الناز برکاتی- خبرنگار گروه فرهنگ: سریال آقای قاضی به کارگردانی سجاد مهرگان از مهرماه ۱۴۰۱ روی آنتن شبکه دو رفت. این سریال در ۴۲قسمت دو اپیزودی پخش شد و تا بهمن‌ماه همان سال ادامه پیدا کرد. در هر اپیزود ماجرای یک پرونده قضایی روایت شد؛ پرونده‌هایی که همگی از موضوعات و پرونده‌های واقعی اقتباس شده بودند. گروهی ۱۲نفره از نویسندگان به سرپرستی سیدمحمد حسینی، کار نگارش «آقای قاضی» را برعهده داشتند و کیومرث مرادی هم مسئول انتخاب بازیگر مجموعه بود.

ماندگار ی آقای قاضی در قاب تلویزیون

آگاه: این سریال به یکی از پربیننده‌ترین‌های تلویزیون بدل شد. سرگرمی‌سازی به همراه آموزش‌، اولویت اصلی سریال و گره‌گشایی پرونده‌ها ازسوی قاضی با هوشمندی از جذابیت‌های آن بود. «آقای قاضی» در ادامه اما با تلنگرهای زیرپوستی حقوقی تلاش کرد، کمک کند تا اطلاعات حقوقی مردم افزایش یابد و در پیچ‌وخم محاکم قضایی و دادسراها کمتر سردرگم شوند. این سریال همچنین تلاش داشت مخاطبان را با ابعاد انسانی روابط و مسائل حقوقی برای حل اختلافاتشان آشنا کند. در فصل دو نیز در هر قسمت به دو پرونده قضایی رسیدگی می‌شود و در ابتدا برای اینکه مخاطب از ماجرای اختلاف آگاه شود، راوی خلاصه‌ای از موضوع پرونده و ماجرای اختلاف خواهان و خوانده یا شاکی و متشاکی را در قالب نریشن توضیح می‌دهد. این مجموعه با روایت واقع‌گرایانه و جذابش درعین‌حال که به مخاطب آگاهی می‌دهد، در حد و اندازه خود از پس سرگرم کردن تماشاگر نیز برمی‌آید. این فصل از آقای قاضی با تفاوت‌هایی نسبت به فصل گذشته درحال انتشار است، برای بررسی روند کلی سریال و چالش‌های موجود در ساخت این اثر با سجاد مهرگان، کارگردان سریال به گفت‌وگو پرداختیم.

در این‌ سال‌ها سریالی با مضمون دادگاهی ساخته نشده بود، ایده ساخت مجموعه آقای قاضی از کجا شکل گرفت؟
شروعش از مشکل حقوقی خودم بود، این جرقه‌ای شد برای ساخت کاری که درنهایت به مردم آموزش حقوقی دهد. در آنجا متوجه شدم که چقدر نسبت به مسائل حقوقی ناآگاهیم و بسیاری اوقات به آن چیزی که حق مسلم خودمان است نمی‌رسیم، حقوق مدنی و عمومی خودمان را نمی‌دانیم حتی حقوق ساده‌ای مانند موجر و مستاجر، حقوق آپارتمان‌نشینی، راهنمایی و رانندگی خودمان را نمی‌دانیم و این موجب می‌شود، در بسیاری از مواقع به ما ظلم شده و زور گفته شود.
