر، بزرگ‌ترین دریاچه جهان، در سال‌های اخیر با پدیده‌ای نگران‌کننده به نام «پسروی آب» روبه‌رو شده است. طی دو دهه گذشته، سطح آب این دریا به‌طور متوسط حدود سه تا پنج متر کاهش یافته است و این روند همچنان ادامه دارد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهند که تا سال ۲۰۵۰، این کاهش ممکن است به چهار متر دیگر برسد.

خزر در خطر

آگاه: عواملی مانند تغییرات اقلیمی، کاهش بارش‌ها، افزایش تبخیر آب و برداشت‌های بی‌رویه از منابع آبی رودخانه‌های ورودی به دریای خزر موجب این بحران شده‌اند. این پسروی، علاوه بر تهدیدهای زیست‌محیطی چون ازبین‌رفتن زیستگاه‌های طبیعی، کاهش منابع ماهی‌گیری و تهدید گونه‌های در معرض خطر مانند فک خزری و ماهی‌های خاویاری، آثار اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای به دنبال دارد. در ایران، صنعت ماهی‌گیری و خاویار که برای هزاران نفر شغل ایجاد کرده، به‌شدت تحت‌تاثیر قرار گرفته و کاهش سطح آب، باعث محدود شدن ظرفیت بنادر و مشکلات حمل‌ونقل دریایی نیز شده است. همچنین، بسیاری از اراضی ساحلی و منابع آبی کشاورزی در استان‌های شمالی ایران در معرض خطر قرار دارند. در مجموع، پسروی آب دریای خزر نه‌تنها تهدیدی زیست‌محیطی است، بلکه پیامدهای اقتصادی و اجتماعی جدی برای کشورهای حاشیه این دریا به‌ویژه ایران به همراه دارد.
پسروی آب دریای خزر به‌ویژه از اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی به‌شدت محسوس شده است. مطالعات مختلف نشان می‌دهد که سطح آب دریای خزر از حدود ۵۰سال پیش تاکنون با نوسانات زیادی همراه بوده است ولی پس از سال‌۱۹۹۵ این روند پسروی شدت یافته است. در برخی از نقاط، سطح آب دریای خزر تا حدود دو متر کاهش یافته است. از آن زمان تاکنون، کاهش سطح آب ادامه دارد و در بسیاری از مناطق به‌ویژه سواحل ایران، ترکمنستان و آذربایجان، تغییرات جدی در محیط‌زیست مشاهده شده است.
آمارهای مربوط به کاهش سطح آب دریا نشان می‌دهند که در دهه‌های اخیر، این روند از ۰.۵متر  تا ۱.۵متر در سال متغیر بوده است. به‌طورکلی، طبق تحقیقات صورت‌گرفته، از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵، سطح آب دریای خزر حدود یک متر کاهش پیدا کرده است.

علل اصلی پسروی آب دریای خزر
به‌طورکلی می‌توان علت پسروی آب دریای خزر را به عواملی مانند تغییرات اقلیمی، کاهش ورودی آب از رودخانه‌ها، برداشت بی‌رویه از منابع آب و آلودگی‌های صنعتی و کشاورزی و حتی برخی اختلافات سیاسی نسبت داد. 
تغییرات اقلیمی یکی از اصلی‌ترین علل این حادثه است. افزایش دمای جهانی باعث تغییرات شدید در الگوهای بارش و تبخیر شده است. کاهش میزان بارش‌ها و افزایش تبخیر از سطح آب، منجر به کاهش حجم آب دریای خزر شده است.
از سوی دیگر، کاهش ورودی آب از رودخانه‌ها به این دریا به‌شدت کاهش داشته است. رودخانه‌هایی که به دریای خزر می‌ریزند، مانند رود ولگا، تنها منبع تامین آب این دریا هستند. در سال‌های اخیر، سدسازی‌ها و مدیریت نادرست منابع آب، به‌ویژه در کشورهای حوضه دریای خزر، باعث کاهش جریان آب در این رودخانه‌ها شده است؛ برای مثال، سدهای بزرگ ساخته‌شده روی رود ولگا که بزرگ‌ترین منبع تامین آب برای دریای خزر است، باعث کاهش جریان طبیعی آب به دریا شده است. برداشت‌های بی‌رویه از آب دریا نیز در این بخش بی‌تاثیر نیست. طی دهه‌های گذشته، کشورهای حاشیه دریای خزر، به‌ویژه برای کشاورزی و مصارف شهری، به‌طور فزاینده‌ای از منابع آب شیرین موجود در رودخانه‌ها بهره‌برداری کرده‌اند. این برداشت‌ها منجر به کاهش میزان آب ورودی به دریا شده است. ورود فاضلاب‌های صنعتی، کشاورزی و فاضلاب‌های شهری به رودخانه‌ها و دریا، علاوه‌بر کاهش کیفیت آب، باعث کاهش توان ذخیره آب در دریای خزر نیز شده است.

