۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۱
کد خبر: ۱۷٬۰۵۱

در تاریخ تحولات تمدنی، هرگاه ابزار تازه‌ای پدید آمده، انسان نه فقط با ابزار، بلکه با «تغییر نسبت خویش با جهان» روبه‌رو شده است.

آگاه: اینستاگرام را نمی‌توان صرفا یک نرم‌افزار ارتباطی دانست؛ اینستاگرام یک «اقلیم ادراکی» است؛ جهانی بدیل که در آن، ادراک، ارزش، زیبایی و حتی معنای زندگی دگرگون می‌شود. در این زیست‌جهان نو، واقعیت نه آن است که هست، بلکه آن است که نمایش داده می‌شود. آنچه در ابتدا ابزار بیان بود، اکنون بدل به ابزار تعیین شده است؛ انسان کاربر، موضوع استفاده‌ رسانه شده است و از همین‌جاست که بحران، نه از اخلاق آغاز می‌شود و نه از سیاست، بلکه از «هستی‌شناسی انسان» شروع می‌شود.
سبک زندگی ایرانی، که تاریخی هزارساله از توازن میان عقل و عشق، فرد و جمع، سنت و نوآوری را در خود دارد، در برابر چنین فضایی دچار نوعی «انفصال هویتی» می‌شود. اینستاگرام، میدان تراکم تصویر و سرعت است و جامعه‌ ایرانی، جامعه‌ تراکم معنا و تامل. هنگامی که «صورت» بر «سیرت» غلبه می‌یابد، زیست ایرانی از درون، دچار انقباض فرهنگی می‌شود. در جامعه‌ ما، اینستاگرام، به‌تدریج از ابزار ارتباطی به «محیط زیست فرهنگی» تبدیل شده است. زیست مجازی ما دیگر افزوده بر واقعیت نیست، بلکه جایگزین آن شده است.
خانواده در معرض «فروپاشی حضور» است؛ جمع، در هیاهوی تصویر تحلیل می‌رود و معنا، در سطح صورت دفن می‌شود. روابط، از معنا به محتوا و از محتوا به محتمل الگوریتمی تقلیل می‌یابد. در این فضا، انسان ایرانی نه تنها در معرض تهدید فرهنگی، بلکه در معرض «تحریف وجودی» است؛ زیرا خود را نه در آینه‌ حقیقت، که در آینه‌ لایک و فالو می‌بیند. آنجا که هویت، از ادراک خودی به بازتاب تصویری تبدیل می‌شود، انسان دیگر «فاعل» نیست، بلکه «مفعول نگاه» است.
اما این بحران، در عین تهدید، حامل فرصت نیز است و نباید این فضا را صرفا به چشم تهدید نگریست. هر تمدنی در لحظه‌ تهاجم، استعداد تولد تازه‌ای دارد. همان‌گونه که انقلاب اسلامی توانست رسانه را از ابزار سلطه به منبر هدایت بدل کند، فضای مجازی نیز می‌تواند به «عرصه‌ جدید جهاد تبیین» مبدل شود؛ مشروط بر آنکه فهم ما از رسانه، به فهم از انسان ارتقا یابد. در واقع، هر رسانه‌ای بازتاب انسان‌شناسی خود است. اینستاگرام بازتاب انسان مصرف‌گرا، نمایشی و مقطع است. اما همین فضا، اگر از درون بازتعریف شود، می‌تواند بستری برای بروز خلاقیت‌های جوان ایرانی در روایت هویت، در هنر متعهد، در تعلیم حکمت و در تبلیغ معارف باشد. «هوش ایمانی» اگر بر «هوش مصنوعی» چیره شود، فضا از تهدید به فرصت بدل خواهد شد. مسئله، نفی شبکه نیست، بلکه نفی انفعال است. شبکه را نمی‌توان حذف کرد، اما می‌توان در آن زیست، بی‌آنکه در آن ذوب شد. مشروط بر آنکه روایت را از چنگ روایت‌سازان بیرون آورد.
نقش نسل جوان در این میدان تعیین‌کننده است. جوان ایرانی، به حکم طبع حقیقت‌جوی خود، اگر به درک معرفتی از رسانه نرسد، در دام روایت‌های مهندسی‌شده گرفتار می‌شود و اگر به بصیرت رسانه‌ای دست یابد، خود به تولیدکننده معنا بدل خواهد شد. امروز مسئله، صرفا اخلاق استفاده از فضای مجازی نیست، بلکه «فلسفه استفاده» است. باید نوجوان و جوان ما بیاموزد که در فضای مجازی چگونه ببیند، نه فقط چه ببیند؛ چگونه حضور یابد، نه فقط چقدر.
اینستاگرام خطرناک‌ترین جلوه‌گاه «تقدم تصویر بر حقیقت» است. در منطق حکمت اسلامی، صورت باید مظهر معنا باشد؛ اما در اینستاگرام، معنا در حاشیه‌ صورت محو می‌شود. از همین‌روست که زیبایی، به جای آنکه آینه‌ حقیقت باشد، بدل به صنعت اغوا می‌شود و شهرت، جای شرافت را می‌گیرد. این انحراف ادراکی، اگر مهار نشود، نه تنها اخلاق، بلکه ایمان را نیز در سطحی از نمایش و نماد تهی می‌سازد.
رهبر حکیم انقلاب، سال‌هاست بر جهاد تبیین تاکید دارند؛ جهادی که امروز جبهه‌ نخست آن، همین شبکه‌های اجتماعی‌اند. اینستاگرام، میدان تهاجم نیست؛ میدان امتحان است. هر پُست، می‌تواند شمشیری باشد
بر فرق جهل یا پله‌ای برای سقوط در غفلت. رسالت صاحبان قلم و بیان، آن است که در این میدان، به جای تولید هیجان، تولید معنا کنند. در عصر انفجار تصویر، آن‌کس که معنا می‌سازد، فاتح آینده است.
امروز ما در میانه جنگی خاموش میان «صورت و سیرت» ایستاده‌ایم. امروز خاکریز جهاد در جبهه ذهن است. نسلی که در فضای مجازی رشد می‌کند، معمار آینده است. اگر او در منطق تصویر، بی‌پناه رها شود، آینده معنا از دست خواهد رفت. اما اگر او را به سلاح معرفت و نقد مجهز کنیم، همین شبکه‌ها به دانشگاه تفکر بدل خواهند شد.
آینده فضای مجازی را، نه فیلترینگ تعیین می‌کند و نه آزادی بی‌قید؛ بلکه «حکمت حضور» تعیین می‌کند. جامعه‌ای که بتواند این فضا را از درون معنا کند، از آن عبور نمی‌کند بلکه آن را تعالی می‌دهد. ایران قوی، در عصر دیجیتال، نه با حذف پلتفرم‌ها بلکه با «تولید الگوی زیست مومنانه در جهان مجازی» معنا می‌یابد. آینده رسانه، نه آینده تکنولوژی، بلکه آینده انسان است و انسان ایرانی، اگر خود را از نو بازتعریف کند، در این میدان نیز پیشرو خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.