از نگاه دکتر وحید شقاقی‌شهری، استاد اقتصاد و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی مهم‌ترین اولویت و اصلی‌ترین کار دولت چهاردهم مهار تورم است. تا زمانی که اقتصاد ایران نتواند تورم را مهار کند امکان رشد اقتصادی، رشد سرمایه‌گذاری، پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد و ثبات اقتصادی وجود نخواهد داشت.

آگاه: مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی پیش روی دولت چهاردهم چیست و دولت برای حل سریع و اورژانسی این بحران‌ها باید چه سازوکاری فراهم کنند؟
مهم‌ترین و اولویت اصلی دولت چهاردهم مهار تورم است. تا زمانی که اقتصاد ایران نتواند تورم را مهار کند، امکان رشد اقتصادی، رشد سرمایه‌گذاری، پیش‌بینی‌پذیری اقتصاد و ثبات اقتصادی وجود نخواهد داشت؛ لذا اولین و مهم‌ترین اولویت دولت چهاردهم این است که بتواند تورم را مهار کند. دولت سیزدهم مسئله کنترل تورم را از سال پیش شروع کرد؛ ولی ایراد کار این بود که بانک مرکزی دولت سیزدهم مهار تورم را صرفا با اتکا به سیاست‌های پولی آغاز کرد؛ درحالی‌که معتقدم مهار تورم در ایران نیازمند رویکرد همه‌جانبه‌ای هم از کانال سیاست‌های مالی، هم سیاست‌های پولی، هم سیاست‌های ارزی و هم سیاست‌های بخش واقعی را می‌طلبد. برخلاف اقتصادی مثل اقتصاد آمریکا که صرفا با اتکا به سیاست‌های پولی می‌تواند تورم را به‌صورت پایدار مهار کند، این اتفاق در ایران اینگونه نیست و مهار تورم نیازمند هماهنگی بین سیاست‌های مالی، سیاست‌های پولی، سیاست‌های ارزی و سیاست‌های بخش واقعی است و اولویت با سیاست‌های مالی است و ریشه اصلی تورم در اقتصاد ایران از حیث اولویت به ناترازی‌های اقتصاد کلان برمی‌گردد. اقتصاد ایران با ناترازی‌هایی مواجه شده که مدام بر شدت و تعداد ناترازی‌ها افزوده می‌شود و این ناترازی‌ها موجب شده فشار سنگینی بر کسری‌های بودجه تحمیل شود و از کانال فشار بر کسری‌های بودجه به رشد پایه پولی، رشد نقدینگی و تورم منجر شده است. بانک مرکزی دولت سیزدهم از وسط این حلقه شروع کرد؛ یعنی از بحث سیاست‌های پولی به سراغ مهار تورم رفت که شاید در کوتاه‌مدت نتیجه بدهد، ولی در میان‌مدت و بلندمدت امکان مهار تورم ممکن نیست.
اگر دولت چهاردهم بخواهد برنامه مهار تورم را آغاز کند، باید اولویت را بر مهار ناترازی‌های اقتصاد کلان بگذارد. کشور ما با ناترازی‌های شدیدی مواجه است؛ مثل ناترازی آب، ناترازی برق، ناترازی گاز، ناترازی بنزین، ناترازی بانک‌ها، ناترازی ارزی، ناترازی صندوق‌های بازنشستگی و شکاف تولید. درحال‌حاضر اقتصاد ایران با مجموعه‌ای از ناترازی‌های اقتصاد کلان مواجه شده که این ناترازی‌ها دائم بر دولت فشار وارد می‌کند و دولت ناچار می‌شود به رشد پایه پولی، رشد نقدینگی و دست‌درازی به بانک‌ها تن بدهد برای اینکه بتواند ناترازی‌ها را مهار کند و ماحصلش تورم می‌شود. اولویت مهار تورم از مسیر سیاست‌های مالی و ناترازی‌های اقتصاد کلان عبور می‌کند. دولت چهاردهم که می‌خواهد کار را شروع کند با مسائل جدی ناترازی مواجه خواهد شد؛ مثلا سال گذشته بیش از سه میلیارد دلار بنزین وارد کردیم و برآوردها نشان می‌دهد که امسال میزان واردات بنزین بیش از پنج - شش میلیارد دلار خواهد بود که دولت منابع مالی ندارد. الان شاهدیم که برق بسیاری از شرکت‌های تولیدی و صنعتی قطع می‌شود که به‌خاطر ناترازی بخش برق است یا در زمستان با قطعی گاز برخی از صنایع مواجه می‌شویم. هر سال به ناترازی صندوق‌های بازنشستگی افزوده می‌شود و امسال بیش از ۳۸۰همت ناترازی صندوق‌های بازنشستگی است که دولت مجبور شده این عدد را در بودجه بیاورد و به صندوق‌های بازنشستگی کمک کند. اینها فشار سنگینی به دولت وارد می‌کند و تا زمانی که نتوانیم این ناترازی‌ها را که برخی‌ها ریشه ۵۰ساله و برخی هم طی دهه‌های اخیر ایجاد شدند، کنترل کنیم، امکان کنترل پایدار تورم وجود نخواهد داشت. اشتباه بانک مرکزی آقای فرزین این بود که فکر می‌کردند با سیاست‌های پولی انقباضی می‌توانند تورم را مهار کنند که این یک خطای تصمیم‌گیری و تشخیص بود. دائم به آنها می‌گفتم مسیر را اشتباه می‌روند و ریشه تورم اول از ناترازی‌های اقتصاد کلان است و ارتباط چندانی به بانک مرکزی ندارد و به بخش‌های دیگر مرتبط است. دولت جدید همین که شروع به کار کند با انباشت ناترازی‌های اقتصاد کلان مواجه خواهد شد که به رشد پایه پولی و رشد نقدینگی فشار می‌آورد و می‌شود تورم. هفت سال است که اقتصاد ایران تورم بالای ۴۰درصد دارد و توان مردم به سر آمده و نمی‌توانند این تورم‌های بالا را ادامه بدهند. ریشه تورم در ناترازی است و لذا دولت چهاردهم به‌ناچار باید برای حوزه ناترازی‌ها به تصمیمات و جراحی‌های سخت دست بزند که نیازمند همدلی مردم، سرمایه اجتماعی، منابع مالی و مدیریت قوی است تا بتواند ناترازی‌هایی را که شاید برخی از آنها قدمت ۵۰ساله در اقتصاد ایران دارد جراحی کند و این مهم‌ترین، اصلی‌ترین و با اولویت بالاست که دولت چهاردهم با آن مواجه خواهد شد.