وقتی که آب کوتاه می‌آید
پسروی آب دریای خزر پیامدهای زیست‌محیطی گسترده‌ای به همراه داشته است. کاهش سطح آب باعث تغییرات عمده در اکوسیستم‌های ساحلی دریای خزر شده است. بسیاری از زیستگاه‌های طبیعی جانوران و گیاهان که وابسته به اکوسیستم ساحلی بودند، درحال ازبین‌رفتن هستند. به‌ویژه گونه‌هایی مانند فک خزری و ماهی‌های خاویاری که در سواحل این دریا زندگی می‌کنند، تحت تهدید شدید قرار دارند. کاهش عمق آب و خشک‌شدن سواحل، برای بسیاری از گونه‌های آبزی مشکلات جدی ایجاد کرده است. این اتفاق منجر به کاهش شدید تنوع زیستی شده است. بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی که در این منطقه زندگی می‌کردند یا به‌طور کامل ناپدید شده‌اند یا در معرض انقراض قرار دارند. 
این نکته نیز اهمیت دارد که کاهش حجم آب به‌ویژه در بخش‌های کم‌عمق دریای خزر، باعث افزایش آلودگی‌ها و کاهش کیفیت آب شده است. این امر، علاوه بر آسیب به اکوسیستم دریایی، تهدیدی جدی برای سلامت انسان‌ها و صنایع مختلف ازجمله ماهی‌گیری به شمار می‌رود.
یکی از بزرگ‌ترین تهدیدات اقتصادی پسروی آب دریای خزر، کاهش منابع ماهی‌گیری است. ماهی‌های خاویاری که به‌ویژه در سواحل ایران و روسیه صید می‌شوند، به‌دلیل کاهش سطح آب و تخریب زیستگاه‌هایشان با کاهش شدید جمعیت مواجه شده‌اند. این مسئله نه‌تنها تهدیدی برای اکوسیستم است، بلکه به‌طور مستقیم بر صنعت ماهی‌گیری و صادرات خاویار تاثیر گذاشته است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که کاهش سطح آب می‌تواند تاثیرات جدی بر حمل‌ونقل دریایی در این منطقه بگذارد. در برخی مناطق، کاهش عمق آب باعث کاهش ظرفیت بنادر و آسیب به صنایع وابسته به حمل‌ونقل دریایی می‌شود. این موضوع می‌تواند هزینه‌های حمل‌ونقل را افزایش داده و به رشد اقتصادی منطقه آسیب وارد کند.

آسیب‌های اجتماعی ناشی از پسروی آب دریای خزر 
یکی از تاثیرات مهم پسروی آب دریای خزر، تغییرات اجتماعی است که در پی دارد. در بسیاری از مناطق ساحلی، کاهش سطح آب منجر به خشک شدن زمین‌های کشاورزی، کاهش منابع آب شرب و حتی ازدست‌رفتن زمین‌های مسکونی شده است. این مسائل باعث بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف می‌شود. علاوه‌براین، کاهش منابع طبیعی باعث کاهش کیفیت زندگی مردم و افزایش نرخ مهاجرت‌ها به مناطق دیگر شده است.

راهکارها برای حل معضل زیست‌محیطی 
یکی از مهم‌ترین اقدامات برای مقابله با بحران پسروی آب دریای خزر، همکاری میان کشورهای حاشیه این دریاست. کشورهای حاشیه‌نشین باید به یک توافق جامع برای مدیریت منابع آبی و مقابله با تغییرات اقلیمی دست یابند. این همکاری باید شامل تبادل اطلاعات، همکاری در زمینه حفاظت از منابع زیستی و تدوین برنامه‌های مشترک برای کاهش آلودگی‌ها باشد.
کشورها باید در راستای بهبود مدیریت منابع آبی خود گام بردارند. ایجاد سازوکارهای موثر برای کنترل برداشت‌های بی‌رویه آب از رودخانه‌ها و استفاده بهینه از منابع آب می‌تواند به حفظ سطح آب دریای خزر کمک کند. همچنین، برای مقابله با تغییرات اقلیمی، لازم است برنامه‌هایی برای بهبود ذخیره‌سازی آب و کاهش تبخیر تدوین شود. 
از سوی دیگر، حفاظت از گونه‌های زیستی در دریای خزر نیازمند ایجاد مناطق حفاظت‌شده و تقویت قوانین حفاظت از محیط‌زیست است. همچنین، باید برنامه‌هایی برای احیای اکوسیستم‌های ساحلی و بازسازی زیستگاه‌ها و گونه‌های در معرض خطر تدوین شود.