نکته بسیار مهم برای ساخت این مجموعه آن بود که کار آموزشی صرف نباشد. برای این سریال نام Edutainment  را انتخاب کردم، ترکیبی از Education و entertainment، یعنی ترکیبی از سرگرمی و آموزش. تمرکز برای ساخت این اثر بر این بود که در ابتدا مخاطب سرگرم شود و لذتی بادوام از جنس زیبایی‌شناختی و معرفتی برای مخاطب ایجاد شود و در کنارش آموزش هم داده شود؛ بنابراین سعی شده به قصه‌هایی پرداخته شود که روان‌پردازش باشند. چیزی که سینمای هالیوود به ما آموزش داده این است که قصه‌ها روان‌پردازش باشند. سینما تنها هنری است که مخاطب برای برقراری ارتباط با آن به هیچ مهارتی نیاز ندارد اما در سایر هنرها نیازمند مهارت خاص هستند؛ به‌عنوان مثال زمانی که می‌خواهیم شاعر شویم باید سواد داشته باشیم اما برای تماشای اثر سینمایی حتی سواد هم نداشته باشیم، مضمون را متوجه می‌شویم. زمانی که می‌خواهیم مضمون و موضوع یک نقاشی را بفهمیم باید به دنیای رنگ‌ ونمادها آشنا باشیم اما در سینما فقط به قصه نیاز داریم؛ قصه‌ای که روان باشد. در آقای قاضی بسیار سعی شده تا قصه‌ها روان‌پردازش باشند و مردم بسیار راحت با آن ارتباط برقرار کنند؛ داستان‌هایی که هم از جنس مشکلات خودشان باشد و هم از جنس مشکلاتی که حدس می‌زنند ممکن است در زندگی به آن دچار شوند.
فضای دادگاهی در آقای قاضی کمی با فضای دادگاهی واقعی متفاوت است، این یکی از نقدهایی است که به آقای قاضی وارد شده است، چرا این تفاوت در ساخت اثر ایجاد شده است؟
الگویی که در سینمای ایران به آن بی‌توجهیم آن است که ازلحاظ فضاسازی می‌توانیم فضا را ایده‌آل کنیم اما داستان‌ها را حق نداریم غیرواقعی کنیم. ما در آقای قاضی همین‌کار را انجام دادیم، در این مجموعه فضاسازی به این شکل است که شاید الگوی قضایی و دادرسی این شکلی نداریم اما قصه‌ها کاملا واقعی‌اند و برگرفته از پرونده‌های واقعی مردم هستند.
معیار گزینش پرونده‌ها چه بود و چگونه به این پرونده‌ها دسترسی پیدا کردید؟
در فصل اول پژوهشی مفصل انجام شد و پرونده‌هایی را که تکرار بیشتری در قوه قضاییه داشتند از طریق این پژوهش به دست آوردیم و دراماتیک‌ترین پرونده‌ها انتخاب شدند. با قوه‌قضاییه، معاونت پیشگیری از جرم و مرکز رسانه قوه صحبت کردیم و پرونده‌هایی را که مردم بیشتر به آن دچار هستند به دست آوردیم. ما در حوزه مالک و مستاجر شاید هزار زیرمجموعه شکایتی داشته باشیم اما پرتکرارترین آنها در حوزه استفاده از مشاعات، دعواهای مربوط به پارکینگ، تعمیر وسایل داخل منزل و... هستند. داستان‌ها از طریق قوه‌قضاییه، مصاحبه با قضات یا از دل کتاب‌های محدودی که داستان‌های مربوط به قضات و دادگاه دارند، به دست آمده است. پس از اینکه پرونده‌های پرتکرار را به دست آوردیم با سه اولویت شروع کردیم. نخستین اولویت داشتن قصه جذاب بود که با قصه عمومی مردم کمی متفاوت باشد، دومین اولویت آن بود که داستان شخصیت جذابی داشته باشد؛ شخصیتی که شاید قصه معمولی داشته باشد اما شخصیتی بسیار جذاب داشته که بتواند مخاطب را با خودش همراه کند. درنهایت اگر هم پرونده قصه و شخصیت جذابی ندارد گره‌گشایی‌هایی ناب داشته باشد، یعنی فرآیند کارآگاهی جذابی داشته باشد. بیشتر تلاش داشتیم که هر سه مورد را داشته باشد اما اگر نداشت، حداقل یک مورد را داشته باشد.
برای ساخت این مجموعه با پرونده‌های خاص با چه چالش‌هایی مواجه شدید؟
یکی از سختی‌هایی که آقای قاضی داشت این بود که علاوه‌بر طراحی درام نمایشی، نیازمند طراحی درام حقوقی نیز بود. این پرونده‌ها و داستان‌ها ازسوی پنج کارشناس حقوقی مطالعه می‌‎شد و آنها نظر می‌دادند. ایجاد تعادل بین علم و هنر یکی از چالش‌های عجیب و عظیم و ما در این مجموعه بود و سختی‌های بسیاری داشت.
