۲۵ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۰
کد خبر: ۱۲٬۱۴۴

شادی خوب است یا بد؟

مجتبی مشهدی محمد ـ دبیر گروه فرهنگ

گرچه شادی و خوشحالی، از مواردی است که با اشاره به آن، می‌توانیم به میزان رضایت افراد از امور پی ببریم، اما جایگاه نادرست شادی و خوشحالی می‌تواند نشان از مواردی داشته باشد که ناشی از ناهنجاری هستند.

آگاه: شادی و خوشحالی به‌عنوان هنجار یا ناهنجار، نه براساس ذات خودشان، بلکه براساس زمینه، شرایط، میزان و تاثیری که بر فرد و جامعه می‌گذارند، تعریف می‌شوند. مرز بین شادیِ هنجارمند و ناهنجار را نمی‌توان با خطی ثابت ترسیم کرد، چون این مرز به عوامل متعددی مثل فرهنگ، موقعیت اجتماعی، انتظارات اخلاقی و حتی سلامت روانی فرد بستگی دارد. به‌طورکلی، شادی زمانی به‌عنوان یک رفتار هنجارمند درنظر گرفته می‌شود که با واقعیت‌های عینی و ذهنی فرد، نیازهای اطرافیان و هنجارهای پذیرفته‌شده اجتماعی هماهنگ باشد. مثلا خندیدن در یک مهمانی دوستانه کاملا طبیعی است، اما همان خنده در مراسم خاک‌سپاری ممکن است ناهنجار تلقی شود؛ نه به‌این خاطر که شادی ذاتا بد است، بلکه چون با بافت موقعیت تناسبی ندارد.
از طرف‌دیگر، شادی زمانی به‌سمت ناهنجاری می‌رود که از حدتعادل خارج شود، افراطی باشد یا در تضاد آشکار با شرایط موجود قرار بگیرد. مثلا کسی که در واکنش به هر رویداد- حتی اتفاقات ناراحت‌کننده- با شادی اغراق‌آمیز پاسخ می‌دهد، ممکن است دچار نوعی اختلال در تنظیم هیجانی باشد. در برخی موارد، این رفتار حتی می‌تواند نشانه یک مکانیسم دفاعی باشد؛ مثلا فردی که عمیقا غمگین است اما برای پنهان‌کردن آن، به‌زور می‌خندد. چنین شادی‌ای نه‌تنها ناسالم است، بلکه می‌تواند ارتباطات را مختل کند؛ چون دیگران را گیج می‌کند یا باعث می‌شود احساس کنند فرد به احساساتشان بی‌اعتناست. حتی در سطح اجتماعی، اگر شادی تبدیل به یک اجبار شود- مثلا وقتی جامعه مدام از افراد می‌خواهد «شاد» باشند، بدون اینکه فضایی برای بیان غم یا خشم باقی بگذارد- این شادیِ تحمیلی خود تبدیل به یک ناهنجاری پنهان می‌شود.
اما چطور مرز این دو را مشخص کنیم؟ یک راه این است که به سه مولفه اصلی توجه کنیم: زمینه، انگیزه و پیامد.
 اول زمینه را بسنجیم که آیا این شادی با موقعیت همخوانی دارد؟ دوم انگیزه فرد را بررسی کنیم که آیا این خوشحالی صادقانه است، یا صرفا یک نقاب اجتماعی است؟ سوم به پیامدها نگاه کنیم که آیا این شادی به فرد و اطرافیانش کمک می‌کند، یا باعث انزوا و سوتفاهم می‌شود؟ برای مثال، شادیِ کسی که پس از سال‌ها تلاش به موفقیت می‌رسد، هم زمینه مناسب دارد، هم انگیزه‌اش روشن و هم پیامدش الهام‌بخشی به دیگران است؛ پس هنجارمند طلقی می‌شود؛ اما شادیِ کسی که از درد دیگران لذت می‌برد (مثل خوشحالی بر اثر شکست طرف ضعیف)، حتی اگر در موقعیت مناسب (مثلا یک رقابت) رخ‌دهد، ناهنجار است، چون انگیزه و پیامدش مخرب است.
درنهایت، شادیِ هنجارمند همیشه انعطاف‌پذیر و مبتنی بر آگاهی است. یعنی فرد می‌داند چه زمانی باید شاد باشد و چه زمانی باید فضایی برای سایر هیجانات مثل غم یا خشم باز بگذارد؛ اما شادیِ ناهنجار یا خشک و انعطاف‌ناپذیر است (مثل اصرار بر خوشحالی در هر شرایطی) یا کاملا نامتناسب با محیط است (مثل شادی در پاسخ به فاجعه). پس شاید به‌جای اینکه بپرسیم «شادی خوب است یا بد؟»، بهتر است بپرسیم: «این شادی چه‌کاری برای من و اطرافیانم انجام می‌دهد؟» پاسخ این سوال معمولا مرز بین هنجار و ناهنجار را روشن می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.