۲۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۸
کد خبر: ۴٬۲۱۲

زهرا بذرافکن-خبرنگار گروه فرهنگ: «همستر» یا دهان‌کیسه، گروهی از جوندگان از نوع کیسه‌گونه است که به خانواده موش‌ها تعلق دارد. تا چندی پیش آنچه از همستر در ذهن داشتیم همین بود. حالا اما همستر با کلیدواژهای دیگری گره خورده است؛ کلماتی مثل رمزارز، سکه، بازار ارز دیجیتال و صرافی. مدتی قبل، یک بازی کریپتویی (بازی‌ای بر پایه کسب درآمد رمزارزی) به نام «نات‌کوین» بر بستر شبکه اجتماعی «تلگرام» راه‌اندازی شد.

رویای درخت سکه

آگاه: این بازی در ابتدای راه‌اندازی چندان مورد توجه قرار نگرفت و تنها عده‌ای به آن گرایش پیدا کردند و در آن مشترک شده و بازی کردند. چندی پیش، این رمزارز وارد لیست صرافی‌ها و قابل معامله شد. اگرچه هنوز سند اصلی هویت‌بخش آن که به آن اوراق سفید (White paper) می‌گویند منتشر نشده است اما همین لیست شدن در صرافی‌ها موجب شد تا موجی از حسرت برای ازدست‌رفتن سرمایه‌ای رایگان میان کاربران به راه افتد.

درباره بازی‌کریپتویی «همستر کامبت» چه می‌دانیم؟

«میم کوین» دسته‌ای از رمزارزهاست که بر پایه تصاویری خنده‌دار و طنزآمیز راه‌اندازی می‌شود و از این طریق حمایت سلبریتی‌ها و افراد مشهور را نیز می‌تواند به همراه داشته باشد. «همستر کامبت» یکی از این «میم کوین‌»ها است که در ششم فروردین‌ماه سال جاری راه‌اندازی و در تلگرام عرضه شد. بعد از تجربه رمزارز «نات‌کوین»، کاربران اقبال بسیار زیادی به آن نشان دادند و به جمع بازی‌کنندگان آن پیوستند. این بازی حدود ۱۱روز بعد از راه‌اندازی اعلام کرد که موفق به جذب یک‌میلیون کاربر از سراسر جهان شده است. این تعداد از کاربر در مدت‌زمان چندروزه، عدد قابل‌توجهی است. «همستر کامبت» هدف بعدی‌اش را روی یک میلیارد کاربر تنظیم کرده است. به نظر می‌آید با میزان دسترسی آدم‌های جهان امروز به لوازم تکنولوژیک و اینترنت، هدف غیرقابل تحققی نباشد.

موجی برای تحقق یک رویا

موج پیوستن آدم‌ها به شبکه اجتماعی فیلتر شده تلگرام از چندی پیش آغاز شد. همگی ما دست‌کم شاهد یکی دو مورد از پیوستن آدم‌هایی که حتی فکرش را هم نمی‌کردیم به تلگرام، به‌منظور انجام این بازی بودیم. همزمان با آن در فضاهای دیگر هم موجی از اظهارنظر در این مورد از نوع ترغیب یا نکوهش این رویه ایجاد شد. آنچه در این مدت مشاهده شده و از جمع همکاران، دوستان و جامعه به گوش می‌رسد، خبر از پیوستن آدم‌هایی به این فضا می‌داد که بعید می‌دانم از رمزارزها چیزی بدانند یا فضا آن را بشناسند و بتوانند در برابر آسیب‌های آن از خودشان مراقبت کنند. از سویی رویای پولداری در یک‌ شب همچون جنونی است که به‌خوبی می‌تواند به کاربر ایرانی سرایت کند و آن را به پیوستن به چنین فضاهایی وادارد. همه‌گیری این موج نیز اتفاق تازه‌ای نیست و پیش از این با موارد مشابه در بازارهای دیگر دم‌خور بوده‌ایم. داده‌های به‌دست‌آمده گروه سنی خاصی را میان کاربران این مینی اپلیکیشن (Mini app) برجسته نمی‌کند. این نشان می‌دهد که میل و رویکرد به این بازی همانطور که سازندگان آن در نظر داشته‌اند به شکلی گسترده رفتار تمام کاربران اینترنت و عموم مردم را تحت تاثیر قرار داده است. 