برای صحبت با قضات با چالش‌های ویژه‌ای روبه‌رو نشدید؟
 در فصل اول برای صحبت با قضات بسیار چالش و دشواری داشتیم، چراکه در سریال‌های ایرانی تجربه درام دادگاهی نداشتیم. قوه‌قضاییه بالطبع اعتماد نمی‌کرد و خب نگاهی بحق داشتند، قضات در فصل نخست اصلا مصاحبه با ما را نمی‌پذیرفتند. پس از پخش نخستین فصل و بازخوردهای بسیار خوبش در ساخت فصل دوم مشکلی نداشتیم، با هر قاضی که تمایل داشتیم صحبت می‎‌کردیم و آنها هم با روی گشاده همکاری می‌کردند و گاهی خودشان ایده می‌دادند.
برخی از کارشناسان حقوقی ایراداتی به مجموعه گرفته بودند و نقدهایی داشتند، مشاوران حقوقی شما قضات بودند یا از وکلا و مشاوران حقوقی هم کمک گرفتید؟
قوه‌قضاییه سه قاضی را که جز قضات برجسته کشور هستند به‌عنوان مشاور معرفی کرده بود و همه پرونده‌ها توسط این قضات خوانده و نظر داده می‌شد و ما هم این نظرات را اعمال می‌کردیم. حساسیتی که وجود داشت آن بود که آموزش حقوقی اشتباه به مخاطب داده نشود. بسیاری از نقدهایی که وجود دارد مربوط آیین دادرسی است، چراکه در این سریال آیین دادرسی به‌صورت نمایشی درآمده است؛ فرآیندی که در دادگاه شاید ۳ یا ۶ماه طول بکشد، در یک جلسه خلاصه می‌شود. بخشی از نقدها به این است که آیین دادرسی طولانی‌تر از این است اما خب به‌دلیل نمایشی بودن زمان محدود شده است. بخشی از این نقدها از سوی وکلاست، ما نگاهی که در فصل نخست آقای قاضی داشتیم و در آقای قاضی۲ هم داریم این بوده که مردم را مقابل قانون قرار دهیم و واسط میان مردم و قانون را حذف کنیم، مگر در پرونده‌هایی که حتما نیازمند حضور وکیل است. حذف وکلا تعمدی بوده و بناست تا خود مردم بتوانند مسائل کوچک را حل کنند این موضوع ازلحاظ دراماتیک بسیار مهم است. زمانی که وکیل حضور داشته باشد مخاطب به‌دنبال آن نیست که آموزش ببیند. هدف این برنامه آن است که مردم آگاه شوند و این به آن معنا نیست که نباید از وکلا کمک گرفت، می‌توان برای حل مشکل وکیل هم گرفت اما مخاطب با این آموزش‌ها باید بتوانند مطالبه درست از وکیل خود هم داشته باشد. قضاتی که به ما مشورت می‌دادند در مسائل حقوقی یک پرونده با یکدیگر نظرات متفاوتی داشتند و ما هم در نهایت یکی از نظرات را انتخاب و اجرا می‌کردیم. نظرات متمایزی در یک رأی وجود دارد، یک قاضی ممکن است برای پرونده‌ای حکم یکسال زندان دهد و قاضی دیگر حکم دو سال زندان دهد. قانون هم برای یک جرم یا موضوع حقوقی بازده زمانی متغیر یک تا پنج سال قرار داده است؛ بنابراین ممکن است نظرات متمایز باشند، یک قاضی حکم جایگزین دهد و قاضی دیگر نه. همیشه درگاهی میان علم و هنر وجود دارد، در هنر، اول احساس می‌کنیم بعد در مورد آن صحبت می‌شود. در علم، اول فکر می‌شود سپس درباره آن صحبت می‌شود. بسیاری اوقات با قضات این مشکل را داشتیم آنها ابتدا درباره داستان فکر می‌کردند اما ما در وهله نخست، کارکرد احساسی آن را در نظر می‌گرفتیم و معتقد بودیم در این لحظه مخاطب نیازمند لحظه احساسی است، درنهایت گاهی ما کوتاه می‌آمدیم و گاهی هم قضات، که به یک چارچوب درست به‌لحاظ جذابیت و الگوی حقوقی برسیم.
