آگاه: «اول، انتخاب جهت درست است. جهتگیری را باید درست انتخاب کنیم؛ این قطبنماست، این شاخص اصلی است. اگر چنانچه جهتگیری را غلط انتخاب کردیم، در انتخاب جهتگیری اشتباه کردیم، تلاش مضاعف ما نه فقط ما را به نتیجه نمیرساند، بلکه ما را از راه دور میکند. فرمود: «قل هل ننبّئکم بالأخسرین اعمالا. الّذین ضلّ سعیهم فی الحیاة الدّنیا»؛ سعی و کوشش آنها در گمراهی واقع شده است؛ یعنی درجهت درست انجام نگرفته. جهت را باید درست انتخاب کرد. اگر چنانچه این شاخص وجود نداشته باشد، تلاشهای گوناگون، ما را از مقصد دور میکند. جهتگیریها مهم است.» ۱۳۹۲/۰۴/۳۰
بزرگترین خطرِ پیشروی انقلاب اسلامی
یکی از کلیدیترین موضوعات در جنبشهای بزرگ سیاسی و اجتماعی بحث «جهتگیری کلان» است. سرنوشت نهضتها و انقلابهای بزرگ تاریخی و حرکتهای تمدنساز تا حد بسیار زیادی وابسته به این مسئله است تا جایی که اشتباه در انتخاب جهتگیری درست میتواند به «انحراف» یک جنبش و نابودی و اضمحلال آن منجر شود: «برادران و خواهران عزیز! چالش درونی برای ملت ما عبارت است از اینکه روحیه و جهت نهضت امام بزرگوار را از نظر دور بداریم و فراموش کنیم و آن را از دست بدهیم؛ این بزرگترین خطر است.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
رهبر معظم انقلاب اسلامی از این مهم با عنوان دردستداشتن یک «نقشهراه» یاد کردهاند: «ما برای اینکه راه را درست برویم، باید نقشه معمار را بدانیم. اگر در یک بنای متعارف معمولی، نقشه در اختیار نباشد، نقشه اصلی معلوم نباشد، سازندگان و بنایان هرچه هم چیرهدست باشند، ممکن است اشتباه کنند؛ باید نقشه اصلی را دانست تا بتوان براساس آن نقشه اصلی، اگر هنری در سازندگی و در احیا هست، آن را بهکار برد... اگر نقشه را ندانستیم، زاویه پیدا میکنیم؛ وقتی زاویه پیدا شد، روزبهروز هرچه پیش برویم، از راه اصلی و صراط مستقیم دور میشویم؛ وقتی از صراط مستقیم دور شدیم، از هدفها دور میشویم، به هدفها نمیرسیم؛ برای اینکه به هدف برسیم، باید راه را گم نکنیم؛ برای اینکه راه را گم نکنیم، باید نقشه اصلی و اساسی، جلوی چشم ما باشد، آن را بشناسیم و بدانیم.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴ از نگاه حضرت آیتالله خامنهای، این نقشه راه و جهتگیری صحیح انقلاب اسلامی براساس «مکتب و اصول امام خمینی(ره)» تعیین میشود: «نقشه راه هم در مقابل ماست. ما نقشه راه داریم. نقشه راه ما چیست؟ نقشه راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولی که با تکیه بر آن توانست آن ملت عقبافتاده سرافکنده را تبدیل کند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولی است که در ادامه راه هم به درد ما میخورد و نقشه راه ما را تشکیل میدهد.» ۱۳۹۲/۰۳/۱۴ و این نقشه راه در بیانات و آثار و وصیتنامه امام(ره) بهروشنی تبیین شده است: «اصول امام، اصول روشنی است. خوشبختانه بیانات امام، نوشتهجات امام در بیست و چند جلد در اختیار مردم است؛ خلاصه آنها در وصیتنامه جاودانه امام منعکس است؛ همه میتوانند مراجعه کنند.» ۱۳۹۲/۰۳/۱۴ «خوشبختانه بیّنات امام جلوی چشم ماست؛ بیانات امام، صدای امام، نوشته امام، آثار امام، جلوی چشم ماست... وصیتنامه امام که یک مجمل و موجزی است از جهتگیریهای امام، دم دست همه است؛ بنابراین جهتگیریها مشخص است. ما در شناخت جهتگیریها، هم مشکلی نداریم.» ۱۳۹۲/۰۴/۳۰
کار اصلی امام(ره)
اما نقشه و کار اصلی امام(ره) چه بود؟ حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به این سوال بر شکلدهی نظم مدنی- سیاسی جدید ازسوی ایشان تاکید میکنند: «نقشه امام، کار اصلی امام، بنای یک نظم مدنی -سیاسی براساس عقلانیت اسلامی بود؛ مقدمه لازم این کار، این بود که نظام پادشاهی- که هم فاسد بود، هم وابسته بود، هم دیکتاتور بود... [ریشهکن شود]؛ مقدمه آن کار بزرگی که امام میخواست انجام بدهد، ریشهکن کردن این نظام فاسد وابسته دیکتاتور بود... سخنان امام، رهنمودهای امام، رفتار امام همه در اینجهت است.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴ ایشان دو مولفه و عنصر مهم را بهعنوان پایهها و ارکان این نظم مدنی و سیاسی جدید معرفی میکنند: «در بنای آن نظم مدنی و سیاسی دو نکته اساسی وجود دارد که این دو نکته به هم پیوند خورده است؛ به یک معنا دو روی یک حقیقت است: یکی عبارت است از سپردن کار کشور به مردم از طریق مردمسالاری و از طریق انتخابات، و دوم اینکه این حرکت - که خود از اسلام سرچشمه گرفته بود و هرآنچه ناشی از حرکت مردمسالاری و سپردن کار به مردم است - باید در چهارچوب شریعت اسلامی باشد. این، دو بخش است، یا با یک نگاه، دو بُعد از یک حقیقت است.» ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