جنبش ریسک‌پذیری

داوود طالقانی، آگاه ارتباطات و رسانه‌های اجتماعی

رویای درخت سکه

چنین پدیده‌ای اگر ارزش اقتصادی واقعی داشت، نمی‌باید در دسترس همه قرار می‌گرفت؛ بنابراین بیشتر می‌شود به دم دستی بودن آن بدبین بود تا امیدوار. به این خاطر که ممکن است با فریبکاری‌های زیادی همراه شود. از طرفی این پدیده در روند و جریانی قرار گرفته که از پیش ایجاد شده است. در واقع باید پیشینه برخی کاربر ایرانی در این فضا را در نظر گرفت، از گرایش شدید و گسترده به ورود به بازار بورس تهران، بازی‌ها و برنامه‌های شرط‌بندی تا فضاهای درآمدزایی از تحلیل بازارهای سرمایه. سپس می‌توان آن را به‌مثابه یک جنبش ریسک‌پذیری یا به‌نوعی قماربازی در نظر گرفت. گویی جامعه دوست دارد که چنین تفنن و سرگرمی‌ای را تجربه کند. 

در فلسفه ساختاری منطقی وجود دارد به نام «علل اربعه» که مطابق با آن، هر پدیده‌ای چهار علت دارد. اگر بتوانیم این علت‌ها را شناسایی کنیم تا حد خوبی تکلیف ما با آن پدیده روشن می‌شود. یکی از این علل، علت فاعلی است که به انگیزه کاربران درباره چرایی پیوستن به این فضا بازمی‌گردد. به نظر می‌آید که دلیل آن نوعی میل به معنای رانه‌ای قدرتمند است که درنهایت منجر به رفتار می‌شود. رفتار نیز جنبه‌ای از اقتصاد است. علت دیگر، علت غایی است که می‌توان آن را از شرایط و وضعیت اقتصادی موجود که مدت طولانی در شرایط بحرانی است، دریافت. همین امر باعث دست‌یازی افراد به هر بهانه و ریسمانی برای نجات یافتن می‌شود. ‌علت دیگر، علت مادی است که می‌توان ارتباط آشکار آن را با انگیزه‌های مادی و مالی دریافت. وعده درآمد و ثروت‌زایی از علل و انگیزه‌های قدرتمندی است که کاربر را به این‌سو می‌کشاند. علت نهایی آن، علت صوری است که مربوط به رسانه‌ است، یعنی ساختار و صورت این پدیده از اساس و آغاز در رسانه، شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن و پلتفرم‌های رسانه‌ای و مجازی معنا یافته و صورت آن با رسانه ایجاد شده است. تمام سازوکار و شیوه عملکرد بازی‌های کریپتویی همچون «همستر کامبت» به همان علت صوری برمی‌گردد. کاربران و به بیانی آدم‌هایی که در این برنامه فاعل هستند یا علل مادی در طراحی آن نقش تعیین‌کننده‌ای ندارند و این میان تمام برنامه‌های اینچنینی مشترک است. آنچه در این میان تعیین‌کننده است و از پیش برنامه‌ریزی‌شده، علت صوری است که به ساختار تبدیل شده است. وجوه رسانه‌ای این فضا همین جا معنا می‌یابد و ویژگی دسترس‌پذیری گسترده رسانه و شبکه‌های اجتماعی در زمان فعلی موجب ایجاد این موج گسترده شده است. از سویی نیز جنبه سرگرمی‌سازی دارد و با داشتن یک معما و سناریویی که برای تجربه کردن جالب است، موجب اقبال افراد شده است. 

ما در کشورمان هنوز به‌شکل عمومی وارد فضای اقتصاد دیجیتال نشده‌ایم. در فضای حاکمیت مدتی است که ستادی برای آن ایجاد شده و کارهایی در راستای ایجاد اقتصاد دیجیتال انجام شده اما بازی‌های کریپتویی مشابه «همستر» را می‌توان از اولین راه‌های عمومی کردن اقتصاد دیجیتال در ایران دانست که پایه آن بر بستر رسانه‌های اجتماعی است. یکی از ویژگی‌های برنامه‌های اینچنینی شفاف بودن آن است، نه به معنای آنکه سازوکار آن را به شکلی واضح بدانیم اما می‌دانیم چقدر پول داریم. این وجهی از شبکه‌های اجتماعی است که درحال سرایت به اقتصاد دیجیتال نیز هست. ما می‌توانیم ببینیم که چطور و با چه مسیری پول یا سکه بیشتری به دست می‌آوریم یا هر چقدر پول بیشتری داریم، وضع همستر نیز متفاوت و بهتر می‌شود. 