یکی از وجوه تمایز این فصل با فصل قبلی در این است که فصل قبلی تنها در فضای دادگاه فیلمبرداری شده بود اما در این فصل به زندگی خود قاضی هم پرداخته می‌شود، به‌طبع تعداد لوکیشن‌ها نیز افزایش می‌یابد، هماهنگ کردن بازیگران و آفیش کردن آنها سخت است، حالا که لوکیشن‌های دیگر هم اضافه شده، دشواری‌ها دو چندان نشده است؟
پس از ساخت آقای قاضی۲ به این نتیجه رسیدم که فیلمبرداری مختارنامه از آقای قاضی ساده‌تر بود. کار با این تعداد بازیگری که هیچ تجربه‌ای ندارند بسیار دشوار است، چه بسا اینکه هربار برای قصه‌های متفاوت باید شخصیت‌سازی شود. این را هم باید در نظر داشت که در فضای بسته‌ای که به لحاظ بصری دچار محدودیت هستیم، بیشتر باید روی داستان و بازیگردانی تمرکز کنیم که خود پیچیدگی‌های بسیار عجیبی دارد. در یک سریال مرسوم یکبار راکوردگیری گریم انجام می‌شود و تا آخر سریال اندکی تغییرات ایجاد می‌شود اما در سریال آقای قاضی، هر روز بازیگران عوض می‌شدند و باید هر روز گریم جدید، لباس جدید، تمارین جدید و... شکل می‌گرفت. در واقع هر روز همه‌چیز از اول آغاز می‌شد. زمانی که لوکیشن‌ها زیاد شد این سختی‌ها چند برابر نیز شد، اما مخاطب نیاز داشت فرمت آقای قاضی توسعه پیدا کند. این مجموعه فرمتی جدید است که مشابه آن را در تلویزیون نداشته‌ایم و مخاطب باید به‌مرور با این فرمت خو بگیرد، چراکه مخاطب نیاز دارد هر روز با مباحث جدیدی آشنا شود اما نباید به‌یکباره این اتفاق رخ دهد که اصل جریان از میان برود. وقتی فضای جدید تعریف شود ناخواسته درام جدید هم شکل می‌گیرد.
پس از پایان فصل یک، مخاطب بسیار درخواست داشت که زندگی و چالش‌های آقاضی را ببینند و با آن شخصیت همراه‌تر شوند. ما هم در فصل دوم به زندگی آقای و چالش‌های او در قضاوت نزدیک‌تر شدیم و سعی کردیم مصائب و شیرینی‌های زندگی‌اش را به مراتب بیشتر به نمایش بگذاریم. در فصل گذشته تنها سرباز و منشی حضور داشتند اما در این فصل وکیل، منشی، سرباز و... ایفای نقش خواهند کرد که در ادامه سریال خواهید دید.
