«مستوران»؛ شهری در ناکجاآباد زمان و مکان؛ دیاری برآمده از فرهنگی هزاران ساله که در هیچ نقشه جغرافیایی ثبت نشده و وقایعش نیز در تاریخ رسمی بیان نشده است، اما چکیده‌ای از تاریخ ما در گستره جغرافیایی ایران زمین است.

«مستوران» و شنای زمستانی در دریای قصه‌های ایرانی

به گزارش آگاه: عبارت «هوالمصور» بر قاب تلویزیون نقش می‌بندد. صدای گرم، آشنا و آرامش‌بخشی به گوش می‌رسد: «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» و بعد همان صدا با همان تأنی و تأمل همیشگی، جملات گوش‌نوازی که برای همه ایرانیان و فارسی‌زبانان خاطره‌ساز است را بیان می‌کند: «یکی بود، یکی نبود؛ غیر از خدا هیچ‌کس نبود. راویان دانا و ناقلان توانا و قصه‌گویان کهن و چابک‌سواران دشت سخن با همت تمام گردونه کلام را این‌گونه به گردش درآوردند که...» و در ادامه، این مقدمه‌چینی با خلاصه‌ای تصویری از قسمت‌های پیشین یک مجموعه تلویزیون همراه می‌شود تا صدای سرشار از خاطره محمدرضا سرشار آغازگر بخش دیگری از یک داستان جذاب شود.

«مستوران» و شنای زمستانی در دریای قصه‌های ایرانی

«مستوران» تصویری با تکیه بر منابع نظم و نثر کهن، آن‌قدر رخدادها، اشخاص، وقایع و مؤلفه‌های آشنا دارد که مخاطب را با خود درگیر کند. مجموعه‌ای که سال گذشته و در فصل اول نیز با همین رویکرد و البته با راهبر و کارگردانی متفاوت از فصل دوم، توانست اثری آبرومند را روانه آنتن کند.

احیای سنت قصه‌گویی در محتوا و فرم

دلیل الفت بیننده با این شخصیت‌ها و وقایع بیش‌از هر چیز به‌خاطر ریشه داشتن آن‌ها در قصه‌ها و حکایت‌های کهن است. این همان مزیت «مستوران» است که با وجود داشتن قصه‌ای به‌ظاهر سرراست و ساده مخاطب را با خود همراه می‌کند. بنای فصل دوم «مستوران» ‌که در این شب‌های طولانی زمستان مهمان خانه‌های مردم است، همچون نخستین فصل آن، بر بنیان محکمی همچون سنت قصه‌گویی استوار است. از حیث محتوا، حکایت‌های کهن و قصه‌های دیرآشنا محتوای اصلی خرده داستان‌ها و وقایع این مجموعه را تشکیل می‌دهد.

«مستوران» و شنای زمستانی در دریای قصه‌های ایرانی

در شکل ارائه نیز مستوران تا حد امکان به شیوه‌های سنتی قصه‌گویی وفادار مانده است. حضور یک راوی همچون سرشار که تجربه‌ای گران‌سنگ از قصه‌گویی در رادیو داشته و بر ادبیات کهن و معاصر مسلط است و البته خود نیز از قصه‌نویسان پرمخاطب این سال‌ها بوده، گواهی بر این مدعاست. خواندن ابیات نغز با صدای گرم و مادرانه ثریا قاسمی در آغاز هر قسمت هم می‌تواند خاطره مادربزرگ‌های شیرین‌سخن و فرزانه یا حتی کهن‌الگوی شهرزاد قصه‌گو را به ذهن متبادر سازد. توجه ویژه‌ای که در عنوان بندی آغازین و پایانی، طراحی صحنه و لباس و دکور به هنر نگارگری ایرانی و رنگ‌های مورد استفاده در معماری این سرزمین شده نیز قابل‌توجه است.
فیلمنامه توانسته در چارچوب قصه‌گویی و ساختار حکایت‌های ایرانی حرکت کند. این اصل، برای مخاطبانی که سال‌ها چه در قاب تلویزیون و چه در پرده نقره‌ای سینما، بارها شاهد آثار ضدقصه، جریان سیال ذهن، رفت و برگشت وقایع در زمان، وقفه‌های متعدد و کند و تند شدن ریتم و شیوه‌های انتزاعی بوده‌اند تنوعی دل‌پذیر را ایجاد می‌کند. مستوران نه به‌دنبال تجربه‌گرایی در شیوه بیان قصه است و نه همچون برخی مجموعه‌های تلویزیونی بر ترفندهای فنی، خودنمایی دوربین و قاب‌بندی‌ها و  نماهای غریب تأکید دارد.

آن‌چه در مستوران اولویت دارد «قصه» است؛ این  مفهوم ریشه در خاک که مدت‌ها بود در رسانه ملی هم در غبار غفلت گم‌شده بود. داستان اصلی و خرده‌روایت‌ها با وجود این‌که واجد فراز و فرودهای لازم هستند، اما همزمان عناصری چون روانی، سادگی بیان و همه فهم‌بودن و پرهیز از اطناب و مغلق‌گویی و پیچیدگی را رعایت کرده‌است؛ هرچند متن فیلم‌نامه و گفت‌وگوها می‌توانست از حیث به‌کارگیری واژگان و جمله‌بندی‌ها ظرافت و زیبایی بیشتری داشته باشد.