تاثیر پسروی 
بر کشورهای همسایه 
با پسروی آب دریای خزر، کشورهای همسایه نیز با مشکلات مشابهی مواجه خواهند شد، به‌ویژه در بخش‌های ماهی‌گیری و کشاورزی. این بحران، اگر به‌درستی مدیریت نشود، می‌تواند باعث افزایش تنش‌ها و رقابت‌ها بین کشورهای حاشیه دریای خزر برای دسترسی به منابع آبی و زیستی شود؛ لذا همکاری‌های بین‌المللی و اتخاذ استراتژی‌های مشترک برای مدیریت منابع آبی و حفاظت از اکوسیستم دریای خزر برای مقابله با این بحران ضروری است.

 روسیه: روسیه به‌ویژه در بخش شمالی دریای خزر، دارای سواحل گسترده است و این کشور به‌شدت از پسروی آب دریا متاثر خواهد شد. روسیه ازجمله کشورهای تولیدکننده خاویار است و کاهش منابع این محصول در دریای خزر می‌تواند به صنعت ماهی‌گیری و صادرات خاویار این کشور آسیب بزند. همچنین، کاهش سطح آب در روسیه ممکن است تاثیر منفی بر حمل‌ونقل دریایی و کشاورزی در مناطق ساحلی بگذارد.

 قزاقستان: قزاقستان به‌ویژه در بخش شمالی دریای خزر، به کشاورزی و ماهی‌گیری وابسته است. کاهش سطح آب می‌تواند به کاهش تولیدات کشاورزی و کاهش منابع آبی مورداستفاده برای آبیاری زمین‌های کشاورزی در این کشور منجر شود. علاوه بر این، ازآنجا که قزاقستان به‌عنوان یکی از کشورهای صادراتی خاویار در دریای خزر شناخته می‌شود، کاهش جمعیت ماهی‌های خاویاری بر اقتصاد این کشور تاثیر خواهد گذاشت.

 آذربایجان: آذربایجان نیز از کاهش سطح آب در دریای خزر آسیب خواهد دید، به‌ویژه در زمینه منابع طبیعی و ماهی‌گیری. کاهش منابع ماهی‌گیری، مشکلات جدی برای کشاورزی در سواحل این کشور به‌وجود خواهد آورد. همچنین، آذربایجان به بنادر دریای خزر متصل است و کاهش عمق این بنادر می‌تواند بر حمل‌ونقل دریایی و تجارت در این کشور تاثیر منفی بگذارد.

 ترکمنستان: ترکمنستان نیز به‌عنوان یکی از کشورهای حاشیه‌ای دریای خزر، تحت‌تاثیر پسروی آب قرار خواهد گرفت. بسیاری از صنایع این کشور به منابع طبیعی دریای خزر وابسته است و کاهش سطح آب بر کیفیت آب و منابع زیستی تاثیر خواهد گذاشت. در سواحل ترکمنستان، کاهش منابع آبی برای کشاورزی و صنعت ماهی‌گیری مشکلات جدیدی به‌وجود خواهد آورد.

آنچه باید بدانیم..

۱ـ طی دو دهه اخیر، سطح آب دریای خزر به‌طور متوسط حدود ۳ تا ۵متر کاهش یافته است.

۲ـ در بازه زمانی بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵، سطح آب دریای خزر حدود ۲متر کاهش یافت.

۳ـ این نوسانات به‌طور طبیعی در طول تاریخ وجود داشته‌اند اما این کاهش در دهه‌های اخیر، شدت و سرعت بیشتری یافته است.

۴ـ کاهش میزان بارش‌ها در حوضه‌های آبی اصلی که به دریای خزر می‌ریزند، حدود ۱۵ تا ۲۰درصد در ۳۰سال گذشته کاهش یافته است.

