سرانجام با صحنه‌گردانی رژیم صهیونیستی و با اتخاذ رویکردی سیاسی، قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان (تروئیکای اروپایی) علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان، چهارشنبه قبل در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تصویب شد.

آگاه: قطعنامه تصویب‌شده در روز چهارشنبه، چهارمین قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام پس از اجرایی شدن برجام است؛ محوریت این قطعنامه، ادعاهای پادمانی درباره برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان است.

در قطعنامه مزبور که با ۲۰رأی موافق، دو رأی مخالف و ۱۲رأی ممتنع تصویب شد، بدون کوچک‌ترین اشاره‌ای به همکاری‌های مستمر ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، از تهران خواسته شده تا برای حل و فصل مسائل ادعایی پادمانی «اقدامات ضروری و فوری» صورت دهد. این قطعنامه همچنین از ایران می‌خواهد بیانیه موسوم به «چهارم مارس ۲۰۲۳» درباره حل‌وفصل تمام موضوعات باقیمانده بین ایران و آژانس را «بدون تاخیر» اجرا کند و مجوز بازرسان آژانس را که ایران براساس حقوق حاکمیتی مصرح در ماده ۹ موافقتنامه جامع پادمان لغو کرده است، احیا کند.

تکرار اراجیفِ صهیونیست‌ها از زبان تروئیکای اروپایی

سند یادشده با تکرار ادعاهای سیاسی و ریشه‌دار در اسناد جعلی رژیم صهیونیستی، از تهران می‌خواهد که در خصوص «ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در دو مکان اعلام نشده در ایران، توضیحات معتبر ارائه کند و آژانس را از مکان یا مکان‌های فعلی مواد هسته‌ای یا تجهیزات آلوده مطلع کند.»

در قطعنامه شتابزده و غیرسازنده تروئیکای اروپایی با لحنی تهدیدگونه اعلام شده که در صورت عدم همکاری کامل و بدون ابهام ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حل و فصل همه مسائل پادمانی باقیمانده، ممکن است از مدیرکل آژانس خواسته شود که یک ارزیابی جامع و به‌روزشده در مورد احتمال استفاده از مواد هسته‌ای اعلام نشده در برنامه هسته‌ای ایران، براساس اطلاعات موجود ارائه کند.

صدور قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، درحالی است که بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تاکنون بارها از تاسیسات هسته‌ای ایران بازدید کرده و هرگز مدرکی که نشان دهد برنامه صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای کشور به‌سمت مقاصد نظامی انحراف داشته باشد، پیدا نکرده‌اند. ایران نیز به همکاری خود با آژانس در چارچوب موافقتنامه جامع پادمان ادامه داده و تاکید دارد که مسائل باقی‌مانده با رویکرد حرفه‌ای و بدون سیاسی‌کاری آژانس قابل حل است.

قابل ذکر است که پیش از آغاز رأی‌گیری درخصوص قطعنامه مورد اشاره، کشورهای موسوم به گروه همفکر، با صدور بیانیه‌ای مشترک، تصویب قطعنامه علیه ایران را اشتباه محاسباتی خوانده و هشدار دادند که چنین اقدامی نتیجه معکوس خواهد داشت. آنها از کشورهای عضو شورای حکام خواستند که در برابر تلاش‌ها برای سیاسی کردن مسائل پادمانی مقاومت کرده و به این قطعنامه رأی موافق ندهند. اما تصویب قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام، در شرایطی رقم خورد که چندی پیش «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس سفری با دستاوردهای مثبت به ایران انجام داد و در جریان این سفر توافق شد که «ایران» و «آژانس» ارتباط خود را در مورد ادامه اجرای «بیانیه مشترک چهارم مارس۲۰۲۳» حفظ کنند. در چنین شرایطی سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان، بدون توجه به فرآیند مراودات «ایران» و «آژانس» با اهدافی کاملا سیاسی، قطعنامه‌ای ضدایرانی را در شورای حکام به تصویب رساندند. 

