دکتر محمدرضا اخضریان کاشانی ـ عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران و معاون سابق نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور

آگاه: اگر روزگاری بود که خواندن و مطالعه در انحصار اشراف و بزرگان بود و عوام از تحصیل علم و دانش و دسترسی به کتاب محروم بودند و نظام آموزش‌وپرورش صرفا برای نخبگان نجیب‌زاده احساس مسئولیت داشت؛ امروزه این تلقی جز یک کابوس تاریخی بیش نیست و کمتر کسی است که از حق «خواندن» به‌عنوان یکی از حقوق بنیادین کودکان و نوجوانان آگاهی نداشته باشد و بر تلاش سازمان ملل برای رسمیت بخشیدن به این حق تاکید نکند.

در دوران ما، آثار و نتایج مطالعه تنها در استخدام دولت و انتخاب شغل دیوانی منحصر نیست، بلکه هر فردی با اندک آگاهی می‌داند که مطالعه علاوه‌بر مزایای شغلی در گسترش دانش عمومی، ایجاد و توسعه آرامش روانی، بهجت قلبی، انتقال فرهنگی، مهارت‌آموزی، غنی‌سازی زمان استراحت کوچک و بزرگ و ده‌ها کارکرد دیگر موثر است.

برخی به‌صورت عرفی مطالعه نکردن را ناشی از این می‌دانند که یک فرد به‌شکل ذاتی، اهل مطالعه نیست اما تحقیقات گسترده این نکته را ثابت کرده که عادت به مطالعه، امری «اکتسابی» است و با تقویت تجربیات مطالعاتی شخص توسعه می‌یابد. بر همین اساس نهاد آموزش‌وپرورش به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز انتقال فرهنگ و بستر تثبیت ارزش‌ها و هنجارها در جامعه نقش غیرقابل انکاری در رواج عادت مطالعه دارد.

بی‌تردید اولین نهادی که مطالعه را آموزش داده و ترویج می‌کند خانواده است و هیچ نهادی جایگزین این نقش بنیادین نیست اما این نقش اساسی مانع از ایفای نقش اثرگذار آموزش‌وپرورش نخواهد بود. مدرسه که بیشترین زمان مفید یک کودک و نوجوان را در طول سال به خود اختصاص می‌دهد مهم‌ترین نقش را در ایجاد عادت مطالعه دارد.

مدرسه خواه و ناخواه در کشتن یا زنده کردن عادت به مطالعه نقش دارد و این روند جز با خلاقیت و برنامه‌ریزی ممکن نیست. این اثرگذاری در عادت به مطالعه را می‌توان در دو سطح خرد و کلان جست‌وجو کرد. در سطح کلان آن تغییر در زیرساخت‌های فکری نظام آموزش‌وپرورش و خروج آن از متن‌محوری و توسعه روحیه پرسشگری و بازسازی نظام ارتقای معلمان در فرآیندی دانش‌محور و اصلاح نظام ارزیابی تحصیلی براساس مطالعه و... است که در این نوشتار مجال پرداختن تفصیلی به آنها نیست.

نظام آموزش‌وپرورش در برخی کشورها و متاسفانه کشور ما نظامی تک‌محور است که براساس یک کتاب و یک جزوه درسی شکل می‌گیرد و معلم و دانش‌آموز خود را از هرگونه مراجعه به دیگر منابع اطلاعاتی بی‌نیاز می‌دانند و این درحالی است که تحولات دانش بشری در دوران ما لحظه‌ای است و یک متن ثابت نمی‌تواند نیازهای اطلاعاتی و فرهنگی یک فرد را در همه زمان‌ها برآورده کند. در این نظام آموزشی هدف، رفع تکلیف است، نه فهم عمیق و درنتیجه نه معلم و نه دانش‌آموز از خواندن متن درسی خود احساس لذت نمی‌کنند؛ لذا نخستین گام در اصلاح فرآیند آموزش‌وپرورش می‌تواند اصلاح نظام تک‌محور باشد. در این اصلاحات باید به این مفهوم نزدیک شد که کتابخانه هر مدرسه، قلب آن مدرسه و مطالعه مفید و عمیق، روح نظام آموزش‌وپرورش است.

به نظر می‌رسد یکی دیگر از پایه‌ای‌ترین ایرادات نظام انگیزشی مطالعه در مدارس کشور به برداشت ناصحیح از مفهوم مطالعه برمی‌گردد. در عرف، زمانی که از مطالعه سخن به میان می‌آید بلافاصله «کتاب» به ذهن متبادر می‌شود و با همین تبادر ذهنی، انبوهی از مشکلات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پیش چشمان فرد رژه می‌روند.

باید دانست که مطالعه براساس تعریف علمی آن «روندی است که از به‌کارگیری ذهن و به‌منظور دریافت اطلاعات، توجه دقیق و تجربه و تحقیق درباره هر موضوع، رویداد و پدیده صورت می‌گیرد و شامل خوب دیدن، خوب شنیدن، لمس کردن، چشیدن، پرسش کردن و به‌دنبال پاسخ‌ها داده می‌شود.» (فرهنگ وبستر، ص ۱۸۰۸، قزل ایاق، ۱۳۸۳).