۵ـ افزایش دمای جهانی و تغییرات اقلیمی موجب افزایش تبخیر از سطح دریا شده که بین ۵ تا ۸میلی‌متر در سال برآورد می‌شود.

۶ـ برآورد می‌شود که سدها و برداشت‌های بی‌رویه از رودخانه‌هایی که به دریای خزر می‌ریزند، باعث کاهش ۲۰ تا ۳۰درصدی ورودی آب به دریای خزر شده است.

۷ـ پیش‌بینی می‌شود که درصورتی‌که این روند ادامه یابد، جمعیت ماهی‌های خاویاری در دهه‌های آینده بیش از ۷۰درصد کاهش یابد.

۸ـ جمعیت فک خزری، که یکی از گونه‌های منحصر به فرد دریای خزر است، درحال‌حاضر کمتر از ۱۰۰۰فرد تخمین زده می‌شود. این جمعیت در دهه‌های گذشته بیش از ۹۰درصد کاهش یافته است.

۹ـ ایران، که یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان خاویار جهان است، به‌طور متوسط سالانه ۵۰میلیون دلار از صادرات خاویار درآمد داشت. کاهش منابع خاویاری این درآمد را کاهش می‌دهد.

۱۰ـ در ایران، صنعت ماهی‌گیری از دریای خزر به‌طور مستقیم برای حدود ۴۰هزار نفر اشتغال ایجاد کرده است. کاهش جمعیت ماهی‌ها تاثیر منفی زیادی بر این تعداد شاغل می‌گذارد.

۱۱ـ سطح آب دریای خزر ممکن است تا سال۲۰۵۰ در حدود ۴متر دیگر کاهش یابد، که می‌تواند تاثیرات بسیار جدی بر اکوسیستم و فعالیت‌های انسانی داشته باشد.

۱۲ـ اراضی کشاورزی و مشکلات اقتصادی می‌تواند باعث مهاجرت بیش از ۵۰۰,۰۰۰نفر از ساکنان مناطق ساحلی ایران به شهرهای بزرگ‌تر یا مناطق دیگر شود.

۱۳ـ مناطق ساحلی قزاقستان و روسیه که حدود ۳۰۰کیلومتر مربع از اراضی کشاورزی خود را به‌دلیل کاهش سطح آب از دست داده‌اند.