نکته بنیادین دیگر در فهم و صورتبندی دقیق «مکتب سیاسی امام(ره)» موضوع «بههمپیوستگی دین و سیاست» است: «جوهر اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، رابطه دین و دنیاست؛ یعنی همان چیزی که از آن به مسئله دین و سیاست و دین و زندگی هم تعبیر میکنند. امام در بیان ارتباط دین و دنیا، نظر اسلام و سخن اسلام را بهعنوان مبنا و روح و اساس کار خود قرار داده بود. اسلام، دنیا را وسیلهای در دست انسان برای رسیدن به کمال میداند. از نظر اسلام، دنیا مزرعه آخرت است. دنیا چیست؟ در این نگاه و با این تعبیر، دنیا عبارت است از انسان و جهان. زندگی انسانها، تلاش انسانها، خرد و دانایی انسانها، حقوق انسانها، وظایف و تکالیف انسانها، صحنه سیاست انسانها، اقتصاد جوامع انسانی، صحنه تربیت، صحنه عدالت؛ اینها همه میدانهای زندگی است. به این معنا، دنیا میدان اساسی وظیفه و مسئولیت و رسالت دین است. دین آمده است تا در این صحنه عظیم و در این عرصه متنوع، به مجموعه تلاش انسان شکل و جهت بدهد و آن را هدایت کند. دین و دنیا در این تعبیر و به این معنای از دنیا، از یکدیگر تفکیکناپذیرند.» ۱۳۸۴/۰۳/۱۴
شاخصهای مکتب سیاسی امام(ره) چیست؟
در نگاه حضرت آیتالله خامنهای، مکتب سیاسی امام(ره) علاوهبر ارکان بنیادین دارای شاخصهایی نیز است. اولین این شاخصها درهمتنیدگی معنویت با سیاست است: «در مکتب سیاسی امام، معنویت با سیاست درهمتنیده است. در مکتب سیاسی امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسی خود بود، سیاست و معنویت را با هم داشت و همین را دنبال میکرد؛ حتی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود.» ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
دومین شاخص «اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم کرامت انسان، هم تعیینکننده بودن اراده انسان. در مکتب سیاسی امام، هویت انسانی، هم ارزشمند و دارای کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه ارزشمندی و کرامت داشتن این است که در اداره سرنوشت بشر و یک جامعه، آرای مردم باید نقش اساسی ایفا کند.» ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
«نگاه بینالمللی و جهانی» شاخص دیگر این مکتب است: «شاخص سوم از شاخصهای مکتب سیاسی امام، نگاه بینالمللی و جهانی این مکتب است. مخاطب امام در سخن و ایده سیاسی خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران... این رسالتی است بر دوش یک انسان مسلمان... مکتب سیاسی اسلام فکر درست و سخن نوی خود را با تبیین در فضای ذهن بشریت رها میکند و مثل نسیم بهاری و عطر گلها در همهجا میپیچد.» ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
«پاسداری از ارزشها» شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام(ره) است: «شاخص مهم دیگر مکتب سیاسی امام بزرگوار ما پاسداری از ارزشهاست، که مظهر آن را امام بزرگوار در تبیین مسئله ولایت فقیه روشن کردند.» ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
و شاخص کلیدی دیگر این مکتب انقلابی و نظامساز هم «مسئله عدالت اجتماعی» است: «آخرین نکتهای که بهعنوان شاخصه مکتب سیاسی امام عرض میکنم، مسئله عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست.» ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
نخستین درخشش انقلاب
کلام پایانی اینکه «این مکتب، نظام اسلامی را بنیانگذاری کرد.» ۱۳۸۳/۰۳/۱۴ و البته در میدان عمل و تجربه نیز این مکتب در نظامسازی سیاسی تجربهای گرانبها و منحصربهفرد رقم زد: «انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه صفر آغاز شد... هیچ تجربهی پیشینی و راه طیشدهای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریت و اسلامیت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۲
نظر شما