مشابه این سریال در صداوسیما و ایران نساخته نشده است، مشابه خارجی آن ساخته شده که باتوجه به تفاوت‌ها در قانون از آن الگوبرداری نکرده‌اید، نگران نبودید خروجی کار شبیه به آن چیزی که در نظر دارید، نشود و بازخوردهای خوبی نداشته باشد؟
مطمئنا می‌ترسیدم و با آن چیزی که در نظر داشتم همه گمان می‌کردند که نتیجه خوبی نخواهد داشت. من اصرار داشتم بازیگر معروف در مجموعه حضور نداشته باشد، چراکه تمایل داشتم مخاطب نسبت‌به هیچ‌یک از شخصیت‌ها عقبه ذهنی نداشته و سریال برایش باورپذیر باشد. از سوی دیگر، اصرار داشتم که تک لوکیشن کار شود و سبک مستندوارگی اثر حفظ شود. همچنین می‌خواستم سریال هر روز منتشر نشود و یک تا دو روز در هفته پخش شود، خب همه اینها نشانه این بود که اثر خوبی ساخته نشود، علاوه‌بر ترس هیچ تجربه‌ای هم در این زمینه وجود نداشت.در جوکر مخاطب دوربین‌ها احساس می‌شود و مخاطب دوربین‌ها را می‌بیند. آقای قاضی با هفت دوربین فیلمبرداری می‌شود، برای اینکه دوربین‌ها در جای مناسب خود قرار بگیرند، بسیار تلاش کردیم. فیلمبرداری در یک محیط بسته بسیار چالش‌برانگیز بود.بزرگ‌ترین چالش دیگر ما کار با بچه‌های تئاتری بود که هیچ‌کدام تجربه فعالیت مقابل دوربین را نداشتند. فرآیند تولید یک سریال معمولی به این شکل است که هنرمند یک روز آفیش می‌شود و در  آن یک روز ۱۰دقیقه مقابل دوربین قرار می‌گیرد، برای آن سکانس ۱۰دقیقه تمرین می‌کند اما در آقای قاضی بازیگر باید حداقل ۳۰دقیقه دیالوگ حفظ می‌کرد و آن را سه‌بار اجرا می‌کرد. برای بازیگر تئاتری که تجربه ندارد، بسیار سخت بود.
همه عوامل بازیگران تئاتر بودند که تجربه نداشتند؟
تعداد محدودی از بازیگران تجربه داشتند. در فصل دوم از بازیگران چهره همچون بهنام شرفی، امین میری، مجید حجت، شقایق خاکپور، کیومرث مرادی و... استفاده کرده‌ایم که در ادامه خواهید دید اما خب تعداد این افراد چهره بسیار محدود است که شاید به ۱۰نفر نیز نرسد.
چرا فصل دوم را شعبه ۱۲۱ نام گذاشتید؟
از لحاظ دراماتیک ما در طبقه اول یک دادسرا هستیم و طبقات نخست دادسرا از ۱۰۰ آغاز می‌شود. نکته دیگر آن است که عدالت نماد واضحی به‌نام ترازو دارد، قاضی شاهین ترازو است. شانیت قاضی نسبت به خواهان و خوانده هم اندازه آنها است و هم اندازه آنها نیست و باید بالاتر از اینها نیز باشد بنابراین ۱۲۱ را در نظر گرفتیم در آقای قاضی هم فرم ترازو شکل دارد.
بازخوردها نسبت به فصل دوم آقای قاضی چگونه است؟
بسیار خوب است. یکی از مشکلاتی که وجود دارد تبلیغات کم تلویزیون برای آثارش است. ما در یوتیوب بیشتر از رسانه ملی تبلیغ می‌شویم. کلاکت هر قسمت در یوتیوب حدود ۳۰۰هزار بازدید می‌خورد که در این پلتفرم رقم عجیبی محسوب می‌شود. هر کلیپ ما در اینستاگرام که خود مردم منتشر می‌کنند و بازدید آنها به ۲۰میلیون می‌رسد. در همین فضا همه کامنت‌ها پرسش درباره زمان پخش سریال است و مخاطبان نمی‌دانند سریال از کدام بستر منتشر می‌شود. زمانی که یک سریال مخاطب گسترده و عمومی پای کار دارد باید تبلیغات گسترده داشته باشد که متاسفانه تبلیغات خوبی برایش صورت نمی‌گیرد.
خودتان تبلیغات نداشتید؟
بودجه‌هایی که سازمان برای پروژه‌ها در نظر می‌گیرد چندان نیست که تهیه‌کنندگان بتوانند تبلیغات گسترده داشته باشند و بخش اعظمی از بودجه صرف پروژه می‌شود. باید الگویی برای تبلیغات توسط صداوسیما طراحی شود.