قطعنامه نسنجیده

قطعنامه‌ای که خود «گروسی» مدیرکل آژانس نیز صدور و تصویب آن را تلویحا بلاوجه و نسنجیده دانسته است. بدون‌تردید تروئیکای اروپایی باتوجه‌به فضای انتخاباتی در ایران، با صدور و تصویب قطعنامه جدید، قصد تهدید و امتیازگیری سیاسی از کشورمان را دارند و به خیال باطل خود می‌خواهند با این تحرکات سیاسی بر فرآیند انتخابات در ایران اثر بگذارند. به‌طورکلی، صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، به‌ویژه در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، اقدامی مغایر با رویه مرسوم دیپلماسی، شتاب‌زده و غیرسازنده تلقی می‌شود و جمهوری اسلامی ایران نیز هشدار داده است که هرگونه اقدام سیاسی در شورای حکام، با واکنش متناسب، موثر و فوری مواجه خواهد شد.

اما چرا کشورهای غربی در شرایطی که ازلحاظ هدف‌گذاری فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نباید علیه ایران قطعنامه صادر می‌کردند، مرتکب این کار شدند؟ فارغ از این نظریه معروف که غربی‌ها سال‌هاست آژانس را از ماهیت فنی خود تُهی کرده‌ و آن را به نهاد و ابزاری سیاسی تبدیل کرده‌اند، پای مولفه دیگری به نام «در پیش بودن انتخابات ایران» نیز در میان است. 

تحریم بازی غربی‌ها و خط سازش!

تجربه سال۱۳۸۹ و معماری تحریم‌های شدید علیه ایران در آن سال، پیش‌روی غربی‌هاست. غربی‌ها پس از فتنه۸۸ و به‌واسطه‌ گِرایی که از برخی عناصر داخلی دریافت کردند، ساختمان تحریمی وسیعی را علیه ایران طراحی کردند تا به خیال خود اقتصاد ایران را فلج کنند و آن را به گروگان بگیرند؛ وقتی در سال۱۳۸۹ مصادف با سال ۲۰۱۰ میلادی، این تحریم‌های کمرشکن علیه کشورمان وضع شد، «باراک اوباما» رییس‌جمهوری وقت آمریکا گفت که اثرات کشنده این تحریم‌ها طی دو سال ظاهر خواهد شد و ایرانی‌ها به‌ناچار به مذاکره تن خواهند داد.

تیرِ اوباما و غربی‌ها تا حدودی نزدیک هدف خورد و در سال۲۰۱۳ میلادی در جریان رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری سال۹۲ در ایران، طیفی از یک جناح شاخص سیاسی، محوریت ایده انتخاباتی خود را «خط سازش» و «مذاکره برای لغو تحریم» تعریف و تدوین کرد و بدون ارائه هیچ‌گونه برنامه منسجمی برای توسعه کشور، با همین ایده و خط، از مردم رأی گرفت. 
طیف سیاسی مورداشاره در داخل کشور، با یک هماهنگی برنامه‌ریزی‌نشده با طرف غربی، تمام معضلات و مشکلات کشور را معطوف به تحریم‌ها کرد و بدون توجه به معایب و ضعف‌های مدیریتی و ریشه‌ای در کشور، وعده رفع تحریم‌ها را داد؛ یکی از کارگزاران همین طیف سیاسی که در مذاکرات نقش محوری را داشت، پیش‌تر در جریان مذاکرات سعدآباد در سال ۱۳۸۳، در گفتگو با «محمد البرادعی» دبیرکل وقت آژانس انرژی اتمی، از منازعات سیاسی داخل مایه گذاشته و گفته بود اگر غربی‌ها با ما (جناح اصطلاحا میانه‌رو) به تفاهم و توافق نرسند، جناح مقابل که ضدمذاکره است، قدرت را تصاحب می‌کند!

در خاطرات «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا با عنوان «انتخاب‌های سخت» آمده که وقتی در سال۱۳۹۲ رقابت‌های انتخاباتی در ایران در جریان بود، ما در غرب به‌واسطه‌ مواضع هسته‌ای برخی از کاندیداهای ایرانی که ناظر بر تخطئه فعالیت‌های هسته‌ای ایران و چرخش سانتریفیوژها بود، قند در دلمان آب می‌شد!

به‌هرحال به نظر می‌رسد ترفند سال‌های ۸۹ تا ۹۲ غربی‌ها، چراغ راه کنونی آنها در مواجهه با برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز کشورمان است و به‌واسطه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم در ایران، علی‌الظاهر بوی کباب به مشامشان خورده است؛ صدور قطعنامه‌های ضدایرانی در نهادهایی همچون شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این چارچوب قابل ارزیابی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.