اگر بخواهیم این فضا را نقد کنیم، نمی‌توانیم به مصادیق علت فاعلی آن یعنی رفتار کاربران، علت مادی آن، یعنی انگیزه‌های مالی و علت غایی آن، یعنی جست‌وجوی موفقیت‌های اقتصادی در شرایط بحرانی خرده‌ای بگیریم. به‌طورکلی، یکی از جنبه‌های اقتصاد دیجیتال این است که از سرمایه دولت‌زدایی می‌کند. در مقابل اما هوش مصنوعی می‌تواند همچون ابزاری برای کنترل در دسترس دولت و حاکمیت‌ها قرار بگیرد. از همین رو است که شرکت‌های خصوصی چندملیتی به سراغ سرمایه‌گذاری روی ارزهای دیجیتال و بلاکچین می‌روند تا در مسیر حرکت به‌سوی دولت‌زدایی از سرمایه قرارگیرند و بخش خصوصی را قوت بخشند. از طرفی هم دولت‌ها روی پروژه‌ها و برنامه‌های هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری می‌کنند. رویکردهای انتقادی نسبت‌به اقتصاد دیجیتال در ایران اغلب به‌علت وجه رسانه‌ای آن نیست و بیشتر به همین موضوع و زدودن نقش دولت از اقتصاد بازمی‌گردد. به همین علت است که وجود ستاد اختصاصی ارز دیجیتال در دولت یا راه‌اندازی ارز دیجیتال دولتی به نحوی نقض غرض به حساب می‌آید. به این دلیل که این پدیده‌ها به‌لحاظ ماهیت، خصوصی و متعلق به بخش خصوصی است که آن هم به موانع و سیاست‌گذاری‌های موضوع خصوصی‌سازی در ایران برمی‌گردد. لازم به ذکر است که از ابتدای راه‌اندازی اولین رمزارز، یعنی «بیت‌کوین» انگیزه ایجاد آن، ایجاد سرمایه‌های غیرمتمرکز و خارج از کنترل دولت‌ها ذکر شده است. 

یکی از دیگر موضوعات مهم درباره ارزهای دیجیتال از ابتدا و از تاسیس اولین نوع آن، اعتماد و امنیت است که سازندگان رمزارزها برای سرمایه‌گذاران تامین کردند. این معیار در بازی‌های کریپتویی همچون «همستر» وجود ندارد. کاربران تردید دارند که یک ارز دیجیتال از بستر شبکه‌های مجازی بتواند برای آنها سرمایه‌سازی کند. این تردید با ماهیت اصلی ارزهای دیجیتال تا این لحظه همخوانی ندارد. از طرفی یک روزنه امید برای کاربران لیست شدن رمزارز کریپتویی «نات کوین» است که پیش از این در همین فضا ایجاد شد اما این موضوع ممکن است به‌کلی یک فرصت‌طلبی و ویژگی فریبکارانه باشد. یکی از موارد دیگر آن، ورود بسیاری افراد و غیرمتخصص‌ها به ویترین ارزهای دیجیتال است که خود از این فضا اعتمادزدایی می‌کند. برای کاربر سخت است که به یک شبکه اجتماعی برای درآمدزایی دیجیتال اعتماد کند. 

از دیگر نکات قابل‌توجه درباره «همستر کامبت» این است که دومین بازی کریپتویی است که در فضای تلگرام راه‌اندازی و عرضه شده است و می‌توان از آن استنباط کرد که سازندگان آن درحال آزمون و خطا درباره رفتار کاربران هستند تا درنهایت بتوانند با داده حاصل از آن، درباره ورود به بازارهای ارز دیجیتال تصمیم بگیرند، چراکه اگر قرار بر ورود به بازارهای ارز دیجیتال بود، پیش از این و با «نات‌کوین» می‌توانستند در آن بمانند. 