مشارکت هر چه بیشتر مردم در اقتصاد جزو مطالبات اصلی رهبری بوده است؛ برای تحقق این موضوع دولت جدید باید چه کار کند تا موفق باشد؟
آمار در دور اول انتخابات چهاردهم نشان داد که ۶۰درصد مردم بی‌تفاوت یا ناراحت یا گلایه‌مند هستند و علی‌رغم همه تلاش‌هایی که صورت گرفته، بیش از ۶۰درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند که به مسئولان کشور یک پیام می‌دهد و این است که بخشی از بی‌تفاوتی‌ها ماحصل شعارها یا وعده‌هایی بوده که انجام نشده است؛ برای مثال، یکی از وعده‌هایی که دولت سیزدهم داده بود رونق بازار بورس بود؛ ولی طی این سه سال، شرایط بدی را در بازار سرمایه شاهد بودیم؛ درحالی‌که این یکی از وعده‌های با اولویت دولت سیزدهم بود. در دولت‌های گذشته هم به همین ترتیب است؛ مثلا دولت دوازدهم و یازدهم وعده رونق بازار بورس را داده بودند، ولی شاهد بودیم در آن دولت‌ها بورس درگیر حباب شد و سرمایه مردم دود شد.  دولت‌های مختلف وعده‌های گوناگونی دادند که اجرا نکردند. بخشی از دلسردی مردم در وعده‌های بی‌حاصل یا روی زمین‌مانده ریشه دارد. وقتی با جوانان حرف می‌زنم و می‌گویم مشارکت کنید، می‌گویند چرا بیاییم؟ هر دولتی که آمده وعده داده و وقتی سر کار آمده جور دیگری عمل کرده است. اینها مردم را دلسرد می‌کند. اگر به‌دنبال مشارکت مردم در کشور هستیم، باید وعده‌های صادقانه بدهیم. اگر این مسئله ادامه‌دار باشد در دوره‌های آینده انتخابات روند نزولی مشارکت ادامه می‌یابد. دور قبلی ۴۸.۸درصد در انتخابات شرکت کرده بودند و این دوره زیر ۴۰درصد بود. مردم انتظار دارند و چون می‌بینند اتفاقی نمی‌افتد و وعده‌ها و شعارها عملی و محقق نمی‌شوند و فساد کنترل و رانت مهار نمی‌شوند نمی‌آیند و بی‌تفاوت می‌شوند و این برای مسئولان ارشد پی ام دارد. اگر آقایان پزشکیان و جلیلی هدفشان این است که بیایند و اتفاق مثبتی بیفتد، باید سر وعده‌هایشان بایستند که حداقل روزنه امیدی در جامعه ایجاد شود.