«مستوران» و شنای زمستانی در دریای قصه‌های ایرانی

ترکیب گنجینه‌های کهن با قالب‌های به‌روز 

 حکمت‌ها و حکایت‌های منابع غنی و کهن داستان‌های ایرانی از جمله مثنوی معنوی، تاریخ بیهقی، شاهنامه فردوسی، کلیات سعدی، کلیات عبید زاکانی، پندنامه عطار، قابوس‌نامه عنصرالمعالی کیکاووس، جوامع‌الحکایات و لوامع الروایات، سفرنامه مقصود جهان، هزار و یک ‌شب، سفرنامه ناصرخسرو، چهارمقاله عروضی و... به خوبی در  خدمت کلیت داستان هستند.  

محمد حنیف که خود پژوهشگر و داستان‌نویس شناخته‌شده‌ای است در قامت نویسنده مستوران، این گنجینه‌های ارزشمند را با آثار پژوهشی و ادبی فولکلوریک جدید ترکیب کرده و معجونی شیرین و اثربخش پدید آورده است؛ کتاب‌هایی همچون «مثل‌های لُری»، «هویت ملی در قصه‌های عامه دوره‌ صفوی» و «بومی‌سازی رئالیسم جادویی» به قلم خود او و «ترانه و ترانه‌نویسی در ایران»، «امثال و حکم» مرحوم دهخدا، «کهنه‌های همیشه نو» زنده‌یاد مرتضی احمدی و مجموعه افسانه‌ها و قصه‌های کهن اقوام ایرانی و چندین کتاب پژوهشی و داستانی دیگر نیز بخش دیگری از مصالح این بنای تصویری هستند.

زبان پاکیزه و عفیف که از خصلت‌های فرهنگ قصه‌گویی یرانی است نیز در مستوران موردتوجه قرار گرفته است. در قسمت‌های ابتدایی و در ماجرای دلدادگی «ماه‌منیر» دختر حاکم شهر و «لطفعلی عطار» و یا گفتگوهای «صائب» و همسرش «نگین‌بانو» و سایر شخصیت‌های سریال شاهد هم‌نشینی کلام عفیفانه و جذابیت گفتار هستیم. در ادبیات عاشقانه و غنایی غنی ایران، حیا و ناز معشوق محوریت دارد و اوست که به‌سادگی پاسخ نیاز عاشق را نمی‌دهد. عاشق دلسوخته به لطایف‌الحیل نیاز خود را بیان می‌کند و در پی جلب توجه محبوب است.

براساس همین اصل داستانی است که هنگام مواجهه «ماه‌منیر»  و «لطفعلی» آن‌چه عیان‌تر به زبان ‌آمد از جانب لطفعلی بود. اوکه با رعایت ادب و با تکیه بر سخن حافظ شیرین سخن دل‌دادگی خود را نسبت‌  به حاکم‌زاده جوان بیان می‌کند که: «گوهری دارم و صاحب‌نظری می‌جویم» و معتقد است که «اگرچه پیشه اصلی‌اش عطاری است اما از این ‌پس کارم مرور خاطره این دیدار خواهد بود». ماه‌منیر هم در این ملاقات، به تعبیر راوی «عاشق نشد، اما دلش لرزید. نه برای مهربانی مرد رؤیاهایش و نه حتی برای چهره دلنشین لطفعلی که برای شوری که هم‌صحبتی با عطار جوان به جانش افکنده بود.»

«مستوران» و شنای زمستانی در دریای قصه‌های ایرانی

در مستوران، بهره‌گیری از عناصر روایی، اماکن، فضاها و شخصیت‌های آشنای حکایت‌های ایرانی چه در بخش‌های واقعی و چه در قسمت‌های جادویی و اسطوره‌ای داستان، همدلی مخاطب را برمی‌انگیزد. شاید مخاطب تیزبین با دیدن چند قسمت از این مجموعه، تکراری بودن کلیت قصه و برخی شخصیت‌های مثبت و منفی را گوشزد کند. در این که در برخی از جزئیات، دیالوگ‌ها و شخصیت‌پردازی مجموعه ایراداتی وارد است تردیدی نیست، اما در مجموع باید گفت مستوران نه یک روایت تکراری از حکایت‌های ایرانی بلکه مولود کشف،  بازآفرینی و ترکیب آنها در قامت داستانی جدید و با تکیه بر مؤلفه‌های جذاب و به روز است.

به این ترتیب، حکایت‌های کهن نیز با حفظ قد و بالای دل‌انگیز خود  جامه نو بر تن می‌کنند. حکایت‌هایی که میراثی ماندگار اما مهجور برای امروز ماست. این گنجینه با اندکی توجه از سوی نویسندگان اهل قلم و هنرمندان صاحب دَم و البته فرنشینان صاحب درهَم و مدیران باکرَم می‌تواند اسباب تولید آثاری ماندگار همچون مستوران شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.