با این تعریف، مطالعه صرفا در کتاب خواندن خلاصه و منحصر نمی‌شود، بلکه مطالعه امری بسیار فراتر از کتاب خواندن است و نقش مدرسه و معلم در فرآیند ایجاد عادت به مطالعه غیرقابل‌انکار خواهد بود. مدرسه مرکزی است که ذهن دانش‌آموز را به‌کار می‌گیرد و اطلاعات موردنظر خود و دانش‌آموز را به او می‌دهد و امکان و فرصت تجربه کردن در موضوعات مختلف را فراهم می‌کند و شرایط لازم برای خوب دیدن و شنیدن و پرسشگری در حوزه‌های گوناگون را فراهم می‌کند و همه اینها به معنی ورود در روند و فرآیند مطالعه است.

هم معلم و هم دانش‌آموز باید بدانند و بپذیرند که مطالعه تنها کتاب خواندن نیست، بلکه طیف گسترده‌ای از اقدامات و منابع است که می‌تواند ارزشی معادل کتاب خواندن داشته باشد، ضمن اینکه لذت‌های معنوی متنوع تولید و انگیزش بالایی نیز ایجاد می‌کند. واکاوی علل کمبود مطالعه در میان کودکان و نوجوانان و به‌طور خاص مدارس کشور عموما با این پاسخ‌ها روبه‌رو است که مدارس دچار فقدان امکانات و تجهیزات لازم، کمبود فضای فیزیکی کافی برای مطالعه، نبود کتاب‌های مناسب در کتابخانه‌ها و عنوان کلی بی‌توجهی به کتاب‌خوانی و کتابخانه در نظام آموزشی هستند. اما واقعیت این است که گرچه بیشتر این کاستی‌ها واقعی است، هرگز مانعی برای گسترش مطالعه نبوده‌اند و با کمترین خلاقیت ممکن می‌توان بیشترین آثار انگیزشی را در دانش‌آموزان ایجاد کرد.

ایجاد و گسترش عادت به مطالعه در سطح خرد نیز شامل اتخاذ راهکارهایی است که از هر مدرسه و یکایک معلمان برمی‌آید و هزینه و امکانات گسترده‌ای نیز طلب نمی‌کند. برخی از این راهکارها و رویکردها را می‌توان چنین برشمرد:

•    باتوجه‌به نقش اثرگذار معلم بر دانش‌آموزان به‌ویژه در سال‌های نخستین آموزش هر معلمی می‌تواند در دنیای رقابتی رسانه‌ها کتاب را هیجان‌انگیزتر از سایر رسانه‌ها تصویر کرده و او را به گذران وقت با این رسانه ارزشمند تشویق کند.

•    با کتاب‌های خود دانش‌آموزان و در صورت امکان، سایر کمک‌ها کتابخانه کلاسی هرچند کوچکی ایجاد کنند و به آن رسمیت ببخشند. بدین معنی که برای همان کتابخانه کوچک کارت عضویت صادر و امانت‌گیری و مطالعه کتاب‌ها با فرایندی تشویقی تداوم یابد.

•    کتاب‌هایی را که کودکان و نوجوانان، فیلم، سریال یا کارتون ساخته شده براساس آنها را دیده‌اند، خریده یا از کتابخانه‌ای امانت گرفته و در کلاس معرفی کنند و خواندن و گفت‌وگو درخصوص شباهت‌ها و تفاوت‌های فیلم و کتاب را در برنامه کاری خود قرار دهند. با همکاری چند نفر از پدران و مادران دانش‌آموزان اردوی بازدید نیم‌روزه از یک کتابخانه یا نمایشگاه و فروشگاه کتاب برگزار کنند.

•    در انتخاب میان منابع مطالعاتی سنتی یا الکترونیکی به علایق دانش‌آموزان توجه کنند.

•    بهترین هدیه و تشویق کلاس را به کتاب اختصاص دهند، نه یک شیء گران‌قیمت یا اسباب‌بازی.

•    کودکان و نوجوانان را به مطالعه مسابقه‌ای در محتوای روزنامه‌ها و مجلات مخصوص آنان تشویق کنند.

•    برنامه کتابخوانی با صدای بلند را در کلاس اجرا کنند.

•    بر اساس یک متن داستانی از یک کتاب، درخواست برگزاری نمایش کلاسی کنند.

•    به جای پاسخ‌ دادن‌ به‌ پرسش‌های دانش‌آموزان، آنان را به خواندن یک کتاب مرتبط و توضیح آن در کلاس تشویق کنند.

•    از همه دانش‌آموزان بخواهند در یک کتابخانه محلی ثبت‌نام کرده و کارت کتابخانه دریافت کنند.

•    به میزان کتاب‌های مطالعه‌شده دریافتی از کتابخانه و ارائه خلاصه هر کدام نظام تشویقی اعمال کنند.

•    به ازای هرآنچه دانش‌آموز به آن علاقه‌مند است، کتابی مناسب معرفی کنند؛ مثلا اگر به موسیقی علاقه‌مند است، کتابی درمورد خواننده یا موسیقی موردعلاقه‌اش معرفی کنند.

•    تهیه‌ نشریه‌ دیواری‌ و کتاب‌ دیواری ‌را جدی بگیرند.

در تمام موارد فوق این نکته را مدنظر داشته باشند که لازم نیست همه این کارها را در همه زمان‌ها انجام دهند، بلکه اختصاص تنها چند دقیقه از کلاس نیز برای ایجاد این عادت کافی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.