آگاه: بنابراین باید تاکید کرد، انقلاب اسلامی ایران تنها یک تحول سیاسی نبود، بلکه جنبشی بود که بر پایه بیداری دینی و مقاومت در برابر سلطه خارجی شکل گرفت. شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بازتابدهنده خواستهای عمیق مردمی بود که پس از دههها وابستگی به قدرتهای خارجی، بهویژه در دوران پهلوی، خواهان تعیین سرنوشت خود بودند. این انقلاب، جامعه ایران را بهسمت هویتی جدید سوق داد که در آن، ایمان به ارزشهای اسلامی و مبارزه با استکبار در هم تنیده شدند.
پس از انقلاب، ایران در معرض فشارهای بیسابقه ازسوی قدرتهای جهانی قرار گرفت. از تحریمهای اقتصادی تا جنگ تحمیلی هشتساله، هر کدام آزمونی سخت برای ثبات و وحدت ملی بودند اما جامعه ایران نشان داد که چگونه میتوان با صبر و اتکا به توان داخلی، از این گردنههای خطرناک عبور کرد.
جنگ هشتساله عراق علیه ایران (۱۳۵۹–۱۳۶۷) را میتوان نماد بارز مقاومت ایرانیان در برابر استکبار دانست. درحالیکه اکثر کشورهای غربی و منطقهای از صدام حسین حمایت میکردند، ایران تقریبا تنها مانده بود. بااینحال، مردم با تکیه بر ایمان به حقانیت راه خود و پشتکاری بیپایان، نهتنها از خاک کشور دفاع کردند، بلکه درس بزرگی به جهان دادند: مقاومت در برابر زورگویی ممکن است.
نقش زنان و مردانی که در جبههها جنگیدند، یا در پشت جبهه به تولید و پشتیبانی پرداختند، نشاندهنده همبستگی بیسابقهای بود که ریشه در فرهنگ شیعی و آموزههای دینی داشت. شهادتطلبی و فداکاری، بهجای ترس و تسلیم، به نمادی از هویت جمعی تبدیل شد.
تحریمهای ظالمانه علیه ایران پس از انقلاب، بهویژه در دهههای اخیر، زندگی روزمره مردم را تحتتاثیر قرار داد. از محدودیت دسترسی به دارو تا ممنوعیت مبادلات بانکی، این فشارها با هدف تضعیف اراده ملی طراحی شده بودند اما نتیجه چه شد؟ جامعه ایران بار دیگر ثابت کرد که صبر و خرد جمعی میتواند راهگشا باشد.
خوداتکایی در صنایع دفاعی، دستیابی به فناوری هستهای صلحآمیز، و پیشرفت در علوم نوین مانند نانو و زیستفناوری، نمونههایی از پاسخ ایران به تحریمهاست. این دستاوردها نهتنها حاصل تلاش دانشمندان و مهندسان ایرانی، بلکه محصول حمایت مردمی و اعتقاد به توانایی داخلی بود. حتی در بحرانهایی مانند همهگیری کرونا، ایران با وجود محدودیتها، به تولید واکسن و تجهیزات پزشکی پرداخت و نشان داد که تحریمها نمیتواند اراده یک ملت را در هم بشکند.
استکبار جهانی تنها در حوزه سیاست و اقتصاد فعال نیست، بلکه با ابزارهای فرهنگی مانند رسانهها و شبکههای اجتماعی بهدنبال نفوذ در باورها و سبک زندگی ملتهاست. جامعه ایران، با آگاهی از این تهدید، کوشیده است با صبر و خلاقیت، هویت دینی و ملی خود را حفظ کند. تولید فیلمها و سریالهای تاثیرگذار با مضامین مقاومت، رشد ادبیات انقلابی و توجه به آموزشهای دینی در مدارس، بخشی از این راهبرد است.
نقش جوانان در این عرصه پررنگ است؛ نسل جدیدی که با وجود دسترسی به اطلاعات جهانی، میکوشد میان «مدرنیته» و «اصالت فرهنگی» تعادل ایجاد کند. این تعادل، خود نوعی مبارزه با استکبار فرهنگی است که میخواهد ملتها را از ریشههای خود جدا کند.