باتوجه‌به وجود تحریم‌ها و مشکلاتی که بر سر راه فروش نفت در کشور وجود دارد، عمده درآمد کشور باید از کجا فراهم شود تا ضربه نخوریم؟
 چه آقای پزشکیان و چه آقای جلیلی انتخاب شود باید مسئله تحریم‌ها را حل کنند. مسئله تحریم‌ها موجب حیف و میل و اتلاف منابع و تشدید شکاف ایران با رقبای همسایه می‌شود. از تحریم‌ها خسارت بسیار سنگینی بر کشور تحمیل می‌کنیم. در هیچ‌جای دنیا تحریم‌ها این‌قدر طولانی نیست و دهه۹۰ را کلا با تحریم‌ها سپری کردیم و سه سال از دهه جدید هم با تحریم‌ها طی می‌شود. تحریم‌ها از سال۹۰ شروع شد و حدود ۱۳سال است که ملت ایران دچار تحریم شدند و این تحریم‌ها موجب می‌شود هم خسارت سنگینی بر مردم وارد شود و هم منابع ملی هدر برود و فرصت‌ها از بین برود. هر دولتی که می‌آید اولویت سیاست خارجی‌اش باید گفت‌وگو برای حل تحریم‌ها باشد. طبعا در این گفت‌وگو بایستی بده‌بستانی هم صورت بگیرد و در هر گفت‌وگو و معامله‌ای که صورت می‌گیرد باید محورها و موضوعاتی تبادل شود. اینکه سهم مسئله تحریم‌ها را ناچیز و بی‌اهمیت بدانیم ظلم به کشور است و دولت باید تحریم‌ها را مدیریت و به مرور حذف کند و زمان هم نداریم که دائم این مسئله را کش بدهیم. منابع ملی ما محدود شده است بدون نفت و تبادلات اقتصادی فشار سنگینی بر منابع درون کشور وارد می‌شود و ذخایر کشور درحال کاهش است و اندازه اقتصاد ایران کوچک می‌شود و امکان اینکه بتوانیم با مالیات این اقتصاد را اداره کنیم به‌ویژه این هزینه‌های سنگین مقدور نیست و از این نظر دولت آینده باید در سیاست خارجی بر حل مسئله تحریم‌ها متمرکز شود تا از این کانال گشایشی به اقتصاد ایران وارد شود.

    

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.