خودتان برای نحوه تبلیغات پیشنهادی دارید؟
تبلیغات در فضای پلتفرم‌ها بسیار گسترده است. به‌فرض اگر بودجه یک اثر ۳۰میلیارد است، ۱۰ تا ۲۰درصد آن به تبلیغات اختصاص می‌یابد. این عدد در رسانه ملی یک‌هزارم هم حساب نمی‌شود. سریال آقای قاضی تنها مجموعه تلویزیونی است که مردم خودشان دست به تبلیغ آن در فضای مجازی زده‌اند. پلتفرم‌ها رقیب تلویزیون نیستند، بلکه فضای مجازی رقیب اصلی رسانه ملی است. مردم دنبال سریال‌های باکیفیت هستند. پوست شیر بهترین سریالی است که در این‌ سال‌ها منتشر شده است. اگر این سریال در تلویزیون منتشر می‌شد مخاطبان بیشتری جذب می‌کرد. مشکل اساسی نحوه بودجه‌بندی است، بودجه‌بندی نه به معنای بودجه برای عوامل پروژه بلکه برای کیفیت و تجهیزات اثر. دنیای سریال‌سازی جدید بازیگرمحور نیست، سریال‌های نتفلیکس، آمازون، اپل و... بازیگران مطرحی ندارند اما داستان‌های جذاب و روان دارند و بودجه صرف صحنه، دوربین، کارگردانی و متن و... شده است. تلویزیون حاضر است به بازیگر بودجه بدهد اما برای تجهیزات نه. درنهایت کیفیت مبتنی بر قصه و جنس امکانات مخاطب را جذب می‌کند؛ بنابراین باید محتوای باکیفیت بسازیم، چه با بازیگران چهره و چه بدون حضور بازیگران چهره.
باوجوداین اگر سریال را در بستر پلتفرم منتشر می‌کردید زودتر و بهتر دیده نمی‌شد؟
مخاطب آقای قاضی عمومی است. اگر نگاه را از مخاطب تهران‌زده برداریم، مخاطبان خارج از تهران، مخاطبانی‌اند که شاید تهیه اشتراک پلتفرم‌ها برایشان دشوار باشد. به همین دلیل تمایل داشتم که این سریال از رسانه عمومی منتشر شود. شاکله اساسی آقای قاضی عدالت است و باید عدالت را همه مردم فراگیرند، نه‌تنها مخاطبان اختصاصی.
درنهایت خروجی آقای قاضی به آن چیزی که در ذهن خودتان بود و برایش برنامه داشتید، شبیه شد؟
در فصل نخست، آقای قاضی به ۳۰ تا ۴۰درصد از چیزی که مدنظرم بود رسیدم اما در فصل دوم به ۵۰ تا ۶۰درصد رسیدم. هنوز آقای قاضی جا دارد که بیشتر از این رشد کند.
باتوجه به اینکه در فصل اول ۳۰درصد از کار مطابق خواسته ذهنیتان بود، چرا دست به ساخت فصل دوم زدید؟
همان ۳۰ تا ۴۰درصد، مقبولیت بسیاری داشت و این مقبولیت من را به ساخت فصل دوم مجاب کرد. آقای قاضی شبیه به سریال خانه‌سبز شده است و مخاطبان سال‌ها بعد نیز درباره آن صحبت خواهند کرد. مخاطبان ما اغلب از سنین ۹ تا ۲۵سال هستند. زمانی که سریال خانه‌سبز پخش می‌شد افراد هم‌سن من کودک بودند و هیچ‌گاه فکر نمی‌کردیم درحال تماشای اثری عجیب هستیم اما وقتی سال‌ها از آن فاصله گرفتیم متوجه شدیم که این مجموعه چقدر به دل نشسته است. نگاه من هم به مجموعه آقای قاضی اینگونه است. بازخوردهای بسیار خوبی داشته‌ام و افراد بسیاری پیام می‌دهند که مشکل حقوقی‌شان توسط این مجموعه حل شده است. یکی از پیام‌های دلنشینی که داشتم تماس تلفنی دختربچه‌ای حدود هفت‌ساله بود که با صداوسیما تماس گرفته بود تا از عوامل سریال تشکر کند، می‌گفت: «هفته گذشته می‌خواستیم خانه‌ای را بخریم و پدر و مادرم برای خرید این خانه باهم دعوا می‌کردند. مادرم می‌گفت بنگاه می‌خواهد سرمان کلاه بگذار اما بابا می‌گفت روال کار بنگاه همین است من هم با گریه گفتم بابا مهم نیست روال چیه مهم اینه قانون چیه»، این همان دیالوگی است که در این مجموعه بسیار تکرار می‌شود. با همین جمله پدر خانواده از خرید خانه منصرف می‌شود و بعدها مشخص می‌شود که کلاهبرداری بوده است و دخترک از اینکه نجات پیدا کرده بودند، خوشحال شده بود. یکی دیگر از پیام‌ها ازسوی پزشکی بود که خادم حرم امام رضا(ع) نیز است. ایشان با فردی مشکل حقوقی داشته و چندین سال برطرف نمی‌شده است. همین مشکل در سریال آقای قاضی مطرح می‌شود و این قسمت را برای آن شخص می‌فرستد، بایکدیگر توافق می‌کنند و مشکل برطرف می‌شود. همه این پیام‌ها بسیار دلگرم‌کننده است.