سیاست خارجی ایران پس از انقلاب، همواره بر پایه «مخالفت با سلطهگری» و «حمایت از مستضعفان» شکل گرفته است. حمایت از جنبشهای آزادیبخش در فلسطین، لبنان، یمن و دیگر نقاط جهان، نهتنها یک انتخاب سیاسی، بلکه بازتابی از باور عمیق به «عدالتخواهی» است که در فرهنگ شیعی و انقلابی ایران ریشه دارد.
این دیپلماسی، باعث تقویت جایگاه آن بهعنوان نماد مقاومت در منطقه شده است. جامعه ایران با وجود دشواریهای ناشی از این سیاستها، همچنان از آن دفاع میکند، زیرا معتقد است که «سکوت در برابر ظلم، همدستی با آن است.»
تجربه چهار دهه گذشته ایران نشان میدهد که «ایمان»، «صبر» و«پشتکار» نه شعارهایی انتزاعی، بلکه ابزارهای واقعی برای بقا و پیشرفت هستند. جامعه ایران ثابت کرده است که حتی در سختترین شرایط، میتواند با تکیه بر این ارزشها، راه خود را بیابد و به جلو حرکت کند. چالشهای آینده، از تحریمها تا تهدیدهای امنیتی، همچنان پابرجا خواهند بود اما درس تاریخ میگوید که ملتی که به خود و آرمانهایش ایمان دارد، شکستناپذیر است.
تاریخ ایران گواهی میدهد که مردم این سرزمین در سختترین شرایط، با برنامهریزی و خلاقیت راه بقا و پیشرفت را یافتهاند. تحریمها، تورم و ناپایداریهای اقتصادی، زندگی روزمره را به چالشی دائمی تبدیل کرده اما ایرانیان با مدیریت منابع محدود، تغییر الگوی مصرف و توسعه کسبوکارهای کوچک، نشان دادهاند که حتی در بحران نیز میتوان امید را زنده نگه داشت. خانوادهها با اولویتبندی هزینهها، جوانان با راهاندازی استارتآپها و صنعتگران با تکیه بر تولید داخلی، نمونههایی از این تابآوری هستند.
با این حال، نقش مسئولان در بهبود وضعیت حیاتی است. کارآمدی دولت در سیاستگذاری اقتصادی، شفافیت در توزیع منابع، مبارزه با فساد و کاهش بوروکراسی، زمینهساز اثربخشی تلاشهای مردمی خواهد بود. ایجاد بسترهای قانونی برای جلب سرمایهگذاری، حمایت از تولید داخلی و مهار تورم، نیازمند عزمی جدی و برنامهریزی بلندمدت است.
تجربه ثابت کرده که ترکیب خرد جمعی مردم و مسئولیتپذیری حاکمیت میتواند گذار از بحران را تسهیل کند. ایران تنها با همگرایی بین تلاشهای مردمی و کارکرد صحیح نهادها میتواند به ثبات و توسعه پایدار دست یابد. این همکاری، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای عبور از چالشهای کنونی است.
۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۸
کد خبر: ۱۱٬۸۱۷
جامعه ایران در طول تاریخ، همواره با چالشهای سخت و شرایط پیچیده روبهرو بوده است. اما آنچه این جامعه را در گذر از بحرانها متمایز میکند، تکیه بر سه عنصر حیاتی است: «ایمان»، «صبر» و «پشتکار». پس از انقلاب اسلامی در سال۱۳۵۷، این سه ویژگی بهمثابه قطبنمایی عمل کردند که مسیر مقابله با استکبار جهانی و حفظ هویت ملی را روشن ساخت. در این یادداشت، به بررسی این موضوع میپردازیم که چگونه جامعه ایران با تکیه بر این ارزشها، در چهار دهه اخیر، نه تنها در برابر فشارهای خارجی و داخلی ایستادگی کرده، بلکه به پیشرفتهای چشمگیری در عرصههای مختلف دست یافته است.
نظر شما