می‌توان بخشی از رفتار کاربران ایرانی را به‌نحوی تحلیل کرد. به نظر می‌آید عمده کاربران این بازی را ایرانیان تشکیل داده‌اند. ما در ایران شکاف عمیقی میان دولت-ملت داریم که وضعیتی استثنایی ایجاد کرده است. بسیاری از کاربرانی که هوادارانه فضای تلگرام را پیش از این ترک کرده بودند حالا و احتمالا متاثر از مشکلات اقتصادی و معیشتی به این فضا برمی‌گردند. موضوع فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی در کشورهای دیگر مانند چین، هند یا روسیه وجود دارد و تنها در کشور ما نیست اما به نظر می‌آید چون در ایران وابسته به انگیزه‌های سیاسی است و نه فرهنگی، اجتماعی یا آموزشی، به همین علت هنوز ازسوی مردم مورد پذیرش واقع نشده است. 

ازلحاظ اخلاقی نمی‌توان افراد را برای اقبال به این فضاها محکوم کرد. ممکن است انگیزه‌های تفریح و تجربه جدید پشت آن باشد اما اینکه امید کسب درآمد و ثروت پشت این رفتار باشد، کمی ساده‌لوحانه به نظر می‌آید و اتفاق تازه‌ای هم میان ما ایرانیان نیست که به اتفاقات پیرامون نگاهی خوشبینانه داریم. شاید بخشی از آن را بتوان با نوسان‌ها و بحران‌های شدید اقتصادی و تاثیری که بر قوای شناختی افراد می‌نهد، توجیه کرد.

باید سرگرم هیچ شویم به تحقق یک رویای پوچ

مسعود کارگر ـ دبیر گروه فرهنگ:

رویای درخت سکه

بازی‌های کریپتو و بلاک‌چین نسل جدیدی از بازی‌های دیجیتالی در بستر سایبری هستند که می‌خواهند مخاطب خود را علاوه‌بر انداختن در مسیر سرگرمی یک بازی، تحمیل پرداخت هزینه اشتراک، اجبار به مصرف اعتبار اینترنت و تشدید حس رقابت برای پیروزی در یک اتمسفر موهومی، آنها را در دور باطل رسیدن به آرزوهای یک شب و پولدار شدن یک‌روزه بیندازند. جریان این رقابت و عطش برتری که هیچ پایه و استواری چه از منظر واقع‌گرایی و چه تحقق خوشبختی و رفاه درحقیقت زندگی معاصر را ندارد، افراد را به‌سمت جنون شهوت زیاده‌خواهی و تمامیت‌خواهی، خواهد کشاند که برای اثبات رکوردها، امتیازها و بالاتر بودن در همه سطوح، دائما در این فضا زیست داشته و از پیرامون، رخدادهای مهم اطراف و اصل زندگی غافل شده و با حضور مستمر در این بستر قمارآلود، تنها به فربه شدن نظام سرمایه‌داری و تهی شدن خود در همه ابعاد کمک خواهند کرد.

این بازی‌های آغشته به درآمدزایی بی‌پشتوانه و بی‌مسئولیت، روال زندگی طبیعی را مختل و روند زیست خانواده محور و فرآیند آینده‌نگری بر پایه عقلانیت، علم و آگاهی را به لبه پرتگاه بی‌هویتی سوق خواهد داد. شاید عده معدود و محدودی بتوانند از این راه کسب درآمد داشته و با وجود درگیری شدید با این فضا بتوانند به زندگی عادی خود نیز برسند و در حد مناسب پیش بروند. اما خیل کثیری از طبقه متوسط و پایین جامعه در این رقابت بر سر هیچ، همانند ادوار مختلف گذشته که مدل‌های متعدد هرمی و کسب درآمد بدون زحمت و تخیلی آن، باعث فروپاشی‌شان در همه زمینه‌ها شد، این مکانیزم نیز همان راه سقوط و شکست را برای‌شان پدید خواهد آورد. این مدل جدید اما سرعت چنین فروپاشی و سقوطی را شدیدتر و قدرت غوغاسالاران نافی از آن را بیشتر خواهد کرد. این یک شعار و موعظه در یک کلونی ذهنی یا زیست طبقاتی نیست، بلکه تحلیلی از واقعیت موجود از رخدادهای تاریخی و بزنگاه‌های پیش رو است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.