مسئله پیچیده با عوامل متعدد

خزر در خطر

محمد درویش، آگاه محیط‌زیست، درباره علل پسروی آب دریای خزر، تبعات آن و راهکارهای کاهش اثرات مخرب آن به روزنامه «آگاه» می‌گوید: پسروی آب دریای خزر یک مسئله پیچیده است که عوامل مختلفی در آن دخیل هستند. یکی از اصلی‌ترین عوامل این پدیده، تغییرات اقلیمی جهانی است. این تغییرات باعث کاهش میزان بارش‌ها در منطقه شده و در نتیجه ورودی آب از رودخانه‌ها به دریای خزر کاهش یافته است. در کنار این، تبخیر آب نیز به‌دلیل گرمای بیشتر در سطح منطقه افزایش یافته که خود باعث کاهش حجم آب دریا شده است. او ادامه می‌دهد: فعالیت‌های انسانی به‌ویژه در حوضه‌های رودخانه‌ای که به دریای خزر می‌ریزند، نیز نقش مهمی در کاهش سطح آب ایفا کرده است. سدسازی‌ها و برداشت بی‌رویه آب برای کشاورزی و صنایع، به‌طور عمده جریان طبیعی رودخانه‌ها را محدود کرده است. از طرفی، آلودگی‌های صنعتی و کشاورزی که به این رودخانه‌ها وارد می‌شود، کیفیت آب را کاهش داده و توان ذخیره آب در دریای خزر را تحت‌تاثیر قرار داده است.
درویش معتقد است که تبعات این تغییرات گسترده و چندوجهی است. در بعد زیست‌محیطی، کاهش سطح آب دریای خزر تاثیرات زیادی بر اکوسیستم‌های ساحلی و دریایی داشته است. یکی از مهم‌ترین اثرات این پدیده نابودی زیستگاه‌های طبیعی است. بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی که در سواحل و دریا زندگی می‌کنند، برای بقا به این زیستگاه‌ها وابسته هستند. فک خزری، یکی از گونه‌های منحصربه‌فرد این دریا، به‌دلیل کاهش سطح آب و خشک‌شدن سواحل، در معرض خطر انقراض قرار دارد. همچنین ماهی‌های خاویاری که یکی از منابع ارزشمند اقتصادی در این منطقه هستند، به‌دلیل تغییرات در دما و شوری آب و تخریب زیستگاه‌هایشان، با کاهش جمعیت مواجه شده‌اند. از بعد اقتصادی، این پسروی اثرات قابل‌توجهی بر صنایع مختلف دارد. به‌ویژه در صنایع ماهی‌گیری و خاویار، کاهش منابع طبیعی ماهی‌گیری و کاهش تولید خاویار به‌شدت بر اقتصاد کشورهایی که به این منابع وابسته‌اند، تاثیر گذاشته است. همچنین، کاهش سطح آب ممکن است دسترسی به بنادر را محدود کند و حمل‌ونقل دریایی را دچار مشکلات جدی کند که این خود اثرات منفی بر تجارت و اقتصاد منطقه خواهد داشت. او توضیح می‌دهد که علاوه‌براین، افزایش مشکلات زیست‌محیطی می‌تواند منجر به افزایش فشار اجتماعی و اقتصادی در این مناطق شود. به‌ویژه در کشورهایی که زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی ضعیف‌تری دارند، این مسائل می‌تواند تنش‌ها و نارضایتی‌های اجتماعی را افزایش دهد.
به باور این کارشناس محیط‌زیست برای کاهش اثرات منفی پسروی آب دریای خزر، اولین و مهم‌ترین اقدام نیاز به همکاری بین‌المللی است. کشورهای حاشیه خزر باید در زمینه مدیریت منابع آب به توافق برسند. این همکاری‌ها باید شامل نظارت مشترک بر میزان ورودی آب از رودخانه‌ها، حفاظت از منابع طبیعی و کاهش آلودگی‌ها باشد. بدون یک برنامه مشترک، نمی‌توانیم به مقابله موثر با بحران پسروی آب امیدوار باشیم. 
دومین اقدام اساسی، مدیریت بهینه منابع آب است. باید روش‌های بهینه برای استفاده از منابع آبی در بخش کشاورزی، صنعت و سایر بخش‌ها تدوین شود؛ برای مثال، بهره‌برداری از آب‌های شیرین رودخانه‌ها باید محدود و کنترل شود. همچنین باید تلاش کرد تا برداشت آب از منابع طبیعی به گونه‌ای مدیریت شود که هم برای نیازهای کنونی مناسب باشد و هم بتواند منابع آینده را حفظ کند.
درویش با اشاره به حفاظت از تنوع زیستی دریای خزر معتقد است که ایجاد مناطق حفاظت‌شده برای گونه‌های در خطر مانند فک خزری و ماهی‌های خاویاری، می‌تواند به حفظ این گونه‌ها کمک کند. همچنین لازم است که دولت‌ها و سازمان‌های محیط‌زیستی قوانینی سختگیرانه‌تر برای مقابله با آلودگی‌ها و حفاظت از زیستگاه‌های دریایی وضع کنند. از سوی دیگر، برای مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی، کشورهای حاشیه خزر باید برنامه‌هایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و کاهش تبخیر آب از سطح دریای خزر داشته باشند. همچنین، تحقیق و توسعه در زمینه مدیریت منابع آبی و استفاده از فناوری‌های نوین می‌تواند به کاهش بحران کمک کند.
به اعتقاد او، واقعیت این است که دریای خزر یک منبع مشترک است و هیچ کشور حاشیه‌نشینی نمی‌تواند به‌تنهایی از پس این بحران برآید. برای اینکه کشورهای حاشیه خزر به یک توافق جامع برسند، به اراده سیاسی و همکاری‌های مستمر نیاز دارند. این همکاری باید فراتر از مسائل مرزی و سیاسی باشد و بیشتر براساس منافع زیست‌محیطی و اقتصادی مشترک صورت گیرد.
بسیاری از چالش‌ها در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی باید به‌طور مشترک حل شوند. در گذشته، در برخی مواقع شاهد اختلافات سیاسی بین کشورهای حاشیه خزر بوده‌ایم اما روندهای جدیدی در زمینه حفاظت از محیط‌زیست و همکاری‌های بین‌المللی درحال شکل‌گیری است. برای موفقیت در این زمینه، سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند تا کشورهای مختلف در زمینه حفاظت از دریای خزر و جلوگیری از پسروی آب به تفاهم برسند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.