آیا آقای قاضی همچنان در قاب تلویزیون ماندگار خواهد شد و فصول بعدی آن ساخته می‌شود؟
صداوسیما بسیار مشتاق است و تمایل دارد فصول بعدی مجموعه ساخته شود. درحال برنامه‌ریزی هستیم اما با سبک ‌و سیاقی متفاوت. قرار است در فصل‌های بعدی جای اینکه کارگردان مجموعه باشم، کریتور(خالق) آن باشم. منطق جدید که در دنیا رواج یافته منطق کریتورهاست که در ایران وجود ندارد و باید از یک جایی آغاز شود. خالق اثر ایده می‌دهد، آن را توسعه می‌دهد و چندین فصل از آن ایده را می‌سازد، سپس خودش به‌عنوان سرپرست کار می‌ایستد و کار را با افرادی جوان و مجموعه‌ای از نویسندگان و... جلو می‌برد، درست مانند کاری که نتفلیکس، آمازون و... می‌کنند. این سبک کار راه نجاتی برای تلویزیون است و به‌نوعی استعدادیابی هم می‌شود. فصل بعدی از زمستان آغاز خواهد شد.
درحال‌حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
درحال‌حاضر قصد دارم کاری را آغاز کنم که تابه‌حال در ایران نبوده، ترکیبی از رئال و انیمیشن است و مشغول انجام تست‌های فنی هستیم. این سریال ۲۰قسمت دارد و امید داریم بهار ۱۴۰۴ مقابل چشم مخاطبان قرار گیرد. در بخش‌هایی از این سریال وارد جهان دلی شخصیت‌ها می‌شویم که شبیه انیمیشنinsideout  است، با این تفاوت که آن وارد فضای ذهن می‌شود اما خب الهامی گرفته نشده است، تنها شباهت این‌چنینی دارد.

ماندگار ی آقای قاضی در قاب تلویزیون

کارگردان سریال آقای قاضی: شروعش از مشکل حقوقی خودم بود، این جرقه‌ای شد برای ساخت کاری که در نهایت به مردم آموزش حقوقی دهد. در آنجا متوجه شدم که چقدر نسبت‌به مسائل حقوقی ناآگاهیم و بسیاری اوقات به آن چیزی که حق مسلم خودمان است، نمی‌رسیم
 

ماندگار ی آقای قاضی در قاب تلویزیون

بهزاد خلج، بازیگر موفق سینما و تلویزیون که در چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را برای ایفای نقش در فیلم «مجنون» از آن خود کرد. کار با بهزاد خلج چگونه است؟
بسیار شیرین است، بهزاد خلج بازیگر بسیار حرفه‌ای و باهوشی است. توانایی‌های بالایی هم در اجرای فیزیک نقش و هم در اجرای روان نقش دارد. یکی از بزرگ‌ترین کارهای او در این سریال این است که روانش را هم به یک قاضی نزدیک کرد. در دوره ساخت آقای قاضی تلاش داشت کتاب‌هایی را مطالعه کند که او را از لحاظ حقوقی و معرفتی به فضای یک قاضی ایده‌آل نزدیک کند و روانش را تربیت کرد و این روان تربیت‌شده بهزاد خلج است که تا این حد برای مخاطب جذابیت دارد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.